آموزش تولید هورمون شادی!
اعتقادات خاص مذهبی من, دین من، اسلام, نکاتی برای بچه حزب اللهیها, نکته دیدگاهتان را بیان کنیدامروز از نماز جماعت ظهر برمیگشتم که یکی از دوستان که ارادت خاصی به هم داریم را دیدم. این اتفاق هر دو سه ماه یک بار میافتد. او میآید خانه مادرش و ما سر راه همدیگر را میبینیم.
تقریباً همکار به حساب میآییم. یعنی او نیز مدرس است، اما با این تفاوت که ایشان مؤسسه خصوصی دارند. البته صبحها تا ظهر در یک شرکت مشغول است و بعد از ظهر تا آخر شب در مؤسسهاش.
اینطور که با هم کار کردهایم و در جریان کارهایش هستم، در مسائل دینی کمی کاهل است. نمیدانم شاید خدا دلیلش را بپذیرد که من صبح تا شب کلاس هستم و وقت نماز خواندن ندارم، نمیتوانم به خاطر فشار کاری روزه بگیرم، وقت ندارم در مسجد و مجالس وعظ شرکت کنم و …
به هر حال، بعد از یک ماچ و بوسه غلیظ، شروع کرد احولپرسی.
طبق معمول گفتم: عالیام، احوالاتم از این بهتر نمیشود. شما چطوری؟
گفت: والا حمید جان، یک افسردگی شدید گرفتهام. برایم دعا کن.
گفتم: نگو که به هر کسی افسردگی میآید به جز تو! (البته سالهاست که با نگاه به قیافهاش میتوانم دردهایش را بشمارم، اما عادت ندارم به کسی جمله منفی بگویم، پس نگفتم که از قیافهات پیداست)
گفتم: مگر در این تعطیلات عید، مسافرت نرفتهای؟
گفت: چرا، اتفاقاً جای شما خالی، در دیار ترکیه بودیم.
گفتم: خوب، پس باید احوالاتت از ما هم بهتر باشد.
گفت: نه حمید جان، فایده ندارد، دکتر میگوید هورمونهای سروتونین مغزم که مسؤول ایجاد حس شادی است، به حداقل رسیده.
مجبورم قرص مصرف کنم.
گفتم: هم تو و هم من میدانیم که تدریس، شهوتی دارد که هیچ چیز دیگر ندارد. انسان دلش میخواهد دقیقه به دقیقه عمرش را با کلاسهایی که بر میدارد، پر کند!
باید بتوانی بر این شهوت غلبه کنی. به خودت فشار نیاور، خوشی لحظهای که از تدریس کسب میکنی ارزش ندارد که یک عمر افسرده زندگی کنی.
خلاصه، پس از دقایقی صحبت خداحافظی کردیم و این خداحافظی در حالی بود که من خجالت کشیدم بگویم: فلانی! یک روز نماز جماعت با من به مسجد بیا تا آنقدر هورمون شادی در مغزت تولید شود که در برگشت از مسجد، انرژی در تنت و همینطور لبخند بر لبانت باشد طوری که مردم فکر کنند که دیوانه شدهای!! 🙂
چهارشنبه 6 آوریل 2011 در 2:58 ب.ظ
چه جالب!
ببخشیدما دنبال قرصی هستیم که از هورمون شادیمون بکاهد!!!! دارن چنین قرصــــــی ؟؟؟؟؟ اگه در این مورد اطلاعاتی دارین ممنون میشیم با خبرمون کنین.کاملا جدی بود این درخواست.
چهارشنبه 6 آوریل 2011 در 11:56 ب.ظ
بعد از عرض سلام؛ با دلی لبریز از آرامش برای تمام بیماران روی کره زمین آرزوی سلامت و صحّت جسمی و روحی دارم و در ادامه خدمت جنابتان عارضم حرفی نیست که عبادت باعث به وجود آمدن آرامش روحی وحتّی سلامت جسم می شود؛ امّا نه با یک جلسه آمدن به نماز پر فیض جماعت!! شما باید دوست خود را حداقل به یک هفته رفتن به نماز جماعت دعوت می کردید بدون ذره ای خجالت و سرشار از ….؟؟
با ایمان، سلامت وشاد باشید.
جمعه 8 آوریل 2011 در 7:20 ق.ظ
سلام استاد خوبی ها
واقعا همچین چیزی ممکنه ؟!! اینکه مغز انسان دیگه هورمون شادی تولید نکنه ؟! وای خدای من چقدر وحشتناکه….
کاش می شد، کاش می شد از ته دل مثل دیوونه ها خندید، مثل دوران کودکی، مثل الان شما، مثل…