میخواهم برای دوستانی که یک وقت با خواندن مطالبم وسوسه میشوند که در چند رشته درس بخوانند، اعتراف کنم: اعتراف به اینکه واقعاً سخت و چه بسا محال است!
یعنی چند روز است یک حس و حال بدی پیدا کردهام که نگو و نپرس! دلیل؟ Multi-tasking!! یعنی چندکاری!
۱- درسهای وحشتناک دکترا! (درسهایی که هر کدام یک خروار کار میخواهند و کمتر از ۱۴ بگیری مردود و اگر معدل کمتر از ۱۶ بگیری مشروطی! آن هم با مصیبتهای رفت و آمد به شهر دیگر که اگر نروم لابد میخواهند به خاطر غیبت نمره کم کنند و اگر بروم، خستگیهایش اعصابم را خرد میکند! از طرفی، دکترا ظاهراً جدیتر از آن چیزی است که فکرش را میکردم!! وقتی وارد کلاسی میشوم که همه ۳۶ سال به بالا هستند، احساس میکنم کمی زود برای دکترا اقدام کردهام! حوصله این نوع کارهای کاملاً تحقیقاتی را ندارم!)
۲- نُه درس تخصصی در رشته مترجمی زبان! (هر کتاب انگلیسیاش را که نگاه میکنی هنگ میکنی! حالا تصور کن همزمان با آن امتحانات دکترا بخواهی در این ۹ درس هم شرکت کنی!)
۳- حدود ۱۰ درس که باید این ترم تدریس کنم و تماماً درسهایی است که قبلاً تدریس نکردهام و این یعنی خودم باید حداقل روز قبلش کلی مطالعه کنم که کم نیاورم!
۴- شونصد سفارش و پروژه و کار که هر لحظه به آنها اضافه میشود…
۵- خیلی مسائل دیگر!!!
خلاصه، خواستم اعتراف کنم که نمیشود همزمان در دو جا و دو مقطع تحصیل کرد. از این کارها نکنید که سلامتیتان مثل سلامتی من به خطر میافتد…
چهارشنبه 7 اکتبر 2015 در 5:58 ب.ظ
سلام، مهندس این چه حرفیه
میبینم که کم آوردی!
شنبه 10 اکتبر 2015 در 6:45 ق.ظ
سلام، من میخواستم همون موقع بهتون بگم چند رشته همزمان خوندن خیلی درست نیست چون ما واقعا محدودیم نمیتونیم همه چیزایی رو که دوست داریم بدست بیاریم، باید به بهتریناش اکتفا کنیم، خوبه که خودتون فهمیدین. موفق باشین
شنبه 10 اکتبر 2015 در 7:10 ق.ظ
راستی اونجوری که من شنیدم کتاب های انجیل و تورات خیلی دچار تحریف شده و تقریبا چیزی ازشون نمونده
شنبه 7 نوامبر 2015 در 9:54 ق.ظ
حضرت امیر – که جانها فدایشان – میفرمان…
اِنَّ رَأیَکَ لا یَتَّسِعُ لِکُلِّ شَئٍ فَفَرِّغْهُ لِلْمُهِمَّ
فکر تو گنجایش هر چیز را ندارد، پس آن را براى آنچه «مهم» است، فارغ گردان.
چهارشنبه 17 فوریه 2016 در 9:53 ق.ظ
هرگاه بتوانیم از نیروی تفکر انقدر استفاده کنیم که از نیروی بصری استفاده میشود,هرکاری امکان پذیر است.