توجه در تکرار است

نکاتی برای بچه حزب اللهی‌ها, نکته دیدگاهتان را بیان کنید

پیش از این در مطلب « کار تکراری انجام دهید تا آرام شوید! » در مورد تکرار صحبت کرده بودم.

دوستانی که تجربه نماز شب را داشته باشند، مطمئنم حرفم را تصدیق می‌کنند که در نماز شب، معمولاً در نافله سوم یا چهارم به بعد، کم کم توجه انسان به نماز و خدا جلب می‌شود و اگر قرار باشد گریه‌ای کند، معمولاً در همین اواخر نماز شب اتفاق می‌افتد. خیلی بعید می‌دانم در دو رکعت اول اتفاقی بیافتد. معتقدم نمازهای اول و دوم مرحله آماده‌سازی است و سوم به بعد و با تکرار نماز و اذکار، تازه توجه و حواست جمع می‌شود.

شاید رمز این را تا محرم امسال نمی‌دانستم. اما امسال وقتی در برخی عزاداری‌ها شرکت می‌کردم، در کمال تعجب متوجه می‌شدم وقتی عزاداران، یک ذکر خاص را دائم تکرار می‌کنند یا به قول خودشان شور می‌گیرند، به مرحله‌ای می‌رسند که به شدت گریه‌شان می‌گیرد. وقتی توجه می‌کردم، می‌دیدم برخی‌شان شاید اوائل، بیشتر در حال و هوای دیگری بودند، مثلاً هماهنگ سینه زدن و توجه به اطراف و …، اما به مرور و با تکرار آن ذکر، کم کم حواسشان جمع می‌شد و در حالی که شاید اهل گریه کردن نمی‌بودند و نیتشان هم این نمی‌بود، اما به مرحله توجه و گریه می‌رسیدند…

یکی از زیباترین اشعاری که مثلاً قریب به نیم ساعت در شب عاشورا تکرار می‌کردند، این بود:

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است، مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

احساس می‌کنم مداومت بر یک ذکر یا عمل و تکرار آن، رمز و رازهایی دارد و خداوند و اسلام چقدر زیبا از آن استفاده کرده‌اند…

۲ پاسخ به “توجه در تکرار است”

  1. حسین گقت:

    عجب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    آقای (استاد) نیرومند احسنت بر شما.
    چیزیکه امسال محرم بنده هم فهمیدم همین بود اما…….
    پس از سالها گوش دادن نوارها( دهه ۷۰ به بعد) نریمان پناهی و عاشق سوز و آهش شدن بلاخره امسال رفتم هیئتش دیدم اصلا سبک خاصی نداره بنده خدا فقط استاد شور و ذکر ح س ی ن گفتنش یه یکساعتی طول میکشه که دیدم عجب حالی داره، وصف نشدنی!
    آدم از هر چیزی خسته میشه اما تو این تکرار های قشنگ ، از خ د ا می خواد خسته نشه و تا آخرین نفس هی اون ذکر قشنگ رو بگه ح س ی ن

  2. معصومه گقت:

    سلام
    حرفتونو قبول دارم همینجوریه که میگین ولی واقعا چرا!!!!!عجیب نیست؟!
    امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
    ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است، مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

    نمیدونم چرا انقدر به دل میشینه !معنیش خاصه یا آهنگش آخه یه غمی توشه که قابل توصیف نیست.

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها