جولای 14 19
امید من!
هر گاه خواستی از قرآن یا یک سخنران بیزار شوی(!)، بگذار صدای یک قاری در حین تلاوت یا آن سخنران پخش شود و آن‌وقت به یک کار پردازشی و مهم بپرداز!! به مرور خواهی دید که چقدر آن صدای بک‌گراند، آزاردهنده است!
امید من!
دارم برایت «فإذا قرئ القرآن، فاستمعوا له و أنصتوا…*» را تفسیر میکنم. متوجه می‌شوی؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* هنگامی که قرآن خوانده می‌شود، حتماً به آن گوش دهید و ساکت باشید…
این آیه پر است از نکات روان‌شناسی!
نکند قرآن صدای بک‌گراند کارهای ما باشد که این مایه‌ی نفرت از قرآن خواهد شد.
در حین پخش قرآن یا سخنرانی باید یا کاملاً بیکار باشی یا مشغول به کاری که پردازش مغزی نیاز ندارد. مثلاً یک کار تکراری که بدون کمک مغز هم می‌شود انجام داد… اما نکند مثلاً هنگام برنامه‌نویسی قرآن یا سخنرانی بشنوی که اشتباه بزرگی‌ست…
شنبه 19 جولای 2014 در 9:44 ق.ظ
سلام
من مطالب شمارو میخونم واقعا جالب وقابل استفاده اند…….
ولی مطلب درمورد تنوع درنماز وخریدن جانمازی گرانقیمت ازشما واقعا بعید بود که این مطلب رو بنویسی…… تست شخصیتی هم که گذاشتی اگه واقعا ایطور باشی جای بسی تاسف داره و مسیری برخلاف مسیر آل الله میباشد
شنبه 19 جولای 2014 در 1:02 ب.ظ
سلام.
لطفاً ثابت کنید که خریدن جانماز گرانقیمت مشکلی داره. (و منظور از گرانقیمت، طبیعتاً جنس بهتر)
در مورد تست شخصیت، اگر ممکنه شما هم چند تا از نکات منفی‌تون رو بیان کنید…
شنبه 19 جولای 2014 در 3:43 ب.ظ
چرا نماز نباید با مادیات گره بخورد؟
اهمیت نماز در بیان سید مرتضی علم الهدی
سید مرتضی در وصیتش گفت: «تمام نمازهای واجب مرا که در طول عمرم خواندهام به نیابت از من دوباره بخوانید.»
پرسیدند چرا؟! شما که فردی وارسته هستید و اهمیت فوقالعادهای به نماز میدهید، علاقه‌‌مند و عاشق نماز هستید و همیشه قبل از فرارسیدن وقت نماز وضو گرفته، آماده میشوید تا وقت نماز فرا رسد، حال چه شد که اینگونه وصیت می‌‌کنید؟!
گفت: آری من علاقه‌‌مند به نماز بلکه عاشق نماز و راز و نیاز با خالق خود بودم و از راز و نیاز هم لذت فراوان میبردم، از این رو همیشه قبل از فرا رسیدن وقت نماز لحظه شماری می‌کردم تا وقت نماز برسد و این تکلیف الهی را انجام دهم و به دلیل همین علاقه شدید و لذت از نماز، وصیت میکنم که تمام نمازهای مرا دوباره بخوانید زیرا تصور من این است که شاید نمازهای من صد در صد خالص برای خدا انجام نگرفته باشد بلکه درصدی از آنها به خاطر لذت معنوی خودم به انجام رسیده باشد! پس همه را قضا کنید چون اگر یک درصد از نماز هم برای غیر خدا انجام گرفته باشد شایسته درگاه الهی نیست و میترسم به همین سبب اعمال و راز و نیازهای من مورد پذیرش خدای منان قرار نگیرد.
ببینید سید مرتضی که درود خدا براو باد چقد برروی نمازشون حساس بود/
برادر عزیزم ممکن است کسی بخاطر انگشتر گرانقیمت ویا سجاده گرانقیمت احساس لذت بیشتری بکند دراینصورت باید در اخلاص خود شک کند./ ضمنا فقرای زیادی هستند که منتظر شام شب هستند پس چه بهتر پول جانمازی رو به فقرا بدیم که قطعا قطعا خدا راضی تر است به این کار ما./
ضمنا من نمیگویم کسی سجاده گرانقیمت نگیرد / منظور من اینست که اولا کسی نباید به این نیت اون سجاده ویا انگشتر گرانقیمت رو بگیرد که احساس لذت کند/
ثانیا: شما نباید دیگران را به این کار توصیه بکنید …..
البته اکثریت مطلق نوشته های شما برایم جالب وقابل استفاده اند واگر نوشته های شمارو نمی دیدم هیچ وقت بهتون تذکر نمیدادم چون میدونم ترتیب اثر میدهید و به این چیزا حساس هستید بهتون گفتم…. البته من فقط شمارو از روی مطالبتون میشناسم…
یاعلی
شنبه 19 جولای 2014 در 3:56 ب.ظ
سید جان، اون قضایای سید مرتضی رو با این روایت از پیامبر جمع کن و نتیجه رو بهم بگو:
هر کس هنگام نماز، به خود عطر بزند، ثواب نماز او چند برابر می‌شود. (در اینترنت جستجو کنید… تا ۷۰ برابر ذکر شده)
هر کس موهای خود را شانه بزند چند برابر می‌شود.
هر کس انگشتر به دست کند، چند برابر می‌شود.
شنبه 19 جولای 2014 در 4:14 ب.ظ
اولا من نمیگویم که نباید استفاده کنیم/ من میگم نیت نباید این باشد./ ثانیا ما اول باید بتونیم به وظیفه خودمون درقبال فقرا عمل کنیم. / و انگشتر و سجاده وعطر ماهم استفاده میکنیم ولی نه به این شکلی که شما توصیه کردین///// واهلبیت هم که توصیه به انگشتر وامثاله فرمودند, نفرمودن که به نیت لذت بردن وتنوع بگیرید…..
لب کلام من اینست که شما توصیه به این جور کارا نکنید و به جای اون مطلبتون بهتر بود دقیقا عین مطلب اهلبیت رو بدون کم وکاست وبدون توصیه به گرانقیمت بودن بگید….
شنبه 19 جولای 2014 در 4:19 ب.ظ
امید من
خداوند در آیات آغازین سوره اسرا وعده ی نابودی اسرائیل و ورود دوباره مسلمین به مسجدالاقصی رو داده است….
امید من صبور باش وامیدوار
امید من آن روز دور نیست………. اللهم عجل لولیک الفرج
شنبه 19 جولای 2014 در 4:37 ب.ظ
ضمنا اگه وقت داشتی واگه تصمیم گرفتی نکات منفی تست شخصیتی رو اصلاح کنید به وبلاگ زیر هم سربزنید:
http://b-mahdavi.mihanblog.com/
شنبه 19 جولای 2014 در 4:40 ب.ظ
ببخشید، پس گفتن به خودمون عطر بزنیم که کی لذت ببره؟ خدا؟
در مورد گرانقیمت بودنش هم شما با این روایت جمع کنید و نتیجه رو بفرمایید:
بیشترین هزینه پیامبر برای خرید عطر بود…
لپ کلام من هم اینه که من به اندازه کافی از این روایات سید مرتضی و … آگاه هستم و وقتی دارم اون پیشنهاد رو می‌نویسم همه این قضایا از ذهنم عبور می‌کنه و حواسم هست که چی می‌نویسم. پس سریعاً برداشت شخصی خودتون رو ملاک قرار ندید و به نظر من «شما توصیه به این جور کارا نکنید»
در مورد اون صحبت «عارفانه» سید مرتضی هم میشه بحث کرد که فعلاً لازم نمی‌بینم. فقط در یک کلام: گاهی اوقات اون ادعاها حقیقی نیست و بیشتر برای تأکید به حضور قلبه. مثل اینکه امام خمینی در یکی از سخنانش که بارها از تلویزیون پخش شده فرمود: من پیش خدا گواهی می‌دهم که دو رکعت نماز برای خدا نخواندم! این به این معنی نیست که واقعاً ایشون نخونده. می‌خواد تأکید به این کنه که چقدر نماز برای خدا خواندن مشکله. درست شد؟ سید مرتضی هم منظورش این نیست که واقعاً نمازهای من رو قضا کنید (چون وقتی خودش نتونه برای خدا بخونه، کسی پیدا میشه که قضاش رو برای خدا بخونه؟) منظورش اینه که من با این همه مراعات، باز میترسم خدا گیر بده که نماز رو برای لذت خوندی. یعنی «برای خدا نماز خواندن اینقدر مشکله» نه اینکه «هر کس از نماز لذت ببره باید نمازش رو قضا کنه!»
در مورد اون بحث تست شخصیت هم خیلی دلم می‌خواست با اینکه اونجا نوشتم که «روحیات منفی من» اما ثابت کنم که «خلاف مسیر آل الله» نیست اما خوب، ظاهراً شما اون‌طور که فکر می‌کردم در دین «هوشیار» نیستی. (البته قصد و به معنی جسارت نیست)
به هر حال، قبل از نظر دادن، خوب بررسی کنید که چیزی که می‌خواهید بگید واقعاً درسته یا فقط از نگاه شما درسته؟
سریع نظر ندید…
موفق باشید.
شنبه 19 جولای 2014 در 4:41 ب.ظ
در قسمت همکاران وبلاگ شما رو بانام (بهترین وبلاگی که تاحالا دیدم) لینک کردم… اگه اجازه نیست ویاراضی نیستین تاحذف کنم.
شنبه 19 جولای 2014 در 4:56 ب.ظ
برادر عزیز یکی ازمهمترین دستورات اسلام ساده زیستی است…. بروید به جانماز عارف بزرگ ایت الله بهجت بنگرید….. ماهم عطر وهم سجاده وهم انگشتر استفاده میکنیم ولی نه گرانقیمت و به عشق سجاده گرانقیمت به طرف نماز نمی رویم……………
شنبه 19 جولای 2014 در 5:17 ب.ظ
بابت پیام آخری عذر میخوام منظور من این نیست که شما به عشق سجاده گرانقیمت به طرف نماز میروید…….
شنبه 19 جولای 2014 در 9:06 ب.ظ
سلام.من هیچ قضاوتى نمى کنم.چون واقعا در باب این قضیه به اطمینان نرسیدم. فقط خواستم یه نکته اى رو بگم من توى کتابى خونده بودم که پیامبر به همسرش که تنها زینت خونشون یه پرده زیبا و ظاهرا گرانقیمت بوده، فرموده بودند “این پرده را از جلوى چشم من بردار مرا یاد دنیا مى اندازد”
منبعشو حتما پیدا مى کنم و میگم
شنبه 19 جولای 2014 در 9:21 ب.ظ
راستى در مورد این پست بگم واقعا همین طوره ما هممون بارها این آیه رو شنیدیم بلاشک یکى از دلایلش همین مى تونه باشه من خودم که تجربشو دارم هم راجع به قرآن و هم سخنرانى، حس تنفر به آدم دست میده، چرا؟! شما دلیلشو میدونید؟یعنى بخاطر اینکه بى احترامى به قرآن محسوب میشه!؟
البته بعد از تجربه دیگه سعى کردم همزمان با گوش دادن قرآن و حتى ادعیه کار مهم دیگه نکنم
دوشنبه 28 جولای 2014 در 3:40 ب.ظ
بعضی از مطالبت واقعا یه مغز و معنی خاصی درونش نهفته است
و بد جور به دل میشینه