گناهان نامرئی!

دین من، اسلام, نقل قول‌ها (احادیث، روایات و ...), نکاتی برای بچه حزب اللهی‌ها, نکته دیدگاهتان را بیان کنید

نمی‌دانم صحبت‌های استاد قرائتی (ساعت ۷:۳۰ بعد از ظهر پنج شنبه از شبکه یک) را گوش می‌کنید یا نه؟ من که روی گوشی تنظیم کرده‌ام که حتی اگر گرم کار شدم و یادم رفت، مثل امروز الارم (Alarm) بزند که فراموش نکنم.

سخنرانی ایشان را بسیار بسیار می‌پسندم و سعی کرده‌ام هیچ وقت از دست ندهم. برای جوان‌هایی مثل من که دوست دارند در مدتی کوتاه، اطلاعات کامل و دقیق دریافت کنند، بسیار مناسب است.

امشب دعای جالبی کرد: خدایا! گناهان نامرئی ما را ببخش و بیامرز.

عجب اصطلاح جالبی بود.

من شخصاً همیشه بیش از همه چیز از این می‌ترسم.

ایشان یک مثال جالب زد:

تصور کنید ما یک توپ را شوت می‌کنیم و می‌افتد داخل خانه یک نفر.

فکر می‌کنیم تنها مزاحمتی که داریم این است که توپ افتاد در خانه آن‌ها.

اما قیامت می‌شود و پدر آن خانواده جلو ما را می‌گیرد و می‌گوید:

تو فقط یک توپ انداختی به خانه ما، اما ما را بدبخت کردی.

توپ تو خورد به شیشه خانه ما. آن شیشه شکست و ریخت روی دختر من که زیر آن پنجره خواب بود، صورت دختر من پاره شد. دختر را بردیم و صورت را بخیه زدیم. جای بخیه روی صورت دخترم ماند و صورتش را از زیبایی انداخت… تو ازدواج دختر من را با آن توپ به خطر انداختی!

واقعاً خیلی خطرناک است.

من گاهی اوقات تصور می‌کنم حتی یک خنده نا به جا، می‌شود گناهی که انسان را نزد خدا شرمسار می‌کند.

مثلاً تصور کنید یک نفر برای من یک جوک در مورد یک قوم خاص تعریف کند و من کلی ذوق کنم و بخندم. این شخص هم تصور کند که اگر برای کس دیگری تعریف کند، او را خوشحال کرده. حالا این روال ادامه پیدا می‌کند و تعریف کردن این جوک عمومی می‌شود. به مرور هر جوانی که در آن قوم است وقتی می‌فهمد که دیگران چنین احساسی نسبت به او دارند، خجالت می‌کشد و حتی ممکن است سرشکسته شود و این روال ممکن است تا دنیا دنیاست ادامه پیدا کند و بانی اصلی آن من بودم که به آن جوک خندیدم و در مقابلش جبهه نگرفتم که آن شخص دیگر تعریف نکند 🙁 حالا بگذریم که من آن جوک را جایی یاداشت می‌کنم که یادم نرود و برای بقیه هم تعریف کنم! وای بر من…

۳ پاسخ به “گناهان نامرئی!”

  1. Ali Afshar گقت:

    سلام حمید جان
    نکات ریز گاهی خیلی می تونه مسیر آدم را عوض کنه

    راستی من تو مسابقات پیشگویی جام جهانی دوم شدم ولی خبری از جایزه نشد!
    از تو فروشگاه هم رفتم و کوپن خرید را زدم ولی نا معتبر بود انگار
    حالا یه آیپد ۲ می خوای بهمون بدی …

  2. zahra گقت:

    salam
    khosh be haleton k enghadr ghashang be zendegi kardeaneton havaseton jame
    ۲ad konin ma hme nbbebtonim in nekate rizi ad begirim va amal konim
    el2a ye khili shadidi
    yaaa hagha

  3. Fatemeh گقت:

    از هیچی به اندازه همین گناهان نامرئی نمی ترسم هرکاری که میکنم هر حرفی که میزنم دغدغه اینو دارم که نکنه حرفم یا کارم باعث هدایت کسی به گناه بشه…یا ترویج زشتی و کذب قبح و یا حتی فکر منفی بشه، خیلی مهمه خییییلی…راست گفتن که زاهد واقعی اونیه که مباح (به عبارتی شاید بیهوده) رو هم از خوف افتادن تو گناه ترک کنه…اما… بعضی وقتا شیطان رجیم زشتی های آشکار رو هم تو نظرمون زیبا جلوه میده چه برسه به مباح، که فلان کار، فلان حرف، خنده انجام بشه خوبه حتی پسندیده است! انجامش بده…اما همین که انجام شد تازه زشتیشو فهمیدم انگار که شیطان بهم میخنده که گولشو خوردم و کار از کار گذشته و من تازه میفهمم ،دیگه نمیتونم کاری کنم و من میمونم و پشیمونی و عذاب وجدان و اسغفار که خدایا ببخش نفهمیدم آثار زشتشو محو کن نابود کن…
    یه بزرگی میگه اگه یکی خورد زمین و تو بهش خندیدی حتی تو دلت، بدون که دیگه از دست رفتی…ما آدما بعضی وقتا واقعا به چیزهای تلخ می خندیم و نسبت به درد و رنج آدما بی تفاوتیم مثلا به جای توجه به مفهوم اصلی بعضی چیزها( مسائل معنوی) که گریه داره بخاطر یه چیز دیگه الکی می خندیم، آدمایی که ظاهربین و سطحی نگرن و به هر چیز میخندن دوست ندارم … خدا نکنه که زیبایی و زشتی واقعی رو باهم اشتباه بگیریم که تنها کار شیطان همینه، هرچقدر زیبایی رو زیبا و زشتی رو زشت ببینیم به رحمت خدا (هدف) نزدیکتر شدیم…

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها