امید من، دست به تیغ مبر…

امید نامه دیدگاهتان را بیان کنید

امید من،
اکنون که می نویسم، شب تاسوعا است و گوشه ای در حسین خانه نشسته ام و به صورت جوانانی که عبور می کنند نگاه می کنم.
پسرم، خیلی فرق است بین آن ها که توفیق محاسن داشته اند و آن ها که ریششان و شاید ریشه شان را با تیغ زده اند.
پسرم، هرگز برای محاسنت دست به تیغ مبر. محاسن زیبا و منظم، زینت مرد است.
آن ها را هر چقدر خواستی کوتاه کن اما با تیغ مزن.
پدر بزرگت از قول ملای زمان جوانی اش، به ما می گفت ریش هاتان باید حداقل تا حدی باشد که از دو قدمی سبزه به نظر برسید. فکر می کنم معیار خوبی ست.
برایت زیبایی ها را آرزو می کنم، پسرم.

۳ پاسخ به “امید من، دست به تیغ مبر…”

  1. م.ثلاث گقت:

    بسیارجالب وزیبابود باریک الله استاد الحق که یدونه ای…

  2. 10.10.34.34 گقت:

    سلام

    بله! حرام، حرامه. کاریش هم نمیشه کرد. فقط مشکل اینه که اوایل جوانی اون موهای صورت اصلاً نمیشه بهشون محاسن گفت! خودتون گفتین محاسن «زیبا و منظم» زینت مرده… ولی چاره ای نیست…حکم الهیه

    ولی اون «از دور سبزه بودن»، معیار رساله ای نیست، پس ربطی به دین نداره 🙂

  3. fatemeh گقت:

    دارم به امید و حنانه ى شما فکر میکنم طفلکى ها تا آخر عمرشونم بشینن پاى نوشته هاى شما بازم وقت کم میارن!! 🙂
    قشنگ بود‍…

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها