امید من،
تو را از عُسر و یُسر در دنیا سهمیست ثابت و مشخص، تنها انتخاب زمان استفاده و مصرف آنها با توست… مختاری که در جوانی از یسر استفاده کنی و در پیری از عسر، اما پیشنهاد من (که البته از پیشنهاد خداوند به آدمی سرچشمه میگیرد و اگر عاقل باشی آنرا تأیید خواهی کرد) آن است که در جوانی از عسر استفاده کنی تا در پیری در یسر باشی؛ إنَّ معَ العُسرِ یُسراً…
_____________
در کودکی انسان (نوعاً) در یُسر است، پس اگر این دوران را در نظر نگیریم، دو دوران اصلی میماند: جوانی و پیری
باید انتخاب کرد که انسان تمایل دارد در جوانی از شانس «یسر» که خداوند یک بار در اختیارش قرار میدهد استفاده کند یا در پیری؟
به اطراف نگاه کن؛ او که حماقت کرده است و جوانی را به یُسر گذرانده، قطعاً (احساس میکنم این «قطعاً» دقیقاً ۱۰۰ درصد است) قطعاً در پیری در عُسر است و او که جوانی (در دورانی که انرژی کافی دارد) به خود سختی داده حالا در پیری که توانش نیز کاهش یافته، در یسر است؛ و عجبا که شیطان دقیقاً عکس این را برای آدمی میخواهد؛ او جوان بیچاره را تشویق میکند به یسر و در پیری هر چه خوشی بوده را از حلقومش بیرون میکشد!
(میخواهم اینجا ثبت کنم: هر چند عاقبت هیچ کس مشخص نیست اما به هر حال، یک بررسی علمی خواهد بود: بین ما سه برادر، بلاشک من بیش از دو تای دیگر در جوانی خودم را به سختی انداختهام. مثلاً همین الان، برادر بزرگتر برای دومین بار در تعطیلات عید، شمال است. برادر کوچکتر با دوستانش مانند هر روز و شب سال در حال گشت و گذار در دور کشور هستند… در همه مباحث همینطور، من در اوج سختی ظاهریام و آنها در اوج آسانی ظاهری… من بیست سی سال دیگر [إن شاء الله اگر عمر کفاف داد] اینجا ثبت میکنم که حالا هر کداممان چه وضعیتی داریم ? قانون میگوید اگر منوال به همین صورت پیش برود باید وضعیت معکوس شود… حالا صبر میکنیم و إن شاء الله میبینیم)
* میخواهم این را هم برای آینده ثبت کنم: این چند روز (به دلایلی که بعداً مشخص خواهد شد) تحت فشار روحی به خاطر یک تصمیم خیلی مهم هستم… هر چند همچنان خیلی به خواب اعتقاد ندارم اما به هر حال، دیشب خواب میدیدم یک جوان (که ظاهراً به عنوان موفق میشناختند) را آوردهاند در تلویزیون و از او میپرسند: آخر مگر میشود؟ شما چند رشته را با هم خواندهاید. خواندن چند رشته همزمان سخت نبود؟ او گفت: چرا سخت بود (بعد اینجا صدایش یک طوری خاص شد انگار درِ گوش من صحبت کند) با آرامش خاصی گفت: البته این رو هم بگم که خدا خودش یاری میکنه… الحمد لله خیالم راحت شد و همانطور که طی چند روز گذشته تا الان چند تأییدیه دیگر هم رسیده بود، این یکی بیشتر برایم امیدوارکننده بود. پس با شجاعت و آرامش و توکل پیش میروم… تا هر چه خدا خواهد…
* از بس ذهنم فرمولیزه شده، به این فکر میکردم که فرمول این قانونی که در این مطلب اشاره کردم چه میشود؟
اگر محور افقی را زمان و محور عمودی را «یُسر» بنامیم، شکل زیر را خواهیم داشت.
تصویری که با امکانات جدید و جالب Notes در آیفون کشیدهام
رنگ سبز، ایده خداییست که ابتدا در کودکی آسانی هست، بعد در جوانی یسر کاهش مییابد و سپس دوباره در پیری افزایش مییابد، ایده قرمز ایده شیطانی است که در جوانی یسر دارد و به پیری که میرسد افول دارد. (اگر فرمول این نمودارها را کسی میداند قبل از اینکه من از خواهر گرام بپرسم بگوید)
* یاد آن حدیث افتادم که مضمونش این بود که: عاقل کسیست که در جوانی دانش بیاموزد و در پیری از آن استفاده کند…
آن اصل روانشناسی هم فراموش نمیشود که میگفت: در یک مکالمه ابتدا بدیها و زشتیها را بگویید و سپس خوبیها و زیباییها را… چون آن چیزی که نهایتاً به ذهن مخاطب میماند آن چیزی است که آخرتر گفتید یعنی خوبی و زیبایی… و این اصل طبیعتاً از إنَّ معَ العُسرِ یُسراً برداشت میشود…
سهشنبه 29 مارس 2016 در 6:42 ب.ظ
عالی