از این واضح‌تر؟

اتفاقات روزانه, نکته دیدگاهتان را بیان کنید

چند روزی‌ست مودم برادر کوچک‌تر (که جدیداً من هم به خاطر ده مگابیتی بودن آن، خطم را تعطیل کرده‌ام و از آن استفاده می‌کنم) هر چند دقیقه یک بار خود به خود قطع و وصل می‌شود. اعصابمان را خرد کرد تا اینکه زنگ زدیم پشتیبانی و بعد از چند راهنمایی که قبلش من همه را خودم طی کرده بودم و جواب نداده بود، قرار شد کارشناس بفرستند بیاید خط را بررسی کند. امروز تماس گرفت خانه‌اید که بیاید؟ گفتم اگر قبل از اذان بیاید هستیم وگرنه نه. (من می‌خواستم بروم مسجد و نبودم)

از قضا گذاشت موقع نماز آمد. رفته بودم مسجد که حاج خانم زنگ زد که آقای کارشناس(!) آمدن، که البته من سر نماز بودم و قطع کردم. بنابراین زنگ زده بود به برادر کوچک‌تر و او گفته بود من الان خودم را می‌رسانم…

من از مسجد که آمدم دیدم ماشین اداره‌ی مجید دم در است. آمدم داخل و بعد از سلام و …، به او گفتم: ماشین اداره‌ست؟ گفت: آره. گفتم: چشمم روشن! هر چند که او ابتدا نفهمید و گفت: چی‌ش روشنه؟ با اخم خاصی که دارم (و همه از آن اخمم حساب می‌برند!) گفتم: «می‌گم چشمم روشن!» از آن چهره‌اش مشخص بود که طبق معمول که از این تیکه‌ها به او می‌آیم می‌خواهد بگوید و منتظر هم بودم که بگوید: «تو برو خودت رو درست کن به من کار نداشته باش» اما جلو آقای کارشناس خجالت کشید… (از شنیدن این چیزها باکی ندارم و حرفم را می‌زنم، معمولاً خودش بعداً می‌فهمد و می‌گوید ممنون که گفتی…)

گذشت تا اینکه موقع ناهار دیر و با حالت خستگی و عصبانیت آمد خانه. حاج خانم پرسید چرا دیر کردی؟ گفت: «بابا، ماشین اداره پدرم رو آورده. نیم ساعته تا روشن می‌کنی الکی گاز می‌خوره، هر چی ور می‌رم درست نمی‌شه».

گفتم: «عزیزم، از این واضح‌تر؟ من اگه جای تو بودم مثل برق ذهنم می‌رفت سمت این که ماشین اداره رو برای یه کار شخصی به کار گرفتم این بلا سرم آمد…»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* البته مجید خودش از من هم در این مسائل حساس‌تر است. یعنی مثلاً اگر امروز قرار است به عنوان واحد فرهنگی اوقاف ماشین اداره را بردارد و برود امامزاده‌ها سرکشی کند، اگر مادرم هم بخواهد بیاید، هرگز او را نمی‌برد، اما خوب، گاهی مثل امروز ممکن است شیطان حواسش را پرت کند که البته خدا و ما اینجا هستیم که حالش را بگیریم!!…

یک پاسخ به “از این واضح‌تر؟”

  1. علی گقت:

    عاشق همین رفتار و گفتارت هستم، مهندس

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها