در ادامه الهینامههایم بد ندیدم یکی را که قریب به دو سال است بر روی دیوار، دقیقاً بالای مانیتورم است، اینجا درج کنم.
اگر یادتان باشد، ۲۷ / ۵ / ۱۳۸۷ یک ماه گرفتگی رخ داد که از قضا مصادف بود با میلاد امام زمان. (که خیلیها مثل ما گمان میکردند که امشب دیگر امام میآید…)
آن شب که خسوف هولناکی هم بود، چنین جملاتی به ذهنم تداعی شد:
مطمئنم لازم به توضیح نیست که: انسان، همچون ماه که نوری از خود ندارد و نور خورشید را باز میتاباند، تجلیگاه نور الهی است. اما چه میشود کرد که گاهی دلبستگی به دنیا (زمین) همین انسان را به خسوف میکشاند. احساس میکنم نماز آیات (که نام دیگرش نماز وحشت است) باید برای چنین خسوفی خوانده شود نه آن خسوف که در آسمان رخ میدهد.
بد نیست دوباره بخوانیم:
الهی! انسانها همچون ماهاند…
بسیاری اما،
زمینی بینشان و تو،
به خسوف کشاندهشان.
حالا دیگر این خسوف،
نماز آیاتی وحشتناک دارد!
۲۷ / ۵ / ۱۳۸۷
شب میلاد امام عصر
مصادف با خسوف ماه
(برگه را با استفاده از این آموزش ساختهام:
ساخت کاغذ قدیمی با استفاده از باقیمانده چای خونه!
و با نرم افزار کلک جملات را به نستعلیق نوشتهام و روی برگه پرینت گرفتهام)
چهارشنبه 9 ژوئن 2010 در 2:36 ق.ظ
سلام
من اتفاقی طی جستجویی که در اینترنت در مورد آی پد داشتم وبلاگتون رو دیدم
وبلاگ زیبایی دارین البته زیباییش بیشتر به لحاظ محتواست !
چند تا از نوشته هاتون رو خوندم و برام جالب بود.
سعی می کنم با وجود مشغله زیاد هر از گاهی سری به وبلاگتون بزنم
موفق باشین
چهارشنبه 1 دسامبر 2010 در 1:57 ب.ظ
ای کاش همه می دانستند دنیایی که در آن حجت خدا نباشد جهنمی بیش نیست.
جهنمی که اگر نیک بنگری زبانه های آتش آن را خواهی دید.
آری ای دوست ! تا زمانی که بهشت ظهور نکرده است من و تو مقیم جهنمیم…