حنانه جان، «مریم» را یاد کن

حنانه جان دیدگاهتان را بیان کنید

حنانه جان،

گاهی اوقات که سوره مریم را می‌خوانم، وقتی به آیه «یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَ کُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا» می‌رسم، انگار که غم عالم به دلم می‌ریزد. تصور کن! آن دختر پاک، حالا ناگهان خود را باردار ببیند. وحشت کرده است! نمی‌داند با این شرمساری چه کند!؟ با اینکه گناهی مرتکب نشده، اما آنقدر غیرت دارد که باز هم آرزو می‌کند «ای کاش مرده بودم و به فراموشی سپرده شده بودم!»

با خودم می‌گویم که ای کاش حنانه‌ی من، غیرت را از «مریم» بیاموزد. حاضر باشد بمیرد اما شرم گناه بی‌غیرتی با او نباشد.

حنانه جان، گاهی خدا را به «احساس شرم حضرت مریم در زیر درخت نخل» قسم بده که إن شاء الله مستجاب است و حداقل چیزی که برای دختر پاکی چون تو دارد، «یادی از غیرت مریم» است.

۴ پاسخ به “حنانه جان، «مریم» را یاد کن”

  1. fatemeh گقت:

    بسیار زیبا بود و تأثیر گذار…أحسنت

  2. علي گقت:

    خیلی با احساس و زیبا بود :
    “گاهی خدا را به «احساس شرم حضرت مریم در زیر درخت نخل» قسم بده “

  3. ____________ گقت:

    دلم گرفت…
    بیگناه شرمنده بودن ،چه حس عجیبیه!

  4. خانم ثلاث گقت:

    عالی بود
    کاش برای دخترها زمانی که متولد میشدن درس فاطمه ومریم بودن رو یاد میدادن تا اخرین لحظه عمرولی حیف ..حیف که ما غافلیم
    کاش….

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها