باید ترسید از کریم!

امید نامه, ترفندهای من دیدگاهتان را بیان کنید

امید من،
بترس از کریم بودن خدا! که آورده‌اند هر که او را با دیگری شریک کند، بفرماید: من کریم هستم، سهم خود را به شریکم بخشیدم، برو از او مُزدت را بگیر و چه آتشی سوزاننده‌تر این پاسخ؟

___________
عاشق این روایت و تضاد جالبی که در آن است هستم!! خودم هم گاهی از آن استفاده می‌کنم: مثلاً یک مؤسسه می‌پرسد حق التدریس را چقدر بزنیم؟ برای آن‌که محکشان بزنم که قدر زحمت را می‌فهمند یا اهل سوء استفاده از بی‌زبان‌ها هستند، می‌گویم: پول برای من بی‌ارزش است… و بعد، می‌بینم مثلاً حق‌التدریس را خیلی کم زده است!، برای ترم بعد با آن‌جا خداحافظی می‌کنم، بعد که ناراحت می‌شوند و دلیل را می‌پرسند، حالیشان می‌کنم که به خاطر کم بودن آن مبلغ است… می‌گویند: شما که گفتید پول برایتان بی‌ارزش است؟ می‌گویم: بله، و منظورم این بود که می‌توانم خیلی راحت از آن دل بکنم!!!

یک پاسخ به “باید ترسید از کریم!”

  1. fatemeh گقت:

    آفرین؛ فقط همینو میتونم بگم

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها