گاهی اوقات مجبورم یک کاری را انجام بدهم که از نظر مادی در اصطلاح نمیصرفد؛ مثلاً یک مشتری یک سفارشی میدهد و ما فیالبداهه و بدون تحلیل دقیق حدس میزنیم کار زیادی نداشته باشد و یک مبلغ کمی را تخمین میزنیم و او هم قبول میکند و کار را شروع میکنیم… وارد کار که میشویم، میبینیم چقدر پیچیده و زمانبر است! با آن مبلغ اصلاً نمیصرفد! خوب، در این مواقع چه کار باید کنیم؟ نمیشود به مشتری گفت مبلغ مثلاً دو برابر میشود و تا بقیه را نریزی کار نمیکنیم. چون فکر میکند عمداً ابتدا کم گفتیم که مشتری شود و حالا داریم دبه در میآوریم! در این مواقع، یک راه وجود دارد که تجربهام میگویم بسیار بسیار پرسودتر از آن حالتی است که پول اصلی را از مشتری بگیری: «قربه الی الله…»
در این مواقع به خدا میگویم: خدایا، تا حدی که پول زحمت ما را داده، هیچ (البته آن هم قربه الی الله است و من صبح که پشت کامپیوتر مینشینم که کار را شروع کنم، میگویم: «خدایا کار را شروع میکنم، قربه الی الله… که گفتهای کسب درآمد برای خانواده مانند جهاد فی سبیل الله است» اما اگر خدا بابت این بخشی که پول گرفتهایم اجر اخروی ندهد، احتمالاً ما گلایه نکنیم!)… اما خدایا، بقیهاش را که پول نداده، قربه الی الله انجام میدهم (برای نزدیکی به تو)… ما را در ثوابی که از این کار خواهد برد شریک کن. (الحمد لله ما و تمام مشتریانمان با «آموزش» سروکار داریم و فکر نمیکنم کاری پرثوابتر از آموزش وجود داشته باشد؛ پس آن مشتری از آن کار ثواب خواهد برد و ما هم همینطور…)
و یا مثلاً نیتم اینطور میشود: خدایا، درست است که کمتر هزینه داده اما گفتهای «مؤمن باید محکم کار کند» بنابراین من از کار نمیزنم و کامل و محکم کار میکنم. بخشی که پولش را نداده، قربه الی الله…
حالا نکته جالب اینجاست: اکثر این مواقع، سود دنیوی آن قسمتی که قربه الی الله کار کردم، چند برابر میشود! باور کن!
یعنی مثلاً آن مشتری به خاطر آن کار اضاقه (که خودش هم احساس میکند که اضافهتر کار شده) از ما خوشش میآید و یک دفعه یک سفارش سنگینتر از قبل ثبت میکند و میبینی این یکی تمام کاستیهای سفارش قبلی را رفع کرد! (مثلاً سفارش جدید یک ماژول Reusable از کار در میآید و چندین بار سود میدهد)
واقعاً به این نتیجه رسیدهام که کاری که «قربه الی الله» انجام شود «تجاره لن تبور» است (تجارتی که ضرر در آن نیست!) و مهمتر اینکه دوامش بیشتر و گاهی تا ابد ماندگار است…
دیدگاههای تازه