امید من،
چه بسیارند آنها که از ترس خطرات شنا در دریا از لذت شنا در استخر دست میکشند!
با شهامت در استخرها شنا کن تا به مرور، خداوند شهامت شنا در دریا را به تو عنایت کند…
______________
به شخص میگویی نماز شب بخوان، میگوید «لا یکلف الله نفسا الا وسعها»، یا امام علی گفته «نفس را به اکراه به کاری که به آن میل ندارد وادار نکن» و از اینجور قرطیبازیها!! این تابلوها شنا ممنوع در دریاست (دریایی مانند روزه در تمام ایام سال و دراز نکردن پا حتی در خلوت و امثال آنها) و نه در استخر کوچکی مانند نماز شب!!
استاد پناهیان یک سخنرانی یک ساعته دارد در مورد اینکه اتفاقاً باید خیلی از اوقات در خستگیها و آن زمان که نفس میل ندارد او را مجبور به برخی کارها کنی… (اگر دوباره برخوردم لینک خواهم داد)
اصولاً در جامعهای که تمایل به خوشگذرانی و راحتطلبی دارد (یعنی همه جوامع بشری امروز)، بیان این آیات و روایات (که بر خود آسان بگیرید و خدا بیشتر از وسعت شما از شما نمیخواهد و امثالهم) یک سم است!!
شنبه 9 ژانویه 2016 در 11:28 ق.ظ
احسنت، بسیار زیبا، واضح و قابل درک بود.
من هم با راحت طلبی خیلی مخالفم، راحت طلبی ( و خودگرایی) از اهداف ماهواره و تبلیغات دنیای امروزه.
منظور من تو کامنت قبلی این بود که هیچوقت یک دفعه نباید شروع کرد و رفت سراغ اعمال مستحبی، باید کم کم و به مرور شروع کرد و اینطوری هربار یه پله بالاتر از پله قبل قرار میگیری، و برای انسان لذت بخش میشه. برای یکی نمازهای واجب هم سنگین میاد و از سر ناچاری میخونه اما یکی عاشقانه نمازشو اول وقت میخونه، معلومه که دومی استعداد اعمال مستحبی رو پیدا کرده و میتونه شروع کنه و پله پله بالا بره، همونطور که تو اون سخنرانی حاج آقا میگفتن مثلا امسال ماه رجب باید یه پله بالاتر از رجب سال قبل باشه برات. نماز امروز یه پله بالاتر از دیروزه و فردا نمازش یه پله بالاتر هست چون پایداری و مراقبه درش معنا پیدا میکنه… و به فرموده بزرگان این یک سیر است.
آیت الله بهجت هم میفرمودند: خوب است که انسان اسم خود را در هر کار خیری بنویسد و خود را شریک گرداند؛ زیرا فردای قیامت معلوم نیست کدام قبول و کدام رد میشود
شنبه 23 ژانویه 2016 در 4:07 ب.ظ
آری راست میگویی… هر چند که همه قضیه این نیست… و وجه دیگرش مهمتر بود.
یکی از دوستان بزرگوار طلبه نقل میکرد که یکی از آشنایانشان که انصافن مرد نیکی بود، مُرد… بعد چند وقت یکی از بچههاش که اهل بود آمده بود پیش ایشون و گفته بود: چندین بار بابای خدابیامرزش به خوابش آمده که “به بچهها بگو من حساب سالهام رو درست صاف نکردم، و اینجا گیرم… گرفتارم… حسابم رو صاف کنند” و بعد گفته بود که بچههای دیگه کاری به این حرفها ندارند و ارث را بردهاند و پس بده نیستند و چی کار کنیم و اینا!… بعد همین رفیق طلبه میگفت: محمد از این مسجدیا بودا… تو راه که میرفت بره بازار یس و چی میخوند… همهاش ذکر میگفت و چه… ولی آنجایی که باید اطاعت میکرد، نکرده بود…
مقصود اینکه اصل بر اطاعت است نه عبادت!… (عبادت به معنای مصطلح)
و هم و غم اصلی را باید صرف اتیان واجبات و ترک محرمات کرد… و ترس از این طرف خیلی بیشتر است.
(خیلی از ما در همین واجبات و محرمات چقدر مشکل داریم… ولی در مانیفست مذهبی شخصیمان کمتر دغدغه داریم و دنبال نظر خدا میگردیم تا گوش به فرمانش باشیم… به قول حاج علیرضا #عبد)
یکشنبه 24 ژانویه 2016 در 5:26 ق.ظ
یاد اون جوک افتادم: به یکی که ۳۰ سالش بود گفتن چرا نماز نمیخونی؟ گفت: فعلاً در حال تحقیق برای پیدا کردن مرجع تقلید برتر هستم!
اگر قرار باشه صبر کنیم همه واجبات انجام بشه و محرمات ترک بشه بعد بریم سراغ مستحبات که احتمالاً عمر تمام شود و به هیچ کدوم نرسیدیدم!
گاهی استمرار بر مستحباتی مثل نماز شب خودش توفیق انجام واجبات و ترک مستحبات رو میده.
یعنی شخص به خودش میگه: من که اهل نماز شب هستم به دور از شأن من هست که خمس ندم یا غیبت کنم و امثالهم.
اصلاً یکی از اهداف مستحبات ظاهراً همین تلقین هست. یعنی شخص خودش رو دست بالا بگیره، حالا که دست بالا گرفت دیگه دست به هر کاری نمیزنه (ترک محرمات) و کارهای واجبش رو ترک نمیکنه (انجام واجبات)…
یکشنبه 24 ژانویه 2016 در 4:00 ب.ظ
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: « از بنده خدا گاهی نصف نماز او و گاهی یک سوم و یا یک چهارم و یا یک پنجم پذیرفته می شود. به طور کلی از نماز آن مقدار که با حضور قلب بوده است قبول می گردد». وسائل الشیعه، ج۳، ص ۵۲٫
امام علی (علیه السلام) می فرماید: «خدا نماز را به نافله ها تمام می کند».
امام خمینی (ره) می گوید: « معلوم است ما خالی از سهو و نسیان و اختلال حواس و دیگر امور منافی با نماز یا کمال آن نیستیم و خدا به لطف خود نوافل را قرار داده تا جبران (کاستی و) نقایص آن را بنماییم. البته لازم است حتی الامکان غفلت از این امر نکنیم و نوافل را ترک ننماییم» چهل حدیث، ص ۴۴۱، با تلخیص.
عقل حکم می کند که انسان هر چیز ناقص را به کامل آن تبدیل کند. آب دریا اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
http://www.pasokhgoo.ir/node/982