عِلمُه بِحالی…

امشب چیز جالبی از حاج آقای یکی از مساجد شنیدم:

زمانی که خواستند حضرت ابراهیم (عَلی نبیِّنا و آله و علیه السَّلام: که بر پیامبر ما و آلش و او درود باد) را به آتش بیندازند، ملائکه از خدا خواستند که او را نجات دهد، خداوند فرمود: اگر او از من بخواهد، اجابت می‌کنم… ملائکه آمدند به حضرت ابراهیم گفتند: از خدا بخواه که نجاتت دهد، خودش گفته که اگر ابراهیم بخواهد، اجابت می‌کنم…

جواب حضرت ابراهیم برایم جالب است که احتمالاً بخشی از یک شعر باشد:

عِلمُه بِحالی کَفانی عَن مَقالی

[آگاهیِ او از حال من، کفایت می‌کند از داد و فریاد من]

یک دیدگاه برای “عِلمُه بِحالی…”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.