انسان اگر فکر میکند بهانهای برای شکر ندارد، باید حتماً یک بار دعای اول صحیفه سجادیه را بخواند… من تازه فهمیدهام این صحیفه چه تحفهایست…
به هر حال، بهانه نوشتن این مطلب، بخشی از اواخر دعای اول بود که حیفم آمد اینجا درج نکنم و در آینده هر بار با خواندن آن اشک نریزم:
الحمد لله الذی… أمَرَنا لِیَختَبِرَ طاعتَنا،
ستایش خدایی را که ما را به کارهایی فرمان داد تا فرمانبرداریمان را بسنجد
و نَهانا لیَبتَلیَ شُکرَنا
و از کارهایی نهی فرمود تا شکرگزاریمان را بیازماید.
فحالَفْنا عنْ طریقِ أمرِه و رَکِبْنا متونَ زجرِه، فَلَم یَبْتَدِرْنا بعقوبَتِه و لم یُعاجِلنا بِنِقْمتِه
پس از آن، چون از فرمانش سرپیچیدیم و بر مرکب نافرمانی او نشستیم، در کیفر دادن ما عجله نکرد و در انتقام گرفتن از ما شتاب نورزید
بل تَأنّانا برَحمتِه تکَرّماً و انْتَظَرَ مُراجِعَتَنا بَرأفَتِه حِلماً
بلکه از سر بزرگواری، با رحمت خود با ما مدارا کرد و با مهربانی و بزرگواری بازگشت ما را به انتظار نشست… 🙁
پنجشنبه 7 مارس 2013 در 1:20 ب.ظ
باسلام
من تا حالا صحیفه رو نخونده بودم
واقعا این جمله منو بفکر فرو برد
خدا کنه که بتونم یه بار بخونمش
باتشکر فراوان از جناب نیرومند عزیز بایت این پست
سهشنبه 12 مارس 2013 در 2:32 ب.ظ
شاید باورتون نشه. ولی من دوساله که میگم باید صحیفه سجادیه رو بخونم ولی نرسیدم و یا تنبلی کردم.
با این پست خیلی تحریک شدم که زودتر بخونمش. ان شاء الله در نوروز می خونمش. سپاس از پست زیباتون.