که مُرد آن‌که به قلب او زدی صد گِز

اشعار من دیدگاهتان را بیان کنید

فکر کنم بد نشد! نوعی قهر با شیطان و توبه در این آخرین شب رمضان، به ویژه توبه از نگاه حرام که گفته‌اند تیری است از سمت شیطان به قلب مؤمن:

برای هر که بمیرم برای تو هرگز!

هنوز جای نگهِ تو می‌کُنَد گِز گِز

برو تو ز من میار اسمی ای ابلیس

که مُرد آن که به قلب او زدی صد گِز

* انصافاً توبه جانانه‌ای‌ست: برو تو ز من میار اسمی ای ابلیس / که مُرد آن که به قلب او زدی صد گِز

* ترسم از این است که عاشق‌هایی که در عشقشان شکست خورده‌اند از این دوبیتی سوء استفاده کنند! مثل آن «من به خال لبت….»

* ترسیدم مصراع اول به ذهن دیگران هم رسیده باشد، جستجو کردم، ظاهراً دست اول است!

* اینکه «نگه تو» گفته شده در حالی که ما نگاه کرده‌ایم، هم این موضوع را می‌رساند که این نگاه «نگاه شیطان» و «نگاه شیطانی»ست و هم اینکه اشاره دارد که وقتی ما گناه می‌کنیم یعنی مورد توجه و نگاه شیطان قرار گرفته‌ایم….

* چقدر این «مُرد» به‌جا و قشنگ به کار رفته: هم نوعی راحت کردنِ خیال شیطان است که آن تیرهایی که به قلب من زدی اثر کرد و من مُردم، حالا که خیالت راحت شد دست از سرم بردار، و هم نوعی آغاز زندگیِ دوباره بعد از توبه است… (اون آدمی که به دام تو می‌افتاد، مُرد)

__________________

گِز: تلفظ خاصی از «گَز»: در لغت‌نامه دهخدا آمده:

گز. [ گ َ ] (اِ) نوعی تیر بی پر و پیکان که دو سر آن باریک و میان آن گنده میباشد و بدان بازی کنند. (برهان ) (غیاث ). و بدان بازی کنند و این قسم تیراندازی را گزاندازی گویند. (آنندراج ). معراض . تیر بی پر. (صراح اللغه ) :

هزار دل شده در هر گزی بیندازد / کسی نخاست چو آن سرو در گزاندازی

سیفی (از آنندراج ).

– امثال :

به یک گز دو فاخته زدن .

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها