امید من، در کسب مال این‌ها را بدان…

امید نامه, دین من، اسلام دیدگاهتان را بیان کنید

امید من،

جایی در دفتر خاطراتم برایت نوشته بودم که ۱۸ ساله هستم و احساس می‌کنم دوران سخت مبارزه با شهوت جوانی شروع شده است. به تو قول داده بودم که در ادامه‌ی آن، بنویسم که چه دورانی این شهوت فروکش کرد… به تو خبر دهم که اگر مراقبت کنی ظاهراً ۲۸ سالگی دوران تعدیل شدن این شهوت است، اما امان از مرحله‌ی بعد این بازی: شهوت مال.

امید من،

من خودم را در حال «جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ، یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ» دیدم… [به جمع مال پرداخت و دائم به شمارش آن مشغول بود. تصور می‌کرد که مالش او را جاویدان می‌کند!]

من سرمستی‌های مال را تجربه کردم…  وَلاَ تَمْشِ فِی الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً… [ و در زمین با غرور و مستی راه نرو که تو هرگز زمین را نتوانی شکافت و در بلندی به کوه ها نتوانی رسید.]

من «وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ. فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُواْ بِهِ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ» را تجربه کردم… [بعضی از آنها با خدا پیمان بستند که اگر از فضل خود مالی نصیبمان کند، زکات می دهیم و در زمره صالحان در می آییم چون خدا از فضل خود مالی نصیبشان کرد، بخل ورزیدند و به اعراض بازگشتند]

من «فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ  وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ» را تجربه کردم… [اما آدمی ، چون پروردگارش بیازماید و گرامی اش دارد و نعمتش دهد ، می گوید : پروردگار من مرا گرامی داشت و چون بیازمایدش و رزق بر او تنگ گیرد ، می گوید : پروردگارم، مرا خوار ساخت]

من «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ» را در خود احساس کردم… [و متاع دنیا نیست مگر متاع غرور]

من «حُبُّ الدُّنیا رأسُ کلِّ خَطیئَه» را تجربه کردم… [حب دنیا سردسته همه اشتباهات است]

و چه بسا که من (زبانم لال) «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ» را نیز تجربه کنم! [خدایتان «بیشتر-داشتن» شد…]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اگر دوستان آیات منفی در مورد مال اندوزی به جز این آیات یادشان هست لطفاً در بخش نظرات بیان کنند. عجیب است که یک کالکشن از آیات در مورد مال در اینترنت پیدا نکردم!

۵ پاسخ به “امید من، در کسب مال این‌ها را بدان…”

  1. سجاد گقت:

    خطر دنیاپرستى

    در زمان رسول خدا مؤمنى سخت فقیر و مستمند بود. وى تمام نمازها را پشت سر پیامبر مى خواند. رسول خدا بر او ترحم مى کرد و به نیازمندى و غریبى او توجه داشت و مى فرمود:
    اى سعد! اگر چیزى به دستم برسد تو را بى نیاز مى سازم .
    مدتى گذشت چیزى به دست پیامبر نیامد. حضرت به حال سعد بیشتر اندوهگین شد. خداوند سبحان به اندوه پیامبر نسبت به سعد توجه فرمود. جبرئیل را با دو درهم خدمت رسول خدا فرستاد.
    جبرئیل به حضرت عرض کرد: اى محمد! خدا از اندوه تو براى سعد آگاه است . آیا دوست دارى او را بى نیاز سازى ؟
    پیامبر : آرى !
    جبرئیل : این دو درهم را به او مرحمت کن و دستور بده با آن تجارت کند
    پیامبر دو درهم را به سعد داد و فرمود: با آن تجارت کن و روزى خدا را به دست آور.

    سعد مشغول تجارت شد خداوند برکتى به او داد. هر چه مى خرید به دو برابر مى فروخت . دنیا به سعد روى آورد. کم کم سرمایه و مالش فراوان شد به طورى که در کنار در مسجد دکانى گرفت و سرمایه و کالاى خود را در آنجا جمع کرده، تجارتش را انجام مى داد.
    وقتى که بلال اذان مى گفت و رسول خدا به سوى نماز حرکت مى کرد، سعد را مى دید که سرگرم خرید و فروش بوده ، مشغول دنیا است . هنوز وضو نگرفته و خود را براى نماز مهیا نکرده است. رسول خدا مى فرمود: اى سعد! دنیا تو را از نماز باز داشته است ؟
    سعد مى گفت : چه کنم ؟ سرمایه ام را تلف کنم ؟ به این مرد جنسى فروخته ام ، مى خواهم پولم را از او بگیرم و از آن دیگرى کالایى خریده ام باید پول او را بدهم .
    رسول خدا به آن حال سعد بیشتر از فقرش غمگین شد. جبرئیل محضر آن جناب رسید، عرض کرد: اى پیامبر! خداوند از غم تو براى سعد آگاه است . کدام یک را بیشتر دوست دارى ؟ حالت اول یا حالت فعلى او را؟
    رسول خدا فرمود: اى جبرئیل ! حالت اول (تنگدستى ) او را دوست دارم . زیرا دنیا آخرت او را از دستش گرفته است .

    جبرئیل عرض کرد به راستى محبت و اموال دنیا امتحان بوده و بازدارنده از آخرت مى باشد.
    آن گاه عرض کرد:
    – یا رسول الله ! به سعد بگو آن دو درهمى که به او داده اى به شما بازگرداند، وضعش به حالت اول برمى گردد.
    پیامبر به سعد فرمود: آیا آن دو درهم را به من باز مى گردانى ؟
    عرض کرد: به جاى دو درهم ، دویست درهم مى دهم .
    حضرت فرمود: نه ! همان دو درهم را مى خواهم .
    سعد آن دو درهم را به حضرت داد. به دنبال آن چیزى نگذشت که دنیا از وى روى گرداند و هر چه داشت از دستش رفت . سعد دوباره به حال فقر و ندارى افتاد.

    براستی که متاع دنیا جز متاعی فریبنده نیست…

    بازم مثل همیشه گل کاشتی مهندس…
    از این مطلبت هم کلی درس گرفتم…

  2. 10.10.34.34 گقت:

    سلام استاد.
    این از خوبی شماست که غافل نیستید 🙂
    فکر می کنم این دوره از “شهوت” هم مثل دورۀ قبل می گذره… مثلاً حدود همون ۱۰ سال که قبلی طول کشید، طول می کشه… بعد به نظرم شهوت مقام و ریاست و قدرت و موقعیت باشه…نزدیکی ۴۰ سالگی شروع به فوران می کنه.

    «یا ایها الذین آمنوا ان کثیرا من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله و الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم» التوبه – ۳۴- از والذین دربارۀ مال اندوزی هست….

    اى کسانى که ایمان آورده‏اید بسیارى از دانشمندان یهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مى‏خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى‏دارند و کسانى که زر و سیم را گنجینه مى‏کنند و آن را در راه خدا هزینه نمى‏کنند ایشان را از عذابى دردناک خبر ده (۳۴)

    «وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا» فجر-۲۰-و مال را دوست دارید دوست داشتنى بسیار (۲۰). جاداره بحث لفظی و معنایی دربارۀ کلمۀ «جمّا» بشه. قطعاً آموزنده است. شاید نوع دوست داشتن یا پندهای دیگه ای درش نهفته باشه.

    «وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ»-عادیات-۸-و راستى او (نوع انسان) سخت‏ شیفته مال است (۸)

    یا همون آیۀ نورانی معروف که البته محتوای مربوط به مال در اون نه منفیه و نه مثبت: «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلاَدُکُمْ فِتْنَهٌ وَأَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ ﴿۲۸﴾» -انفال ۲۸-و بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیله] آزمایش [شما] هستند و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است (۲۸)

    این یکی منفی نیست ولی حیفم اومد ننویسم:
    المال و البنون زینه الحیاه الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا
    مال و پسران زیور زندگى دنیایند و نیکیهاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید [نیز] بهتر است

    و در پایان این بشارت دربارۀ مصرفغ صحیح مال:

    سورۀ لیل
    همان که مال خود را مى‏دهد [براى آنکه] پاک شود (۱۸)

    الَّذِی یُؤْتِی مَالَهُ یَتَزَکَّى ﴿۱۸﴾

    و هیچ کس را به قصد پاداش‏یافتن نعمت نمى‏بخشد (۱۹)

    وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَهٍ تُجْزَى ﴿۱۹﴾

    جز خواستن رضاى پروردگارش که بسى برتر است [منظورى ندارد] (۲۰)

    إِلَّا ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى ﴿۲۰﴾

    و قطعا بزودى خشنود خواهد شد (۲۱)

    وَلَسَوْفَ یَرْضَى ﴿۲۱﴾

    فکر کنم جستجوی دقیق و علمی نیازه البته… این فقط یه جستجوی ساده تو پارس قرآن بود…علمای قدیمی در زمان های دور در شرایطی که کامپیوتر و… نبود با چه زحمتی چه آثار عظیمی دارن… ولی تو عصر ما با این همه امکانات، سستی و رخوت و تنبلی وجود داره… «اَفَبهذاالحدیث انتم مدهنون؟!»

  3. 10.10.34.34 گقت:

    این هم خیلی تکان دهنده و تأمل برانگیزه:

    قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَآئِنَ رَحْمَهِ رَبِّی إِذًا لَّأَمْسَکْتُمْ خَشْیَهَ الإِنفَاقِ وَکَانَ الإنسَانُ قَتُورًا ﴿۱۰۰﴾

    بگو اگر شما مالک گنجینه‏هاى رحمت پروردگارم بودید باز هم از بیم خرج کردن قطعا امساک مى‏ورزیدید و انسان همواره بخیل است (۱۰۰) سورۀ مبارکۀ اسراء

    سربلند و موفق و سلامت باشید
    سپاس از شما که با این مطلب باعث چند دقیقه انس ما با قرآن شدید…

  4. __________ گقت:

    خیلی خوبه.فکر میکنم کمک بزرگی به جوونای مثل خودتون کردین …

  5. سجاد گقت:

    پیشنهاد می کنم کتاب “طوطی اصفهان” را اگه نخوندی تا حالا و وقتشو داری حتما” حتما” حتما” بخووون!
    ۴۰ صفحه بیشتر نیست. ولی خیلی خوبه و جالب…

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها