امید من! تو نیاز پیدا خواهی کرد…

امید نامه دیدگاهتان را بیان کنید

امید من!

انسان، موجودی اجتماعی‌ست. تو به تک‌تک افرادی که به آن‌ها سلام می‌کنی یا جواب سلامشان را می‌دهی، نیاز پیدا خواهی کرد، اگر در برابر این قانون الهی مقاومت کنی (و بگویی: من به هیچ کس نیاز ندارم، پس این غرور باعث شود بدان‌ها در هنگام نیاز کمک نکنی) خداوند حکیم، دنیا را چنان می‌چرخاند که به تک‌تک آن‌ها محتاج شوی، پس طوری رفتار کن که اگر روزی از یکی‌شان کمکی خواستی، با رغبت به سویت بشتابند.

ـــــــــــــــــــــ

یکی از اقوام هنگامی که به کمکش به شدت نیاز داشتم و در جواب به جمله‌ام که گفتم: بالاخره یک زمان نیاز پیدا خواهی کرد، می‌گفت: آخر من به تو چه نیازی پیدا کنم!؟ حالا سر یک موضوع به شدت به کمک من نیاز پیدا کرده است. هر چند کمکش کردم اما آن زمان را به یادش آوردم… بارها از همین شخص شنیدم که می‌گفت: من یه هیچ کس نیاز ندارم و به هیچ کس هیچ نوع کمکی نمی‌کرد! حالا خدا می‌داند برای ازدواجش محتاج شده که کسی که اصلاً فکرش را نمی‌کرد، برود با پدر آن دختر صحبت کند اما جالب است که هیچ کس پا پیش نمی‌گذارد! برای ضمانت وامش هم همینطور… و خیلی مسائل دیگر… عجیب است که به تک‌تک افراد فامیل که فکرش را نمی‌کرد به خاطر مسائل مختلف نیاز پیدا کرده اما من می‌بینم که پشت سرش چه‌ها می‌گویند و هیچ کس رغبت نمی‌کند کمک کند…

۳ پاسخ به “امید من! تو نیاز پیدا خواهی کرد…”

  1. اناری‌ام گقت:

    اینجور محاسبات را نمی‌فهمم!… سلام کنم چون احتیاج پیدا خواهم کرد؟! نمی‌فهمم…
    نتیجه این پست: به آقای پولدار سلام کن [یا تحویل‌ش بگیر] و احتمالن گرم باشد بهتر است!… و طبق آن روایت (دقیقش یادم نیست) یک سوم ایمان‌ت پر!… یعنی یکجورهایی شرک…

    یا سلام کنم به خاطر اینکه یک بنده خداست و این درودی است از طرف من به یک بنده خدا… لااقل‌ش با یک بیان گوگولی‌! یکجور عاطفه اجتماعی به قول امروزی‌ها…
    یا اینکه چون وظیفه من است… یا چون سیره بزرگان است… یا قلب من احساس برادری می‌کند با همه مردم… پس احترام کنم… بزرگشان بدارم…

    مقصود نویسنده که دقیقن معلوم نیست ولی منطق این پست ایراد دارد اصلن!

    یه کسی بود قبلن‌ها می‌خواست راه باز کند می‌گفت: “و من یتق الله یجعل له مخرجا…” اینجوری راه باز می‌کرد… نه آنتونی رابینزی! اول اسمش هم حمید بود!
    حالا دوباره بگو از دنیا به آخرت! D:

  2. حمید رضا گقت:

    اولاً این رو برای اونایی نوشتم که اونجوری فکر می‌کنن… (اگر در برابر این قانون الهی مقاومت کنی و بگویی: من به هیچ کس نیاز ندارم)
    کسی که اینجوری فکر می‌کنه باید مثل خودش باهاش صحبت کنی!

    ثانیاً تو هم داری می‌ری بین «مالیخولیایی‌ها»ها! اینقدر فکر و خیال لازم نداشت که!

    یه بار توی یک کلاس بعد از توضیح یک مفهوم، از یک دانشجو پرسیدم: فهمیدی؟ گفت: بله! من هم به شوخی گفتم: عمراً اگر فهمیده باشی!
    رفته بود گزارش داده بود که فلانی به ما گفته «الاغ»!!
    من کلی فکر کردم تا فهمیدم جریان چی بوده!!
    ببین نشسته بود با خودش چقدر فکر و خیال کرده بود:
    منظورش از اون جمله این بود که من ««نفهم» هستم!
    «نفهم» یعنی حیوان!
    نفهم‌ترین حیوان الاغه!
    پس به من گفته «الاغ»!
    می‌دونی یعنی چی؟
    یعنی پدر و مادر من هم الاغ بودن که من الاغ به دنیا آمدم!
    وااای! این یعنی جد و آباد من هم الاغ بودن!
    خیلی توهین بزرگی بود، پس در نتیجه باید حتماً برم به مدیر دانشگاه بگم!!

    حالا تو از کجای این مطلب برداشت کردی که من گفتم سلام کنید به خاطر اینکه نیاز پیدا می‌کنید!؟
    بحث سر این بود که «طوری رفتار نکن که اگر یک روز کمک خواستی کسی رغبت نکنه کمک کنه».

    مثل اینکه خدا می‌گه: «و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لاتبسطها کل البسط فتقعد ملوماً محسورا»
    حالا بشینی مالیخولیایی تحلیل کنی که خدا «خدایی» حرف نزده! چه معنی داره که ما چیزی رو برای خودمون نگه داریم چون خودمون گرفتار می‌شیم!؟ یعنی موقع کمک به دیگران بخشی از ذهنمون سمت این موضوع باشه که «نکنه خودمون گرفتار بشیم» نه! این فکر خدایی نیست! باید کلاً حواسمون به خدا باشه! همه رو بده بره!

    اصلاً می‌شه از این آیه برداشت کرد که: دنیا در کنار آخرت..
    بله، بخشی از نگاه انسان باید به این باشه که من ممکنه بعداً از این شخص کمک بخوام یا همین بلا سرم بیاد، پس بذار کمکش کنم… یعنی بازم از دنیا رسیدیم به آخرت. «تو نیکی می‌کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز». نه نگاه صد درصد دنیایی اما کمی هم لازمه…

  3. اناری‌ام گقت:

    اگر دنبال نامه‌ات بروی و همه جا تفاسیرش را بگویی، یه حرفی!
    این کامنت بیشتر به خواننده‌ها بود نه به نویسنده! (اشاره هم شده…)
    وگرنه فکر کنم فهمم بیجک نگرفته باشد … که همیشه یک پیامی رو می‌خواهی برسانی ولی با رودربایستی! طوری هم نیست، ولی بیان سکولار قبول نیست!

    تو نیکی می‌کن… یعنی تو وظیفه‌ات را بدون چشم داشت، انجام بده… خدا می‌بیند و جوابت رو می‌دهد! نه اینکه… تو نیکی می‌کن و منتظر باش… که بعدن ضامن‌ت می‌شوند!
    بالا بری پایین بیایی! صغری و کبرای این پست اشکال دارد! بیان‌ش سکولار بود… نیت خراب کن بود! یا اولی الابصار!

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها