لباس استقلالی و دل پرسپولیسی!
دین من، اسلام, نقل قولها (احادیث، روایات و ...), نکته دیدگاهتان را بیان کنیدچند روز پیش در یکی از برنامههای احکام که از تلویزیون پخش میشد، یک جوان نامه فرستاده بود و سؤال کرده بود که:
من نمازهایم سر وقت است، قرآن میخوانم، در مجالس روضه شرکت میکنم و حتی نماز شب میخوانم، اما حقیقتش را بخواهید، تیپی که میزنم با جوانان مذهبی همخوان نیست، آیا مشکلی دارد؟
من تا به حال ندیده بودم کسی به این زیبایی جواب این سؤال را بدهد! سؤالی که بارها دیدهام در بین جوانان مذهبی مطرح شده است!
حاج آقایی که برای پاسخگویی آورده بودن، گفت:
من از این جوان یک سؤال میپرسم: فرض کنید مسابقه استقلال و پرسپولیس باشد. نیمی از ورزشگاه پر از طرفداران استقلال و نیمی پر از طرفداران پرسپولیس.
شما مثلاً طرفدار پرسپولیس باشید. حالا اگر لباس آبی بپوشید و بخواهید بروید بین پرسپولیسیها بنشینید، چه اتفاقی میافتد؟
همه ناراحت میشوند و احتمالاً اعتراض میکنند! حالا شما هی بیایید داد بزنید که بابا! من دلم با پرسپولیس است! 🙂
جواب جالب و ارزشمندی بود. میدانید که هیچ چیز مثل مثال نمیتواند در پاسخگویی تأثیر داشته باشد. چیزی که ما دائماً در قرآن میبینیم:
و خوشبختانه طلاب ما نیز از این شیوه به خوبی استفاده کردهاند.
گذشته ار اینها، یادم میآید که زمانی که نوجوان بودیم، تیم فوتسال پرسپولیس برای مسابقه با تیم شن سای ساوه به شهرمان آمده بود. ما هم که آن زمان پرسپولیسی محض(!) بودیم، بلند شدیم که برویم بازی را ببینیم.
دیدم هواداران پرسپولیس پشت دروازه پرسپولیس جمع شدهاند. ما هم هیجان زده شدیم و گفتیم برویم آنجا، غافل از اینکه سوئیتشرتی که به تن داشتم، رنگ آبی داشت:
قبل از ورود به آن محوطه، یک ارتفاع بود که پله میخورد تا به آنجا وارد شوی، چند نفر را دم پلهها گذاشته بودند و من نمیدانستم اینها چه چیز را بررسی میکنند! جایتان خالی! چنان ما را هل دادند که از آن ارتفاع افتادیم و تمام استخوانهای پایین تنهمان جیغ کشید! از آن موقع شد که از هر چه تیم و رنگ و طرفدار و طرفداری است بیزار شدهام!
الهی! تو بیا و رنگ ظاهرمان را مبین که سیاه است، قلبمان را ببین…
چهارشنبه 20 آوریل 2011 در 2:51 ب.ظ
🙂 🙂 🙂 🙂
سلام.بزارید دلیل خندمو الان نگم.
اولا سوال خیلی خوبی بود ولی جواب قشنگتری داشت.حرف خیلی از جوونای امروزیه،از جمله خودم.به امید روزی که این مشکل بین همه ی جوونایی که میخوان تو این زمینه پیشرفت کنن حل بشه.خدا از دل بنده هاش با خبره امیدوارم برخی از عادت های بد مارو ببخشه .
واما دلیل خنده که هنوزم ادامه داره ؛
نه خدایی !خدایی با این لباس اونم با این رنگ رفتین که تیم پرسپولیسو تشویق کنین؟!!!!ببخشیداااا ولی شما خیلی شانس آوردین که استخوانهاتان،فقط جیغ کشیدند:)
البته تو انتخاب تیم دقت نکردین واین، دلیل این اتفاق بود!
وای این جملتونو خیلی زیبا نوشتین”چند نفر را دم پلهها گذاشته بودند و من نمیدانستم اینها چه چیز را بررسی میکنند!” 🙂 🙂 🙂
جمعه 22 آوریل 2011 در 5:06 ق.ظ
سلام
واقعا همین طوره، ظاهر و باطن باید یکی باشه، اصلا محاله رو هم تأثیر نذاره، در غیر این صورت معلومه یه جای کار ایراد داره، از وقتی یادم میاد همیشه یه عده ای بودن که می گفتن ظاهر که مهم نیست اصل کار دل آدم باید پاک باشه ولی من از همون اول هیچ اعتقادی به این حرف نداشتم.
شنبه 23 آوریل 2011 در 9:19 ق.ظ
سلام، جلّ الخالق این عکس شماست خوبه زود بزرگ شدین….؟!
شنبه 23 آوریل 2011 در 1:23 ب.ظ
سلام – بازم مثل همیشه عالی بود – موفق باشید