خستگی

اتفاقات روزانه دیدگاهتان را بیان کنید

چیزی که در زندگی بیش از همه خسته‌ام می‌کند، این است که یک دانشجو بیاید سر کلاسم اما فقط برای اینکه حضوری‌اش را بزند که نمره‌اش را بگیرد و بعد هم مدرکش را!

یعنی نگوید حالا که مجبورم بیایم دانشگاه و سر کلاس بنشینم، بگذار با علاقه در کلاس بنشینم و با علاقه به صحبت‌ها گوش کنم، شاید یک چیز مفید گیرم آمد.

یعنی وقتی با این نوع دانشجوها مواجه می‌شوم احساس می‌کنم چقدر بی‌کلاس شده‌ام که آمده‌ام با این نوع شخصیت حرف می‌زنم. اصلاً رغبتم برای تدریس در آن کلاس از بین می‌رود.

حالا از آن بدتر اینکه همان چند دانشجوی محدود، کل کلاس را تحت الشعاع خود قرار می‌دهند: استاد! خسته نباشید! استاد! آن‌ترک نمی‌دید؟ استاد! بزرگ شدیم،‌ تمرین دیگه چیه!؟

و بدتر از همه اینکه آنقدر بی‌خرد و بی‌معرفت باشند که چند تایی بنشینند در کلاس وسوسه کنند که: بیایید برویم به آموزش بگوییم فلانی را عوض کنند! هر چند تا به حال (الحمد لله) به هر کجا رسیده‌ام از همین سخت‌گیری‌هایم رسیده‌ام و هر مدیر گروهی از هر دانشگاهی تماس می‌گیرد، می‌گوید ما تعریف شما را از شاگرد زرنگ‌ها زیاد شنیده‌ایم، اما از بی‌معرفتی این نوع دانشجوها خسته می‌شوم. به جای اینکه حالا که خودشان می‌خواهند در حماقت بمانند، به بقیه دانشجوها کار نداشته باشند و آهسته آهسته بیایند و نمره قبولی را بگیرند و بروند، چون حضرت‌عالیون نمره بالا هم می‌خواهند، از ترس اینکه نکند این استاد نمره آن‌ها را فقط در حد قبولی بدهد، دلشان می‌خواهد هر طور شده (حالا یا با تلف کردن وقت کلاس یا به خیال خودشان با تغییر استاد یا با غیبت پشت سر اساتید و هر کار بی‌خردانه دیگر) کلاس را عقب نگه دارند تا سطح نمره‌شان بالا برود!

واقعاً باید افسوس خورد.

روزی چند بار، در هر کلاس با خودم فکر می‌کنم چرا نمی‌توانم به پیشنهادهای تدریس «نه» بگویم و کل ساعاتم را پر نکنم و مثل یک «آقا» بنشینم روی پروژه‌هایم کار کنم که هم درآمد بهتری دارد و هم اعصاب راحت‌تری؟

نمی‌دانم، ظاهراً ما هم باید مثل شمع بسوزیم…

۲ پاسخ به “خستگی”

  1. مريم گقت:

    سلام
    من هم برای این جور دانشجو ها متاسفم !
    من برای حضور در کلاس مشکل دارم ولی معمولا نمراتم از بقیه که کلاس میروند بیشتره شاید باید از چیزی محروم بشیم که قدرشو بدونیم !
    البته فکر کنم برای همه چیز باید به این شکل باشیم !
    به هر حال شما برای دانشجوهای علاقه مند به درس سنگ تمام بگذارید

  2. سيد گقت:

    سلام استاد
    نمی دونم شاید اگر ما حرفی می زنیم که باعث رنجش شما بزرگوار میشه به بزرگی خودتون ببخشید
    شاید ما دانشجویان هم مشکلاتی داشته باشیم که تنها جایی که دلمون رو فقط جند لحظه ای برا استادمون تکون می دیم و حرف میزنیم از روی راحت بودن با شماست نه مسائلی که باعث ناراحتی شما بشه بزرگوار
    ما دوستتون داریم و بابت ناراحتی های فراون عذر خواهی می کنیم

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها