امید من، بترس از روزی که:
وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُم مَّاکِثُونَ
آنها فریاد میکشند: «ای مالک دوزخ! (ای کاش) پروردگارت ما را بمیراند (تا آسوده شویم)!» میگوید: «شما در این جا ماندنی هستید!»
لَقَدْ جِئْنَاکُم بِالْحَقِّ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ
ما حق را برای شما آوردیم؛ ولی بیشتر شما از حق کراهت داشتید!
أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ
بلکه آنها تصمیم محکم بر توطئه گرفتند؛ ما نیز اراده محکمی (درباره آنها) داریم!
____________
امشب در قرائت شبانه در مسجد (که خودم از روی گوشی و طبق روال خودم و نه مسجد پیش میروم) رسیدم به آیات بالا (۷۷ تا ۷۹ زخرف)… خیلی حالت ترسناکی است! دقت کن که «و إن من أمه الا واردها» (هیچ کس نیست مگر اینکه وارد جهنم خواهد شد!)
یک دل سیر اشک ریختم! (در این قحطی اشک که باعث شده چشمانم حسابی ضعیف شود و مجبوراً بروم پیاز را جلو چشمم چاقو بزنم تا زورکی اشکم بیاید که چشم خشک و ضعیف نشود، غنیمت بود!)
– شب میلاد امام سجاد(علیه السلام) / رفته بودم مسجد امام سجاد… معمولاً شب تولد یا شهادت هر امام، میروم مسجدی که به نام آن امام باشد.
دیدگاههای تازه