عجیب است!
قریب به چهار سال بود که آن صفحه آبی مرگ در ویندوز را ندیده بودم!
دیشب، دقیقاً یک روز بعد از اینکه مطلب «شیطنت اپل در نمایش آیکون کامپیوترهای پی.سی!» را نوشتم و در آن در مورد این صفحه توضیح دادم، رایتر در حین رایت با مشکل مواجه شد و ویندوز جوابی از آن سخت افزار دریافت نکرد و ناگهان آن صفحه آبی مشاهده شد!
شاخ در آورده بودم! فکرش را کنید، چهار سال آن صفحه را ندیده باشید، دقیقاً بعد از صحبت و فکر در مورد آن، دچارش شوید!
نمیدانم اسم را این را چه میگذارند. آیا این هم با ایده «هر طور فکر کنید، همانظور میشود» همخوانی دارد؟
این فقط یک نمونه است. همهمان بارها جمله «کاش چیز دیگری از خدا خواسته بودم» را شنیدهایم. آن جمله هم معمولاً زمانی گفته میشود که برای شما اتفاقی بیافتد که دقیقاً لحظاتی قبل به آن فکر میکردید.
خیلی دلم میخواهد رد پای این اتفاقات را بگیرم و به این نتیجه برسم که آیا این قضایا واقعاً به هم مربوطند یا فقط یک اتفاق هستند!؟
دوشنبه 25 آوریل 2011 در 7:36 ق.ظ
موضوع جالبیه .چنین اتفاق هایی برای من هم پیش اومده.دلیلشو نمیدونم ولی من فکر نمیکنم این اتفاق ها به این موضوع که “هرطورفکر کنید همانطور میشود” ربطی داشته باشه!
وقتی کتاب “راز” از راندا برن رو میخوندم با خودم میگفتم مگه میشه به هرچی فکرکنیم همون اتفاق بیفته یا هرچی که بخوایم همون بشه اگه اینجوری باشه که همه تواین دنیا به خواسته هاشون میرسن!!با خودم میگفتم اینجوری که قدرت ما بیشتر از یه بنده ی معمولیه!به نظر من باید این باور از طرف خدا در ما ایجاد بشه .داستانی که درمورد جنگ بدر هست نشون دهنده ی همین امره که باور رسیدن به خواسته هامون از جانب خداست واون میخواد که میشه. گاهی پیش میادبه حقیقت پیوستن یه ماجرا از نظر من غیر ممکنه واین یعنی دید منفی،وبا توجه به اینکه میدونم اگه خدا بخواد غیر ممکن وجود نداره این دید تغییر میکنه ومیشه یه دید مثبت، باور خدا وایمان قلبی به اون وقدرتش،این دید مثبتو به وجود میاره وبه عقیده من ،این یعنی عامل به حقیقت پیوستن تمام چیزهایی که در ذهن داریم وبهش فکر می کنیم.
سهشنبه 24 می 2011 در 2:17 ب.ظ
خیلی جالبه واسه همه اتفاق افتاده حا لا خوبه راجع چیز دیگه ای فکر نکرده بودید