معمولاً روزانه ایمیلهای زیادی به دستم میرسد که در آنها درخواست کمک در زمینههای مختلف شده است.
مثلاً یکی با تستا به مشکل برخورده و از من میخواهد که نصب کنم، یا یک دانشجو در فلان مبحث درسی کمک میخواهد و یا فلان یوزر فلان نرم افزار یا مقاله را درخواست کرده و خلاصه هر کس درخواستی دارد.
معمولاً درخواستها را طبقهبندی میکنم.
– آنها که باید سریعتر جواب دهم و میدانم فقط از عهده من بر میآید، همان لحظه که بخوانم جواب میدهم.
– اگر بدانم جواب سؤال آنها در سایت یا کتاب خاصی موجود است، راه را به درخواستکننده نشان میدهم تا به هدفش برسد.
– اگر بدانم درخواست پرتی داشته است (مثل افزایش نمره و …)، کلاً جواب نمیدهم.
– اما دستهای هم هستند که میدانم عجول بودهاند و به محض برخورد با مشکل مرورگر را باز کردهاند و ایمیل زدهاند. جواب این دسته از ایمیلها را معمولاً همان لحظه نمیدهم. میگذارم حداقل یک روز از درخواستشان بگذرد. در این مدت احتمالاً از من ناامید میشود و خودش شروع به حل مشکلش میکند. اگر به نتیجه رسید، ایمیل میزند و مثلاً میگوید: ممنون، مشکلم رفع شد. اگر دست و پا زد و باز هم نتوانست، ایمیلش را دوباره فروارد میکند (دوباره برایم ارسال میکند). روحیاتش را به ذهن میآورم. اگر بدانم زودرنج است و ممکن است ناراحت شود، جوابش را میدهم. اما اگر بدانم جنبه دارد، باز هم جواب نمیدهم تا کاملاً نا امید شود و خودش راهش را بیابد.
جالب است که هیچ وقت ندیدهام کسی دلخور شده باشد. معمولاً از اینکه خودشان توانستهاند جوابشان را بیابند راضیترند و هیچ دلگیریای وجود ندارد. حتی یک نسخه از جوابشان را برایم میفرستند و یا یک سی.دی از تحقیقشان را به من هم میدهند که مثلاً روی سایت منتشر کنم که بقیه استفاده کنند.
اینها را که بررسی میکنم، و حاجتهایم را که از خدا خواستهام و جواب دادنها و ندادنهای او را…، میگویم خدایا! تو دیگر که هستی!
چقدر زیبا حاجات بندگانت را طبقهبندی کردهای.
– برخی را چقدر سریع جواب میدهی.
– برخی را چه زیبا رهنمون میشوی به سمت هدف.
– برخی را به صلاح برخی، پاسخ نمیدهی.
– برخی را چه زیبا به تأخیر میاندازی تا ناامید گردد و راههای جدید را کشف کند و بعد از کشف، باز برگردد به سویت و بگوید «خدا را شکر»
چقدر احمق است بندهای که تصور کند تو جوابش را نمیدهی تا او را بیازاری که «أنتَ غنیٌ عَن عَذابی»
جمعه 8 جولای 2011 در 9:35 ب.ظ
اِ اِ اِ …
راس می گی یا!
پس من چقدر احمق بودم
این پست فوق العاده بود
تشکر
دوشنبه 11 جولای 2011 در 1:45 ق.ظ
امام صادق علیه السلام:
إِنَّ العَبدَ لَیَدعو فَیَقولُ اللّه عَزَّوَجَلَّ لِلمَلَکَینِ: قَدِ استَجَبتُ لَهُ وَلکِنِ احبَسوهُ بِحاجَتِهِ ، فَإِنّى اُحِبُّ أَن أَسمَعَ صَوتَهُ وَ إِنَّ العَبدَ لَیَدعو فَیَقولُ اللّه تَبارَکَ وَتَعالى: عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ فَإِنّى اُبغِضُ صَوتَهُ؛
هر آینه بنده دعا مى کند و خداوند عزوجل به دو فرشته مى فرماید: من دعاى او را مستجاب کردم اما حاجتش را نگهدارید، زیرا دوست دارم صداى او را بشنوم و همانا بنده دعا مى کند و خداوند تبارک و تعالى مى فرماید: زود خواسته اش را برآورید که من خوش ندارم صداى او را بشنوم.
(کافى، ج۲، ص۴۸۹، ح۳)