میدانی؟ یکی از چیزهایی که گاهی فکرم را مشغول میکند این است که اگر من به طور مثال خواندن یک کتاب مذهبی را کنار بگذارم و مشغول به یک کار دنیایی که خیری در آن است شوم، آیا به خاطر آن کار خیر، واقعاً شرایطی پیش خواهد آمد که من بهتر از حالتی که قرار بود، آن کتاب را مطالعه کنم؟
یا مثلاً فرض کن یک نفر همرشتهای من، امشب که مثلاً شهادت امام سجاد است میرود هیأت و عزاداری میکند و من میگویم: به نظر من، وظیفه من این است که بنشینم یک کتاب علمی در زمینه رشتهام بخوانم. آیا برای آن شخص شرایطی پیش خواهد آمد که همین کتاب علمی را بخواند و بهتر از من هم متوجه شود؟ [و موضوع زمانی پیچیدهتر میشود که بگوییم: آیا برای من شرایطی پیش میآید که بهتر از او در عزای امام سجاد شریک باشم؟ (حالا باید بنشینیم بحث کنیم که کار کدامیک بهتر بوده که نیاز باشد خدا آن چیزی که ترک کرده را به ازای انتخاب کار بهتر برایش جبران کند!!)]
خلاصه که بحث، خیلی سنگین است! 🙂
ــــــــــــــ
یک بار از یکی از دوستان که طلبه شده پرسیدم: ثواب نماز جماعت که یک و نیم ساعت بعد از افطار (یعنی زمانی که وقت اصلی نماز مغرب تمام شده و وارد وقت مشترک شده) خوانده میشود بیشتر است یا نماز فرادا که در پیش از افطار و در وقت فضیلت نماز مغرب خوانده شود؟ چون مثلاً یک نفر در ماه رمضان، اول وقت قبل از افطار نماز مغربش را میخواند و به جماعت هم میرود، حالا بحث این است که حالا که به جماعت میایستد، اگر ثواب این جماعت بیشتر باشد، نیت میکند که خدایا قبلی را بیخیال، این یکی را از خودم قبول کن. اما اگر قبلی ثوابش بیشتر باشد، نیت میکند که: خدایا قبلی برای خودم، این یکی برای بابای خدا بیامرزم!
بنده خدا هنگ کرد، گفت این را باید از استادم بپرسم.
حالا حکایت مسأله مطرح شده در این مطلب هم حکایت آن مسأله است که انسان هنگ میکند!
یکشنبه 8 دسامبر 2013 در 11:03 ق.ظ
کار و فعالیت خیلیها در جهت رشد و اعتلای فرهنگی، دینی… خدمت به خلق و… هست…
اگه کار درستیه پس میشه به همه توصیه کرد بشینن به کار و کتاب خودشون بپردازن؟
اما اصل سوال قشنگه و اینکه دغدغه خیلیها بوده و هست… در طول تاریخ…
“تشخیص تکلیف” : بهترین کاری که باید الان انجام داد…
لابلای حرفهای خدا یه کلمهای هست به نام ” فرقان ” بهش میگن قوه تشخیص… شرطش رو هم گفته ” تقوا “ست… یعنی اینکه راستی راستی قلبت رو صاف کنی تا نور خدا بهش بتابه و چشمهای آدم باز بشه… تا ببینه…
و شاید یک دلیل دیگر که… (انگیزههای موثر در تصمیمگیری زیادند… فقط تعقل و تفکر دور میز نیست… گاهی یک زمینههای دیگری هم وجود دارند…)
یکشنبه 5 ژانویه 2014 در 2:07 ق.ظ
بنظر من اگه آدم هر کاری را در وقت خودش انجام دهد دیگر نیاز نیست از جلسات دعا و عزاداری و امثالهم برای کارهای دیگه ش خرج کند چون بالاخره آدم برای ارزش های زندگیش همیشه وقت میذاره!!!
اما سوالی که از دوستتون پرسیدیدکه شاید جوابشو گرفتین جواب روشنی داره . نماز جماعتی که اول وقت نباشه از نماز فرادایی که در اول وقت خوانده بشه با فضیلت تره …
موفق باشید.
یکشنبه 5 ژانویه 2014 در 2:24 ق.ظ
عزیز، اگر موضوع به همین سادگی بود که دیگه هنگ نمیکردیم!
بحث اینه که اگر دو موضوع، همزمان پیش بیاد و پای انتخاب یکیش وسط باشه…
در مورد نماز هم موضوع به همین سادگی نبود… میدونیم نماز جماعت با تأخیر بهتر از نماز فرادای اول وقته اما بحث سر اینه که چقدر تأخیر؟
در روایات داریم که کسی که نماز مغرب رو زمانی بخونه که ستارهها در آسمان دیده بشن ملعونه!
و موضوع بدتر اینکه: وقت نماز غفیله تا زمانی هست که سرخی آسمان نرفته.
این موضوعاته که قضیه را پیچیده میکنه وگرنه که ما رساله رو بهتر از مراجع حفظیم 🙂
سهشنبه 7 ژانویه 2014 در 2:27 ق.ظ
سلام
مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی باشد بهتر است و نیز جماعتی که مختصر بخوانند از نماز فرادی که آن را طول دهند برتر است و نمیتواند نمازهای قبلی را به عنوان نماز دیگری حساب کند
اگر سوالی برایتان پیش آمده میتوانید از طریق آدرس زیر جوابش را بیابید:
http://online.makarem.ir