امید من، رمز موفقیت دنیا و آخرت، دو کلمه است…

امید نامه یک دیدگاه »

امید من، رمز موفقیت دنیا و آخرت، دو کلمه است: صبر و شکر! همین و بس!

شکر در هر حال و گلایه نکردن از هر نوع خواست خداوند، نشانه ایمان محکم توست و صبر، لازمه‌ی به بار نشستن ایمان.

امید من،

خداوند از هیچ چیز به اندازه ناشکری بیزار نیست و بر هیچ کس به اندازه ناشکر خشم نمی‌آورد و هم‌او هیچ کس را به اندازه شکرکننده‌ی در همه حالات، بالا نمی‌برد.

پس هر لحظه و در هر حال، فقط و فقط شکرگذار خالق باش (و فراموش نکن که مهم‌ترین مصداق شکرگذاری، عمل صالح است) و صبور باش تا نتیجه شکرت را ببینی… (إن شاء الله)

وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
سوگند به عصر، که انسان در زیانکارى و سرمایه عمرش رو به تباهى است؛ مگر کسانى که به خدا و پیامبران و روز قیامت ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده و یکدیگر را به پیروى از حق سفارش کرده و به شکیبایى در اطاعت از خدا و دورى جستن از گناهان و تحمّل ناگوارى ها توصیه نموده اند.

 

_____

عصر ۱۵ اردیبهشت ۹۵

امید من، اگر آنطور شد، اینطور بگو…

آیات زیبا, ترفندهای من هیچ دیدگاه »

امید من،

درمان خودبرتربینی:

اگر در کنار کسی قرار گرفتی و خودت را بالاتر از او تصور کردی، تکرار کن:

تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ

این سرای آخرت را از آن کسانی ساخته ایم که در این جهان نه خواهان برتری جویی هستند و نه خواهان فساد و سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است

مطلب مرتبط: آیه‌ای که کمر انسان را خرد می‌کند!


درمان ناامیدی از شکست‌های موقتی:

اگر یک روز آنطور که دیروز موفق بودی، موفق نیستی، تکرار کن:

تِلْکَ الأیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ

ما این روزها[ى شکست و پیروزى‏] را میان مردم به نوبت مى‏‌گردانیم.

مطلب مرتبط: امید من، تِلْکَ الأیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ


صبر در برابر گناه:

اگر شرایط گناه فراهم بود، تکرار کن:
وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّهً وَحَرِیرًا
و در برابر صبرشان، بهشت و لباسهای حریر بهشتی را به آنها پاداش می‌دهد!
مطلب مرتبط: امید من! پاداش صبر را به خاطر بیاور

و تکرار کن:

هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ

مگر پاداش احسان جز احسان است

مطلب مرتبط: الرحمن


درمان مغرورانه گام برداشتن:

اگر احساس کردی داری با غرور گام برمی‌داری، تکرار کن:

وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً

و بندگان خدای رحمان کسانی‌اند که بر روی زمین بی‌تکبر گام برمی‌دارند…


پاسخ جاهلان:

اگر جاهلی تو را خطاب قرار داد، پاسخ مگو و زیر لب تکرار کن:

وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُواْ سَلَماً

و هرگاه جاهلان آنان را طرف خطاب قرار دهند (و سخنان نابخردانه گویند) با ملایمت (و سلامت نفس) پاسخ دهند…


درمان چشم‌زخم:

اگر صفتی از خود یا دیگران را برتر دیدی و یا فال بد زدی، تکرار کن:

ما شاءَ الله، لا حَول و لا قوهَ إلا بِاللهِ العلیِّ العظیم

هر چه خدا بخواهد… خواست و قدرتی جز خداوند برتر و عظیم وجود ندارد!


درمان توجه بیش از حد به دیگران:

اگر نگران بودی که فلانی درباره تو چه می‌گوید و تو در نگاه او چطور هستی، تکرار کن:

مَن کانَ یُریدُ العِزَّهَ فَلِلَّهِ العِزَّهُ جَمیعًا

هر کس عزت می‌خواهد، همه عزت برای خداست…


درمان مشغول شدن با کارهای دنیا:

اگر بیش از حد مشغول دنیا شدی، تکرار کن:

الهی لا تَجْعَلِ الدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّنَا وَ لا مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَ لا تُسَلِّطْ عَلَیْنَا مَنْ لا یَرْحَمُنَا


هنگام ورود به یک مکان یا موقعیت:

اگر خواستی وارد مسجد یا دانشگاه یا نماز یا هر مکان و موقعیتی شوی، تکرار کن:

رَبِّ اءَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَاءَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَناً نَّصِیراً


موقعیت کاربرد اذکار عمومی:

دیشب (۱۰ اردیبهشت) در کتاب «منازل الآخره» (از شیخ عباس قمی که انصافاً قلم روان و جذابی دارد) این دعای جالب را دیدم که به نظرم به این مطلب مرتبط بود: عکس


 

ادامه دارد…


یکی از پست‌هایی که مدت‌هاست قصد دارم ارسال کنم و به مرور تکمیل کنم اما هر بار شرایطش جور نمی‌شد، این پست است!

در این پست که فعلاً برای مدتی تا کامل‌تر شود در بالا سنجاق می‌شود، می‌خواهم شرایط خاصی که انسان در آن قرار می‌گیرد و برای آن شرایط، بیان یک آیه یا جمله در احادیث آمده و یا خودم به عنوان یک ترفند در زندگی استفاده می‌کنم را لیست کنم.

دمادم ز یاد گناهان ماضی … به اشک ندامت کنم چهره را تر

خطاطی‌های من هیچ دیدگاه »

این از آن خط‌هایی است که اگر چه سوتی‌هایی دارد اما امیدهایی هم از آن می‌رود. به خصوص در کلمات «چهره» و «گناهان» و … . خودم از اکثرش خوشم آمد.

بعد از سال‌ها بالاخره رمز نوشتن «سا» (که در کلمه بِأشک هست) را کشف کردم! و وقتی در خطاطی رمز نوشتن یک کلمه را بیابی همیشه درست و مثل هم می‌نویسی…

image

ساعت ۵:۳۰ سحر جمعه ۳ اردیبهشت ۹۵

آرام‌ترین روزهای عمرم…

اتفاقات روزانه یک دیدگاه »

یکی دو ماهی هست که اوضاع آرامشم، خیلی خوب است. تازه دارم از آن دوران پراسترس جوانی که اکثراً به خاطر انرژی خاص این دوران و زیاده‌خواهی‌ها و به طبع آن چنگ زدن به هر جایی است، راحت می‌شوم!

حتی در نماز جماعت هم استرس وجود داشت که چرا امام جماعت سریع نماز می‌خواند و نمی‌توانم چند ذکر در رکوع و سجود بگویم!! حالا دیگر اگر در نماز جنگی هم باشیم چون طمع زیاد ذکر گفتن، کنترل و کاسته شده، آرامش خواهم داشت.

نگرانی از انجام نشدن برخی کارها یا جور نشدن برخی شرایط مثل گذشته نیست و همین موجب شده با آرامش بیشتر پیش بروم.

احتمال می‌دهم به خاطر گذشتن از فصل سرد و سودا و نزدیک شدن به فصل متعادل‌تر باشد اما فکر می‌کنم دلیل اصلی‌اش گذشتن از دوران اوج جوانی باشد.

إن شاء الله خیر است…

نگارش شد در ۳۰ سالگی.

امید من، مراقب آن یک صفت مخفی باش…

امید نامه, نکته هیچ دیدگاه »

امید من، ظاهراً در وجود هر موجودی یک صفت مخفی وجود دارد که اگر در شرایطش قرار گیرد و آن صفت بروز کند، هیچ کس را یارای کنترل آن موجود نیست و عاقبتی جز عاقبت شیطان نخواهد داشت! شیطان، آن مقرب درگاه خداوند، از آن یک صفت مخفی غافل شد و شد آنچه نباید می‌شد!

و ظاهراً خداوند آن صفت را در تمام موجودات در معرض آزمایش قرار خواهد داد!

پیش از آن‌که آزمون شروع شود، آن صفت را در خود شناسایی کن و رفتار خود در آن لحظه را مرور کن و برایش به دنبال درمان باش…

حسادت مخفی، کینه‌ی مخفی، غرور مخفی، …

________________

امان از آن زمان که شرایطی پیش آید که آن صفت مخفی در انسان بروز کند! می‌بینی او که ذره‌ای آن رفتار از او انتظار نمی‌رفت، حاضر است هر تاوانی را بپردازد اما کوتاه نیاید!

گاهی در خودم آن صفت که خودم می‌دانم می‌آید که بروز کند، سریعاً از آن موقعیت خارج می‌شوم که بیشتر از این ظاهر نشود!

ده‌ها مورد را دیده‌ام که شخص کسی بوده که از هر لحاظ به سرش قسم می‌خورده‌اند اما ناگهان آزمونی برای آن صفت پیش آمده، می‌بینی شیطان دوم می‌شود!

امید من، آنچه زود به دست آید، زود از دست برود

امید نامه هیچ دیدگاه »

امید من،

صبر، معجزه‌آساترین و زیباترین کلمه‌ای است که شنیده‌ام. ریسمانی است که چنگ زدن به آن، آدمی را استوار می‌کند. اوصیک بالصبر…

در راه رسیدن به مقاماتی که انتظار داری، مهم‌ترین توشه، صبر است. خداوند چیزهای با ارزش را آسان و زود در اختیارت قرار نخواهد داد که آنچه زود به دست آید، زود از دست برود! عجله نکن و آرام و با توکل پیش برو…

آیات و روایات مربوط به روزی و مال در دنیا و آخرت

آیات زیبا, اتفاقات روزانه یک دیدگاه »

از صبح این «دُر» دارد احادیث خاصی را نشان می‌دهد! شب هم که در قرائت شبانه مسجد یک آیه در همین زمینه‌ها آمد:

مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَهِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِن نَّصِیبٍ

کسی که زراعت آخرت را بخواهد، به کشت او برکت و افزایش می‌دهیم و بر محصولش می‌افزاییم؛ و کسی که فقط کشت دنیا را بطلبد، کمی از آن به او می‌دهیم امّا در آخرت هیچ بهره‌ای ندارد!

احادیث:

کسى که یقین به آخرت دارد از دنیا روى بگرداند.
من ایقن بالآخره اعرض عن الدّنیا.

کسى که از نعمت هاى آخرت روى بگرداند به دنیاى اندک قانع شود.
من رغب فی نعیم الاخره قنع‏ بیسیر الدّنیا.

خداوند براى هر چیزى اندازه‏اى و براى هر اندازه‏اى نیز زمانى را مقرّر فرموده.
جعل اللَّه لکلّ شی‏ء قدرا و لکلّ قدرا اجلا.

بى‏نیازترین مردم در آخرت آن کسى است که در دنیا از دیگران نیازمندتر و فقیرتر باشد
اغنى النّاس فی الآخره أفقرهم فی الدّنیا.

 

حالا چه خبر است، من خودم می‌دانم اما فعلاً نمی‌شود گفت!

ـــــــــــــــــــــــــــــ

در این پست آیات و احادیث مربوط به رزق و روزی را جمع می‌کنم… آدرس کوتاه:

http://yourl.ir/roozi

فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ… انسان گناهی را مرتکب نمی‌شود مگر اینکه قبل از آن برایش توجیهی یافته است!

آیات زیبا یک دیدگاه »

انصافاً تازه دارم می‌فهمم چرا اینقدر تأکید روی خواندن قرآن شده! گاهی ما نادان‌ها فکر می‌کنیم همه آیات قرآن شبیه به هم است و مثلاً اگر یک کتاب دیگر بخوانیم نکات بیشتری گیرمان می‌آید، اما هر چه انسان پیش می‌رود می‌بینی یک آیه بیان می‌شود که در آن نکته‌ای که فکر می‌کرده هیچ کجا نیست و خودش یا یک نفر دیگر به آن رسیده، در آن آیه نهفته است!

امروز در سمت خدا این آیه را شنیدم که چشمانم گرد شد:

فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ

به ترجمه دقت کنید: (در جریان کشته شدن هابیل به دست قابیل خداوند می‌فرماید:) نفسِ او (یعنی نفس قابیل) کشتن بردارش را برایش زیبا کرد، پس او او را کشت و قطعاً از زیانکاران شد…

چیزی که نظرم را جلب کرد، ترجمه متفاوت و جالب مهمان برنامه بود: نفس قابیل او را برای کشتن برادرش آماده کرد

خیلی خوشم آمد!

به خصوص اینکه آن چیزی که مدتی بود می‌خواستم اینجا بنویسم و در موردش شک داشتم را تأیید کرد:

انسان گناهی را مرتکب نمی‌شود مگر اینکه قبل از آن برایش توجیهی یافته است!

وقتی بررسی می‌کنیم که چرا فلان گناه را مرتکب شدیم، اگر دقت کنیم می‌بینیم، قبل از گناه، ابتدا کمی فکر کرده‌ایم و یک راه توجیه برایش یافته‌ایم!

شیطان یا نفس، برای اینکه قابیل به آن کار دست بزند، ابتدا چقدر روی او کار کرده تا قانع شود که کشتن هابیل مشکلی ندارد.

باید بترسیم از این «توجیه‌یابی»!

فکر می‌کنم اگر بشود جلو این توجیه‌یابی را بگیریم، تمام است! راهش هم ظاهراً این است که متوجه باشیم که یک نفر دائم دارد در اطرافمان به ما توجیهات زیبا را القا می‌کند…

باید آن دو آیه جالب در سوره فاطر (که این روزها دارم با اشتیاق حفظش می‌کنم) را در ذهن داشته باشیم:

إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿۶﴾

در حقیقت‏ شیطان دشمن شماست‏ شما [نیز] او را دشمن گیرید [او] فقط حزب خود را مى‏‌خواند تا آنها از یاران آتش باشند (۶)

 

أَفَمَن زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ﴿۸﴾

آیا آن کس که زشتى کردارش براى او آراسته شده و آن را زیبا مى‌‏بیند [مانند مؤمن نیکوکار است؟] خداست که هر که را بخواهد بى‌‏راه مى‏‌گذارد و هر که را بخواهد هدایت مى‏‌کند پس مبادا به سبب حسرتها[ى گوناگون] بر آنان جانت [از کف] برود قطعاً خدا به آنچه مى‏‌کنند داناست (۸)

امید من، خدا را در میان سختی‌ها بیاب…

امید نامه هیچ دیدگاه »

امید من،

جایی بهتر از «میان مشکلات و سختی‌ها» نمی‌توان خدا را یافت! فقط کمی دیده بصیر می‌خواهد که او را بشناسی…

امید من، آرامش را از هر راهی به جز خدا بخواهی، خداوند آن راه را ناآرام خواهد کرد

امید نامه, نکته یک دیدگاه »

امید من، آرامش را از هر راهی به جز خدا بخواهی، خداوند (اگر تو را دوست داشته باشد) آن راه را ناآرام‌ترین راه برایت قرار خواهد داد!

زیبایی را، عزت را، مال را، هر چیزی را جز از خداوند بخواهی، یک به یک راه‌ها بسته خواهد شد تا نهایتاً به تنها راهی که باز مانده هدایت شوی… و خوش به حالت اگر خداوند آن راه‌ها را برایت مشکل کند و درها را برایت ببندد که اگر چنین نکند در بیراهه خواهی ماند…

 

____________

  • گاهی در اوج ناشی‌بازی فکر می‌کنم مثلاً آرامش در داشتن فلان دستگاه یا فلان شرایط است! آن دستگاه یا شرایط جور می‌شود اما خدا می‌داند چنان اعصابی ازم خرد می‌شود که روزی صد بار آرزو کنم ای کاش آن دستگاه یا شرایط را نمی‌داشتم! اما در مورد کارها و شرایط الهی هرگز ضرر نکرده‌ام…
  • در حین نوشتن این مطلب به ذهنم رسید که این موضوع می‌تواند یک سناریو برای یک بازی باشد. کاربر چند درب باز ببیند، آن‌ها را انتخاب کند و پیش برود، با مشکلاتی مواجه شود و سپس درها یکی یکی بسته شود تا نهایتاً درب آخر که درگاه خداست باز شود… (البته باید پخته‌تر شود)

​اردیبهشت، اوج اعتدال است!

اتفاقات روزانه هیچ دیدگاه »

چند بار از افراد مختلف شنیده‌ام که می‌گویند: اگر می‌خواهی زیبایی این روستا یا شهر را ببینی، اردیبهشت بیا اینجا.

امروز هم که در برنامه سمت خدا می‌گفت: اردیبهشت، در بین ماه‌های سال، اوج اعتدال است.

به عنوان یک اردیبهشتی، مشخصه‌ی بارز من و دو سه اردیبهشتی که اطرافم هست (مادر، داماد و…) شاید همین «اعتدال» باشد.

مثلاً در بحث سیاست که اعتقادات انسان‌ها خیلی واضح بروز می‌کند، هیچ کس نمی‌تواند بگوید من الان یک راستی آتشین هستم یا یک چپی!؟ از کارهای منفی هر دو طرف، انتقاد می‌کنم و از کارهای مثبت هر دو طرف حمایت…

نه دوست دارم یک کامپیوتری محض باشم، نه یک مذهبی عمیق، نه یک هنرمند عمیق و… از هر کدام در حد اعتدال بهره می‌برم.

جالب است که مادر من هم همینطور است! یعنی همه چیز را در حد اعتدال می‌پسندد.

این هم یک نمونه دیگر از تأثیر فصل در روحیات افراد بود… (این‌ها را جمع‌آوری می‌کنم، بالاخره یک روز به دردم خواهد خورد)

امید من، گناه، آدمی را نزدیک‌بین می‌کند…

امید نامه یک دیدگاه »

امید من، بترس از یکی از بدترین تأثیرات گناه، که همانا «نزدیک‌بینی» است و چه خسران بزرگی‌ست نزدیک‌بینی!

امید من، از دیدن موفقیت‌های موقت افراد لجوج در برابر حق، تعجب نکن و برای دیدن شکست آن‌ها عجله نکن…

 

________

گاهی برخی افراد اطراف را نگاه می‌کنم و تعجب می‌کنم که چرا نمی‌توانند یک تحلیل ساده داشته باشند و بفهمند که این تصمیمی که گرفته‌اند، این شغلی که انتخاب کرده‌اند، این راهی که در پیش گرفته‌اند، خیلی زود با شکست مواجه می‌شود!؟

داند آنکس که آشنای دل است…

خطاطی‌های من ۲ دیدگاه »

کشیده‌های این بیت (البته آن سرمشق اصلی که از استاد امیرخانی است) را خیلی دوست دارم، ببین چه ترکیب جالبی برای مصراع اول در نظر گرفته:

(روی تصویر کلیک کنید)

safaaye-del

روانشناسی نماز جماعت ۲ – رابطه مکان نشستن افراد در مسجد با ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها

اعتقادات خاص مذهبی من ۶ دیدگاه »

امشب در یک مسجد به این فکر کردم که چرا در بین این همه جا، من همیشه حوالی این نقطه می‌نشینم!؟

البته مدتی هست که این موضوع نظرم را جالب کرده بود و امشب دیگر در آن مسجد وقت کردم حسابی بررسی کنم… دیدم چه جالب! من تقریباً در همه مساجد در یک نقطه مشخص نشسته‌ام: نقطه شماره ۵ در این تصویر:


mosque_psychology

اگر نقطه سبز را محراب تصور کنیم، (اگر مثلاً الان هیچ کس در مسجد نباشد و قرار باشد من در یک نقطه بنشینم) من تقریباً همیشه در این نقطه می‌نشینم! (مثلاً چندین بار در مسجد اعظم قم وسط نماز بهدخودم نگاه کرده‌ام و دیده‌ام ناخواسته و بدون تصمیم قبلی دقیقاً زیر لوستر وسط مسجد نشسته‌ام!!)

و جالب است که برادر بزرگ من همیشه (مثلاً هم دیشب که در یک مسجد بودیم و هم امشب که در یک مسجد دیگر بودیم) در نقطه ۸ یا بیشتر ۹ می‌نشیند!

اگر یادتان باشد در مطلب «روانشناسی نماز جماعت» یک سری نکات روانشناسی در مورد نماز جماعت گفته بودم و گفته بودم که ادامه دارد… اگر بخواهم آن بحث را با این موضوع جدید ادامه دهم، می‌توانم بگویم که حدس می‌زنم به احتمال زیاد رابطه‌ای بین محل نشستن افراد در مسجد و ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها وجود دارد!

من فعلاً چند مورد را که با بررسی افراد مختلف در طی حدود ۲۰ سال حضور در چند ده مسجدی که رفته‌ام و می‌روم بیان می‌کنم اما طبیعتاً این‌ها فقط یک احتمال از طرف یک نفر است و از شما چه پنهان اینجا مطرح می‌کنم که کم‌کم پخته‌تر شود و اگر قرار شد إن شاء الله یک روز در رشته روانشناسی کار کنم، حتماً زمینه تحقیقم را همین موضوع قرار دهم. بعد می‌شود یک تست روانشناسی از افراد مختلف در مساجد مختلف گرفت و بعد نظریه نهایی را مطرح کرد. (توجه: دوستان، لطفاً این ایده یعنی «روانشناسی نماز جماعت» را برای بنده محفوظ بدانید. از استفاده از آن، فعلاً راضی نخواهم بود چون به احتمال بسیار زیاد برای آن برنامه‌هایی خواهم داشت).

توجه: قبل از اینکه روانشناسی من در مورد هر مکان را بخوانید، لطفاً ابتدا به تصویر بالا نگاه و بررسی کنید که شما وقتی وارد مساجد مختلف می‌شوید بیشتر در کدام نقطه می‌نشینید؟ (طبیعتاً فرقی بین خانم و آقا بودن نیست) بعد که تصمیم گرفتید، روانشناسی من را بخوانید و اعلام کنید که تا چه حد در مورد شما درست بوده؟ لطفاً در بخش نظرات (یا اگر نمی‌توانید به صورت ایمیلی) شماره مربوط به خودتان و اینکه درست بوده یا خیر را اعلام کنید. (لطفاً همکاری کنید)

خوب، من فکر می‌کنم رابطه مکان نشستن افراد در مسجد با ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها احتمالاً به این صورت است:


mosque_psychology

مکان شماره ۱: احتمالاً افرادی ساده، خاضع، دوست‌داشتنی و بسیار خونگرم. اهل آخرت. بی‌توجه به دنیا. (ویژگی بارز مثبت: خضوع / ویژگی بارز منفی: سادگی مفرط)

مکان شماره ۲: احتمالاً افرادی با اعتماد به نفس بالا، نگاه و نظر دیگران چندان برای آن‌ها مهم نیست. در برخی ویژگی‌ها از موفق‌ترین‌های اطرافشان هستند. (ویژگی بارز مثبت: اعتماد به نقس / ویژگی بارز منفی: چندان خونگرم نیستند)

مکان شماره ۳: احتمالاً افرادی خونگرم، زیرک، تمایل به دنیا بیشتر از تمایل به آخرت. (ویژگی بارز مثبت: زیرکی / ویژگی بارز منفی: دین‌خواهی برای دنیا)

مکان شماره ۴: احتمالاً افرادی هستند که مسائل برایشان آنقدرها مهم نیست (بی‌قید و بی‌خیال)، دارای تضادها و درگیری‌های درونی، گوشه‌گیر، ساکت (ویژگی بارز مثبت: اهل تفکر / ویژگی بارز منفی: درون‌گرایی)

مکان شماره ۵: احتمالاً افرادی با تمایل شدید به مدیریت. یعنی هر کجا باشند معمولاً در جایگاه تصمیم‌گیرنده و مدیر قرار می‌گیرند و اگر اینطور نباشد در آن محل فعالیت نخواهند کرد. جامع‌نگر هستند، به افراد و جزئیات خیلی دقت می‌کنند. (ویژگی بارز مثبت: توانایی مدیریتی بالا / ویژگی بارز منفی: خودبینی و خودخواهی)

مکان شماره ۶: احتمالاً افرادی اهل دانش و کمالات، خاضع، خونگرم (ویژگی بارز مثبت: اهل دانش / ویژگی بارز منفی: توجه بیش از حد به آخرت)

مکان شماره ۷: احتمالاً افرادی هستند که شیطنت خاصی دارند. اگر ردیف آخر را شیطون‌ترین افراد بدانیم، می‌توان مکان شماره ۷ را اوج این شیطنت دانست. افرادی که بیشتر به دنیای مسجد دقت می‌کنند تا آخرت مسجد. (ویژگی بارز مثبت: زبر و زرنگ / ویژگی بارز منفی: شیطنت)

مکان شماره ۸؛ احتمالاً افرادی که خیلی دوست ندارند در چشم باشند. افرادی ساکت هستند و اهل قیل و قال نیستند. به نظر می‌رسد افرادی هستند که اهل دنیایند اما تمایلی به اهل دنیا بودن ندارند و از همین موضوع احساس گناه می‌کنند. به نظر می‌رسد افراد این نقطه مورد توجه خدا هستند. (ویژگی بارز مثبت: خضوع / ویژگی بارز منفی: اعتماد به نفس پایین)

مکان شماره ۹: احتمالاً افرادی که خود را بیش از همه دست کم می‌گیرند در این نقطه می‌نشینند. کمی درون‌گرا هستند و علاقه‌ای به جمع ندارند. به دلایل مختلف خود را ناتوان کرده‌اند. (ویژگی بارز مثبت: شیطون اما مؤدب / ویژگی بارز منفی: درون‌گرایی مفرط)

سه نکته:

۱- اولاً خیلی مطلب را جدی نگیرید. ممکن است چندان درست نباشد.

۲- خیلی عوامل در انتخاب این نقاط توسط فرد دخیل است. مثلاً درب ورودی مسجد در انتخاب مکان خیلی مهم است. در شماره‌گذاری بالا، هر چند شما تصور کنید درب ورودی پشت سر است (که البته کم هم پیش می‌آید) اما من بیشتر با این دیدگاه نوشته‌ام که درب ورودی در سمت راست است، اگر درب ورودی در سمت چپ باشد باید شماره‌ها را RTL (راست به چپ) کنید.

۳- معتقدم اگر کسی بین دو یا چند شماره مثلاً بین ۵ و ۶ بنشیند، از هر دو شماره ویژگی‌هایی (به خصوص ویژگی بارز هر دو شماره) را به ارث می‌برد…

 

إن شاء الله این مطلب را جدی‌تر دنبال خواهم کرد…

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی‌نوشت:

بعد از نگارش مطلب، از افراد مختلف خانواده نظرسنجی کردم.
مادر ما گفت من بیشتر در نقطه ۸ می‌نشینم. (از شنیدن چیزهایی که برای این نقطه نوشته بودم بسیار تعجب کرد! چند بار گفت: باریکلا! … من به هیچ وجه نمی‌دانستم او کدام نقطه می‌نشیند یا کدام را انتخاب خواهد کرد!)

برادر بزرگ‌تر دقیقاً چیزی که حدس می‌زدم را انتخاب کرد: ۹

برادر کوچک‌تر هم تقریباً همان را انتخاب کرد: گفت: ۷ یا ۹ (اما من می‌دانم که او در جایگاه ۷ است و نسبت به درب ورودی مسجد ممکن است ۹ را انتخاب کند اما چند مسجد را که از او پرسیدم، گفت: انصافاً بیشتر تمایل به جایگاه ۷ دارم! و دقیقاً این ویژگی‌ها با او سنخیت دارد!)

 

پی‌نوشت دو: به ذهنم رسید که می‌شود یک نظرنجی برای بررسی صحت این ادعا طراحی کرد. احتمالاً به زودی در صفحه اول آفتابگردان قرار دهم…

ای مردم! از پیشینیان خود پند بگیرید قبل از اینکه مایه عبرت آیندگان شوید

نقل قول‌ها (احادیث، روایات و ...) یک دیدگاه »

نه، این چند روز چند سری کتاب دست گرفتم اما آخرش به این نتیجه رسیدم هیچ چیز همان نهج البلاغه خودمان و بعد از آن، صحیفه سجادیه نمی‌شود! دیگر عزمم را جزم کردم و هر دو را آوردم کنار دستم که إن شاء الله تا این‌ها را تمام نکرده‌ام سراغ کتب مذهبی دیگر نروم.

قبلاً تا خطبه ۳۱ خوانده بودم، فقط ببین خطبه ۳۲ چقدر زیباست! (روی تصاویر کلیک کن)

انسان باور نمی‌کند این‌ها ۱۴۰۰ سال پیش گفته شده باشد! خیلی عمیق است!

به خصوص عربی‌ها را بخوان و از انتخاب کلمات لذت ببر:

image

image

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها