ذکر عملی

نکته دیدگاهتان را بیان کنید

در مسجد نشسته بودم و صد صلوات روزانه را می‌فرستادم. پیرمردی هم کنارم نشسته بود… در دلم می‌گفتم ای کاش او هم یک تسبیح برمی‌داشت و صد صلوات می‌فرستاد… در همین حین، حاج آقای مسجد (که سید نورانی‌ای هستند) وارد شد و دقیقاً از کنار ما رد شد، پیرمرد تمام‌قد بلند شد و سلام کرد و من همچنان نشسته بودم و صلوات می‌فرستادم!

۶ پاسخ به “ذکر عملی”

  1. _________ گقت:

    احسنت 🙂
    ولی امیدوار نباشین ذکر عملی برای همه قابل درک باشه ها!حتی ممکنه تصور منفی هم نسبت به شما پیدا کرده باشه اون پیرمردی که کنارتون بوده!تازه ممکنه یه عده درصدد گوش زد کردن به شماهم بربیان!گفتم که گفته باشم.
    ولی کارتون درست بود،خدایی ای ول

  2. حمید رضا گقت:

    دختر خوب، منظور این بود که اون پیرمرد کارش درست‌تر از من بود…

  3. _________ گقت:

    وا!چون تمام قد بلند شد!ولی من کار شمارو درست تر می دیدم!آخه یاد این داستان افتادم؛
    روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او سجاده اش عبور کرد.مرد نمازش را قطع کرد و داد زد: “هی!!! چرا بین من و خدایم فاصله انداختی؟”مجنون به خود آمد و گفت: “من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم، تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی؟”
    فکر کردم اون حاج آقای نورانی رو ندیدین چون …
    اگه شاهد این صحنه بودم حتما از شما درس میگرفتم حتی اگه قصدتون تعلیم چیزی نبود!

  4. fatemeh گقت:

    سلام. من فکر می کنم منظور استاد از اینکه کار اون شخص درست تر بود اینه که: پیرمرد احترام و ادب و ارادتش به حاج آقا بخاطر مؤمن بودنش ستودنی بود

  5. __________ گقت:

    آخی!خدارحمتشون کنن!چقدر یده آدم جوری زنده باشه که بعدازمرگ بگن راحت شذ!یادپدرخودم افتادم…
    فاطمه جان منظوراستادهمینی بودکه گفتین!دِ همین دیگه!ظاهرمیشه ملاک تایید!اون پیرمردیم که ایستادن به احترام مومن بودن ایستادن آیا!یاطبق عادت!؟البته بدنیست حرکت قشنگیه ولی نه وقتی طرف مقابلت خداست

  6. حمید رضا گقت:

    ظاهراً مطلب نیاز به توضیح بیشتر دارد:
    معنی ذکر صلوات: خدایا درود بفرست بر محمد و «آل محمد»
    که سادات هم به نوعی جزء این «آل محمد» هستند. اضافه کنید به این، تأکیدات بسیار به بلند شدن از زیر پای سادات (و به ویژه سادات طلبه) را.

    پس کسی که صلوات می‌فرستد، ذکر عملی‌اش می‌شود بلند شدن زیر پای سادات…
    پس کار آن پیرمرد (که یک صلوات عملی بود) بسیار مهم‌تر از کار من (و امثال من) بود…

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها