خوب، این هم پایان یکی دیگر از ترمهای سنگین که همانطور که اینجا گفته بودم:
خیلی مشتاقم ببینم چطور خواهد گذشت ?
حدس میزنم إن شاء الله بهتر از همیشه باشد…
به طرز باورنکردنیای عالی و بهتر از همیشه گذشت! ۱۶ امتحان سخت و برخی بسیار سخت، تمام نمرات بین ۱۶ تا ۲۰ !! (حفظ جزء ۳۰ و ترجمه نوار و فیلم ۲۰ شدم!)
خیلی عجیب است! من واقعاً به این نتیجه رسیدم که هر چه انسان سرش شلوغتر باشد برنامهریزیاش دقیقتر است!
چیزی که خیلی برایم مهم بود، مقابله با استرس بود! من همانی هستم که سال قبل، از استرس همزمان شدن دکترا و زبان، رسماً داشتم میمُردم و وصیتنامه نوشتم اما بعد از آن جریانات شیرین، یاد گرفتم که چطور با استرس مبارزه کنم و این ترم با سه رشته همزمان و تدریس و کلی کار دیگر، میشود گفت یک لحظه هم استرس نداشتم و با خیال آسوده کار را پیش میبردم.
من فهمیدم هر چه که باشد، سختترین شرایط هم که باشد، «میگذرد» و اگر انسان برایش برنامهریزی کند، «آسان میگذرد»، پس دلیلی برای استرس نمیماند.
خلاصه، خیلی عالی بود و إن شاء الله هر روز عالیتر خواهد شد…
دیدگاههای تازه