خدایا! غلط کردم!

خاطرات, نکته دیدگاهتان را بیان کنید

هر وقت تلویزیون را نگاه می‌کنم که گشته‌اند یک مشت دختر و پسر زیبا و مظلوم(!) را گیر آورده‌اند و دست به دست هم داده‌اند که بدبختشان کنند، یاد یک ماجرا می‌افتم.

زمانی که دانشجو بودیم، در گروه ما یک پسر بود که انصافاً برای خودش یوزارسیفی بود! همه مات و مبهوت زیبایی این پسر بودند.

هر چند من خیلی مواظبم که اعصاب خدا را با خواسته‌های مسخره و نابه‌جا خرد نکنم، اما یک روز که از جلو ما رد شد، فقط یک لحظه، باور کن فقط یک لحظه از ذهنم عبور کرد که: خدایا! چی می‌شد ما رو هم مثل این خوشگل می‌آفریدی!؟

چشمتان روز بد نبیند!

همان روز، امتحان داشتیم. خانم استاد همه را از جایشان بلند کرد و جا به جا کرد که دوستان کنار هم نباشند که تقلب کنند. کلاس شلوغ بود و ما صاف افتادیم تنگ دل این آقا.

به خدا قسم، وقتی نفس می‌کشید، تا شعاع یک متری دور او از بوی بسیار بسیار بدی که دهان او می‌داد کسی نمی‌توانست نفس بکشد!

بیشترین چیزی که من را آزاد می‌دهد، بوی بد دهان اطرافیانم است.

باور کن چنان بویی را هرگز استشمام نکرده بودم.

بدبختانه هر بار، یواش و با صدایی پر از نفس، یک سؤال هم می‌پرسید!

هرگز فراموش نمی‌کنم که از ابتدا تا انتهای آزمون در حالی که بغض کرده بودم و ممنون بودم از این تذکر خدا، با بندهای انگشتانم تسبیح می‌گفتم: خدایا! غلط کردم! خدایا! غلط کردم! خدایا! غلط کردم!…

 

گاهی اوقات از بیرون یک ساختمان به آن نگاه می‌کنیم و می‌گوییم عجب بنای زیبایی است. ای کاش می‌شد مال من می‌بود. اما وقتی داخل می‌شویم، می‌بینیم، بنا پر است از تارهای عنکبوت. سقف آن نم داده است و بسیار زشت می‌نماید. همه چیز خراب است و نه آنطور که از بیرون می‌نمود.

گاهی اوقات یکی را از دور می‌بینیم و احتمالاً با خود می‌گوییم: خوش به حالش. ای کاش من هم آنطور بودم. خوش به حال فلانی چقدر مایه‌دار است. خوش به حالش چقدر زیباست. خوش به حالش چقدر صدایش خوش است. خوش به حالش فلان جور است. ای کاش من هم جای او بودم.
اما نمی‌دانیم که او از درون چقدر نازیباست. چه زندگی ضایعی دارد. با چه مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کند!

اگر آن‌ها را نشانمان دهند، عقب عقب می‌رویم. فرار می‌کنیم و آرزویمان را پس می‌گیریم.

شخصاً به حال هیچ احدالناسی از هیچ لحاظ، غبطه نمی‌خورم (به خصوص بعد از آن مصیبت!)، مگر یک گروه از انسان‌ها: آن‌ها که متقی‌تر باشند. (أکرمکم عند الله أتقاکم)
در حقیقت همان «اسوه‌های حسنه». پیامبر و ائمه و اولیای خدا ارزش غبطه خوردن دارند نه یک انسان زیبا و خوش صدا و حتی بسیار دانشمند و فهیم و …
من معتقدم اگر معنویت را کنار بگذاریم، انسان‌ها از نظر مادیات در شرایط کاملاً یکسان قرار دارند به همین دلیل است که این چیزها در آخرت در نظر گرفته نمی‌شود.
اگر یکی زیبایی دارد، با بوی بد دهانش نمی‌داند چه کند. اگر یکی صدای زیبا دارد، صورت زیبا ندارد. اگر یکی مال بسیار دارد، فرزند فلج دارد. اگر یکی هر روز می‌رود خارج از کشور، می‌بینی سواد ندارد و لذت سواد داشتن را نمی‌چشد. اگر یکی مدرک بالا دارد، غرور دارد و بی‌ادب است. اگر یکی کار بسیار دارد، می‌بینی خودش حالش از زندگی پرمشغله‌اش به هم خورده است. اگر یکی پوست سفید دارد، می‌بینی دلش سیاه است. در عوض یکی پوستش سیاه است و دلش سفید. اگر مردی زن زیبا دارد، آن زن بهانه‌گیر است. اگر زنی مرد زیبا دارد آن مرد خسیس است و خلاصه اگر همه چیز را کنار هم بگذاریم، می‌بینیم انصافاً هیچ کس چیزی از دیگری بیشتر ندارد! همه در دنیا مساوی‌اند مگر آن‌ها که بر معنویت خود افزوده باشند.

۶ پاسخ به “خدایا! غلط کردم!”

  1. یه بنده خدا گقت:

    سلام روز بیست و یکم فروردین ماهتون به خیر؛

    خدایا؛ غلط کردم که ذکره شب وروز ماست! خدا کنه که خوده خدا،خدایی کنه و ما رو ببخشه.امّا در باب این مطلب که نوشتی یه سؤال پیش میاد، آیا منظور شما اینکه همه ی خوبی ها یه جا جمع نمی شن؟و به قول معروف هیچ کس شش دنگ کامل نیست؟ یعنی نمیشه یه زن زیبا بهانه گیر نباشه یا اصلاً گیـــــــــــــــــــــــــر نباشه!!!!؟شاید اون دوست شما اون روز مسواک نزده بوده ! یا اگه بخوایم با دیده لیوان پره پر (یا کلّش) ببینیم بنده خدا روزه بوده…..؟؟نمیشه؟؟

  2. __________ گقت:

    سلااااام
    اول از همه بگم سوالهای یه بنده خدا ،سوالهای این جانب هم هست!همه میدونیم انسان بدون نقص وجود نداره ولی چقدر قشنگه که این بوی بد هان برای شما به عنوان یک نشانه بوده.با این جملتون موافقم اونم عجیییب( اگر معنویت را کنار بگذاریم،انسان‌ها از نظر مادیات در شرایط کاملاً یکسان قرار دارندبه همین دلیل است که این چیزها در آخرت در نظر گرفته نمی‌شود.).
    گاهی پیش میاد که دوست داریم جای کسی باشیم به هردلیلی که از نظر خودمون باارزشه ولی من به شخصه هر وقت به این موضوع فکر میکنم میگم:خدایا نمیشه من در شرایط فعلی خودم باشم ولی این خصوصیت بهم اضافه بشه !اینم یه جورشه! 🙂 بعدشم پشیمون میشمو میگم:خدایا ممنون که زود دعامو مستجاب نکردی! 🙂
    من این جمله رو خیلی دوست دارم :هیچ گاه آرزو نکنید جای کسی باشید که در این صورت جای خودتان در دنیا خالی میشود. واقعا همینه هاااااا
    خیلی وقتا آدما از روظاهر شیفته میشن حالا ظاهر هر کسی یا هر چیزی ! دربیشتر مواقع ،رفتار درست یک نفر یا حالت معنوی یک چیز منو بیشتر از ظاهر درگیر خودش میکنه و باید بگم واقعا این حسرت به جاست ؛غبطه خوردن به حال اونایی که به معنای واقعی متقی ترن.

  3. Farzaneh گقت:

    امام رضا (ع) می‌فرماید: مسواک زدن نور چشم را زیاد می‌کند مو را بربشت و آبریزش چشم را برطرف می‌کند…
    سلام…
    من هم یک بار از خدا خواستم جای کسی باشم که هیچی نداشت (باور کنید هیچی نداشت!)البته بعداً این موضوع را فهمیدم… وقتی این موضوع را فهمیدم که خدا دعای منو که خواستم جای اون باشم برآورده نکرد و تازه بعد از اون فهمیدم که بــــــــله(!) خدا ما رو دوست داره!
    ولی جدی که انشا‌تون خیلی عالیه!!! اشتباه نکنید! منظورم جمله‌بندی‌های خوبتونه… ممنون بابت لطف

  4. يه بنده خدا گقت:

    سلام؛

    نمیدونم چرا تو این مطلب این قدر نکته ی ابهام وجود داره..!دوست عزیزمون لطف کردن و حدیث آقا امام رضا رو اوّل فرمایشاتشون اوردن که ما رو تشویق کرد نه تنها فقط شب ها بلکه سه وعده رو کامل مسواک بزنیم تا هم عینک و از روی چشمای شهلامون بر داریم هم کچل صدامون نکنن هم….؟امّا فرزانه خانم؟ یا آقا فرزانه!!آقا حمید نیرومند که شب و روز احسنت وباریک الله نصیبش می شه لا اقل این خیلی عالیه رو به ما می گفتی که عقده ای نشیمو خدایی نکرده پامون باز نشه تو کوچه پیغمبریا…؟؟(ساوه ای های ارجمند می دونن کجا رو می گم)ناسلامتی ما مطلب مسواک ونوشتیم هاااااا…خداوکیلی یه بار دیگه میلتو چک کن ببین چی نوشتی؟ما که نفهمیدیم مخاطبت کیه…؟؟البته زیادم مهم نیست مهم اینکه مسواک بزنیم!

    باایمان سلامت وشاد باشید.

  5. گرايي گقت:

    سلام
    من معتقدم وقتی چیزی هر چند کم ارزش رو، از طرف کسی که دوستش دارم دریافت کنم،چون از طرف کسی هست که دوستش دارم برام ارزش داره و روش عیب نمیذارم.ما همه ادعا میکنیم خدا رو دوست داریم.اما چرا کار خدا و ساخته دست خدا رو بی ارزش میدونیم.ما هر چیزی که داریم مال خداست که بهمون داده،چرا بسیاری از ما چون به قیافه های دیگران غبطه می خوریم میریم تو کار خدا دخالت میکنیم و جراحی زیبایی میکنیم؟که به قول خودمون زیباتر بشم!یعنی ما بهتر از خدا میدونیم؟اصلاً چرا بعضی وقتها قیافه دیگران رو مسخره میکنیم؟این یعنی اینکه داریم کار دست خدا رو مسخره میکنیم.غیر از اینه؟
    تو رو خدا بیشتر فکر کنیم…

  6. گرايي گقت:

    سلام.مطلبی رو که راجع به اون حدیث ترسناک نوشته بودید واقعاً عالی بود.کاش این حدیث تلنگری باشه به ذهن همه ما که فکر میکنیم کسی متوجه نمیشه…

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها