امروز از طریق یکی از دوستان دعوت شده بودیم به یک جلسه به صرف یک سخنرانی!
اطراف سخنران محترم پر بود از MP3 Playerها و گوشیهایی که در حال ضبط افاضات ایشان بودند.
سخنران هم که دیده بود خیلی خاطرخواه دارد، احتمالاً حسابی جوگیر شده بود و فراموش کرده بود که افرادی مثل من بدبخت برای اینکه رفیقشان نگوید که از جلسه خوشش نیامد، مجبور است تا آخر جلسه بنشیند 🙁
از یک ساعت و نیم که گذشت، در دل شروع کردم فحش دادن به آن MP3 Playerها و گوشیها و آن تکنولوژی که اینها را بنیان نهاد!!
قدیمها یک نوار کاست بود که خیلی زور میزد، یک ساعت روی خودش تحمل حرفها را داشت! سخنران هم طوری تنظیم میکرد که نیم ساعتش در یک طرف نوار باشد و احتمالاً تا بخواهند نوار را برگردانند، کمی صحبتهای نه چندان مهم میداشت و اگر مجلس، مذهبی میبود، مردم چند باری صلوات میفرستادند و دیگر مردم مطمئن بودند که در دقیقه ۵۹، مطمئناً فقط یک دقیقه تا پایان سخنرانی مانده است!
اما حالا چه؟ کافی است سخنران بداند که دستگاه مربوطه، با فرمت MP3 صدا را ضبط میکند!! 🙂
اینطور که من محاسبه کردم، یک ساعت سخنرانی با بهترین کیفیت و با فرمت MP3 میشود ۳۰ مگابایت. حالا تصور کنید یک حافظه یک گیگابایتی، میتواند ۳۴ ساعت سخنرانی روی خودش تحمل کند! یعنی اگر یک سخنران پیدا شود که بگوید من بیست شبانه روز پشت سر هم بدون آب و غذا سخنرانی خواهم کرد، شما تمام صحبتهایش را بر روی یک DVD (دو لایه دو رو) رایت خواهید کرد و به خورد ملت خواهید داد!!!
بارها شده است که گفتهام: خدایا! تو را بر نعمت «خستگی» شکر! که اگر نبود، این انسان چنان میتاخت تا نماند از او مگر پوستی و استخوانی! 🙂
دیدگاههای تازه