یک سال با نفست مبارزه میکنی و به اندازه میخوری و به اندازه میخندی و به اندازه حرف میزنی، اما شب یلدا که میشود، همه را به باد میدهی!! 🙂
فقط به چیزهایی که طی سه ساعت من (با تمام پرهیزهایی که داشتم) خوردم دقت کنید:
– شام: فسنجان
– چای
– تخمه هندوانه
– بادام
– پسته
– نارنگی
– هندوانه
– انار
– آلو ترشک
– آب هویج – بستنی
چیزهایی که بود و میشد بخوری و من نخوردم:
– موز
– لیمو شیرین
– پرتقال
– خیار
– سیب
– شیرینی (سه نوع)
– باسلوق
خیلی مسخره است که الان دارم بالا میآورم! حالا من از هر کدام به اندازه چشیدن خوردم! برادر و برخی دیگر که آنقدر خورده بودند که راه خانهشان را گم کرده بودند!!
عجیب است! اینها میتواند یک نوع آزمایش میزان مقاومت انسان در برابر خواستههای نفسانی و شهوات باشد.
در حالی که همهمان بدمزگی استفراغ و دلدرد بعد از این لذات را میدانیم، چرا نمیتوانیم مقاومت کنیم؟
دیدگاههای تازه