هوا این روزها حسابی سرد است! چند روز است که پشت سر هم باران میآید و تا حدودی دردسر ساز شده است.
امروز از صبح تا غروب در یک نمایشگاه سرد، نشسته بودیم.
در تلویزیون، اخبار را نگاه میکردیم که رسید به بخش پیشبینی وضع هوا. هواشناس پیشبینی کرد که طی چند روز آینده نیز هوا همینطور سرد و بارانی است!
یکی از دوستان، خیلی جدی گفت: اااه! این یارو دیگه شورش رو در آورده! خوب بسه دیگه! تا همهمون رو سیل نبره، دست برنمیداره!
آنقدر این شوخی را جدی گفت که ما هم باورمان شده بود که همه چیز تقصیر آن بنده خداست! 🙂 حواسمان نبود که بابا! آن بنده خدا فقط با توجه به شواهد و طبیعت، پیشبینی کرده است که حالا که ابرها اینطور هستند، احتمالاً هوا آنطور است.
***
جدا از شوخی، خیلی از اوقات ما مسائل و مقصرها را اشتباه میگیریم.
مثلاً خیلی وقتها وقتی باران بلا، زیاد میبارد، فکر میکنیم حالا که خدا، آن پیشبینی کننده وضع هوی، مثلاً گفته است «فمن أعرض عن ذکری، فأنّ له معیشهً ضنکاً»، لابد تقصیر اوست!!
صبرمان که تمام میشود، شروع میکنیم آن هویشناس مظلوم را به باد ناسزا گرفتن: اااه! خدا دیگر شورش را در آورده! خوب بس است دیگر! چقدر سختی؟ چقدر مشکلات؟ چقدر بلا؟
حواسمان نیست که بابا! مقصر اصلی، آن هویشناس نیست! چه بسا مقصر اصلی، خودمان باشیم. او فقط پیشبینی کرده است که اگر اینطور رفتار کنید، نتیجهاش طبیعتاً اینطور میشود…
دیدگاههای تازه