معمولاً وقتی دنبال مهدی رضا (خواهرزادهام که حالا ۴ ساله شده است) میافتم که بگیرمش و احتمالاً بخورمش(!)، فرار میکند و میرود پشت پاهای بابایش پناه میگیرد. بابایش هم مهدی را سفت میچسبد که نکند من بگیرمش. هر کجا مهدی میرود، بابا جلو او ایستاده و نمیگذارد دستم به او برسد.
این صحنه را (که مطمئناً برای شما هم پیش آمده) خیلی دوست دارم. من را یاد «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» میاندازد. (پناه میبرم به خدا از شیطان رانده شده)
عجب پناهگاهی…
گاهی اوقات با خود میگویم آیا خدا اجازه خواهد داد که به او پناه ببریم؟ آیا خدا همچون پدر در مقابل ما خواهد ایستاد که دست شیاطین نرسد به ما؟ بعد میگویم یعنی خدا به اندازه یک پدر که فرزندش را دوست دارد، ما را دوست ندارد؟ بعید میدانم از مقابلمان کنار برود و ما را با شیاطین تنها بگذارد.
این بخش از تعقیب نماز عصر را بینهایت دوست دارم:
اللهم إنی أعوذ بک مِن نَّفسٍ لا تَشبَع و من قلبٍ لا یَخشَع و من علمٍ لا یَنفَع و من صلوه لا تُرفَع و من دعاءٍ لا یُسمع …
خدایا پناه میبرم به تو از شر نفسی که سیریناپذیر است. پناه میبرم به تو از شر قلبی که خاشع نمیشود، پناه میبرم به تو از شر علمی که منفعتی نداشته باشد، پناه میبرم به تو از نماز و عبادتی که بالا نیاید و به تو نرسد، پناه میبرم به تو از دعایی که شنیده نمیشود…
مدتهاست که هر وقت أعوذ بالله میگویم، خودم را تصور میکنم که همچون مهدی رضا به پدری قوی و قابل اعتماد پناه پردهام که هرگز نخواهد گذاشت شیاطین دستشان برسد و جالب است که هر گاه دستشان رسیده است، دیدهام که فراموش کردهام پناه ببرم به آن پناهگاه امن.
الهی، ما را به پناهندگی بپذیر…
یکشنبه 10 اکتبر 2010 در 9:45 ق.ظ
سلام مطلب زیبایی بود منم این تعقیب نماز عصر رو خیلی دوست دارم, موفق باشی
دوشنبه 11 اکتبر 2010 در 12:19 ق.ظ
سلام
درود بر شما، شما را تحسین می کنم بخاطر این همه خوبی که دارید. این اتفاقات در زندگی همه رخ میده ولی هیچ کس این اندازه درس نمی گیره . من از تجربیات شما استفاده می کنم.
موفق و پیروز باشید
دوشنبه 11 اکتبر 2010 در 2:42 ق.ظ
سلام استاد نیرومند؛
بالأخره بعد از کلی گشتن جای دیدگاه را پیدا کردیم…
وبلاگتون آدم را به حال و هوای معنوی میکشاند طوری که آدم واقعاً احساس میکند خدا همینجاس در کنار ما، نزدیکتر از ما به خود ما… عجب جمله ای؛
وبلاگتون با همهی وبلاگها کاملاً فرق میکنه؛ البته این فرق از نوع خوبشه… طوری که احساس
آدم را با خدا بدجوری درگیر میکنه یا بهتره بگم قوی میکنه.
ممنون بابت اینکه مطالب جذاب و مذهبی و … میزارید که ما استفاده کنیم و لذت ببریم.
دوشنبه 11 اکتبر 2010 در 1:01 ب.ظ
سلام خیلی وب عالی دارید . اولین بار بود که وارد وبتون میشدم .عکس کودکیتون زیبا بود .موفق و شاد باشید
چهارشنبه 1 دسامبر 2010 در 1:52 ب.ظ
سلام
بهتون تبریک میگم به خاطر عقیده قشنگتون
من واقعا از وبتون لذت میبرم
یکشنبه 11 نوامبر 2012 در 4:43 ق.ظ
سلام.
همه این بند تعقیب نماز رو دوست دارند. چون معنای ولایی داره.