یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بچههای مسجد و حزب اللهیها ممکن است مرتکب شوند این است که خودشان را نساخته، به سراغ ساختن دیگران میروند!
خودشان هنوز تجوید قرآن را بلد نیستند اما به فکر این هستند که قاری مصری بیاورند که مردم را بسازند!
خودشان هنوز سادهترین احکام رساله را مطالعه نکردهاند، اما دنبال کار فرهنگی هستند که به دیگران آموزش دهند!
خودش اهل نماز شب و عبادات مستحبی مؤکد نیست، اما سرپرست دهها جوان مسجدی است و کلی برنامه برای نماز شب خوان کردن آنها اجرا کرده و میکند!
آنقدر درگیر کار فرهنگی شدهاند که وقتی میگویی الان در ابتدا وظیفه تو به عنوان رهبر جوانهای مسجد، یادگیری زبان انگلیسی و عربی است، میگوید: فرصتش نیست!
این را اکنون در حکمت ٧٣ نهج البلاغه خواندم:
مَن نَصَبَ نفْسَه لِلنّاسِ إماماً فَلْیبدأْ بِتَعلیمِ نفسِه قبلَ تعلیمِ غیرِه، ولْیکُنْ تأدیبُه بسیرَتِه قبلَ تأدیبَه بلسانِه، و مُعلّمُ نفْسِه و مؤَدِّبُها أحقُّ بِالإجلالِ مِن مُعلِّمِ النّاسِ و مؤدَّبِهِم.
کسی که خود را رهبر قرار داد، باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد، خود را بسازد و پیش از آن که به گفتار تربیت کند، با کردار تعلیم نماید. زیرا آن کس که خود را تعلیم دهد و ادب سازد سزاوارتر به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب بیاموزد.
چهارشنبه 16 اکتبر 2013 در 11:44 ق.ظ
شیطون هر کسی رو یه جور فریب میده، داداش!