اگر در مشورت دادن به دیگران، خیانت کنیم…
نقل قولها (احادیث، روایات و ...), نکته دیدگاهتان را بیان کنیدشبکه دو بعد از اذان صبح سخنرانیهای بسیار جالبی را پخش میکند. هر بار یک مبحث از یک سخنران متبحر (مثل استاد نقویان) را پخش میکند تا تمام شود و سپس به سراغ سخنران دیگری میرود.
چند روزی هست که سخنرانیهای یک حاج آقایی را پخش میکند که واقعاً خوشبیان هستند. بحث مکارم الاخلاق را شروع کردهاند…
امروز یک روایت جالب خواند که جواب خیلی از سؤالاتم را گرفتم!
یکی از سؤالاتی که همیشه در ذهن من بوده این بود که این افرادی که گهگاه تلویزیون ما نشان میدهد که در ماهوارهها مثلاً مردم ایران را ترغیب به قیام علیه نظام و این جور مسائل میکنند (مثل این آقای عقاب که چند شب پیش جلو دوربین خانگیاش از مستی غش کرد!!) اینها چرا کاملاً مشخص است که عقلشان را از دست دادهاند در حالی که خودشان متوجه نمیشوند؟ مثلاً از نگاه ما نوع بیان و حرکات آنها واقعاً مضحک و غیرعقلانی است، اما چرا خودشان و امثال خودشان چه در ایران و چه در خارج از ایران این را متوجه نمیشوند؟
همیشه اولین دلیلی که به ذهنم میرسید این بود که اینها از بس به انواع مواد الکلی و مواد مخدر معتاد شدهاند، به قول معروف «مغز الکلی» شدهاند و مغزشان دیگر درست کار نمیکند. هر چند در این شکی نیست که یکی از مهمترین دلایلش این است، اما بررسی یک موضوع در این دلیل کمی شک ایجاد میکند و آن اینکه: خیلیهای دیگر در کشورهای خارجی هم از این مواد مصرف میکنند، اما کمتر از اینها دیوانه و مضحک به نظر میرسند!؟ پس دلیل چه میتواند باشد؟
ایشان ابتدا یک روایت از امیرالمؤمنین خواندند:
مَن غَشَّ المسلمین فى مشوره فقد برئت منه (منبع)
ترجمه: کسی که در مشورت با مسلمین، خیانت کند (یعنی بر خلاف چیزی که به صلاح او است بگوید)، من از او بیزارم.
در ذیل این روایت، روایت دیگری خواندند که من ناگهان چشمانم گرد شد! فرمودند:
در روایات داریم: هر کس در مشورت با مسلمین خیانت کند، عقل او به تدریج از بین میرود!
تصور کنید! افرادی که در ماهواره، روزانه ساعتها به مردم ایران مشورتهای خائنانه میدهند با توجه به این نکته، دیگر عقلی برایشان باقی میماند؟
من خودم با شنیدن این موضوع خیلی بررسی کردم که نکند در مشورت با کسی صلاح خودم را در نظر گرفته باشم و خدای ناکرده خیانت کرده باشم!؟ خدا نکند اینطور باشد… اما از این به بعد بسیار بسیار بیشتر مراقب خواهم بود.
روایت جالب دیگری که اشک انسان را در میآورد این بود:
امام علی(علیه السلام) میفرمایند: مراره النصح انفع من حلاوه الغش
ترجمه: ناگواری مشورت به صلاح فرد، سودمندتر از شیرینی خیانت در مشورت است.
به بیان ساده یعنی: گاهی بیان یک موضوع در مشورت ممکن است کمی برای انسان ناگوار باشد. (مثلاً من فروشنده یک محصول هستم و یک مشتری از من در مورد اینکه «محصول من را بخرد یا محصول رقیب من را» سؤال میکند. من میدانم که محصول رقیب من بهتر است. طبیعتاً گفتن این موضوع کمی ناگوار و سخت است) اگر چنین حالتی پیش آمد و من خیانت نکردم و مشورت صحیح به او دادم که به صلاحش باشد، امام علی قول میدهد که ناگواری و مرارت این مشورت که به صلاح مشتری گفتهام، «انفع» یعنی سودمندتر از شیرینی خیانت در مشورت است! (این سودمندی هم دنیوی میتواند باشد و هم اخروی. من تجربهاش را داشتهام که گاهی در عین حال که به صلاح مشتری صحبت کردهام و به او یک محصول دیگر (که محصول رقیب من به حساب میآید) معرفی کردهام، اما خدا دل او را طوری برگردانده که همان محصول من را بخواهد)
یکشنبه 7 اکتبر 2012 در 5:53 ب.ظ
وقتی در صدر کشور های دشمن اینترنت هستیم
وقتی در صدر کشور هایی هستیم که بیشترین زندانی سیاسی و روزنامه نگار در بند داره
وقتی یه روزنامه مستقل و آزاد نداریم
وقتی یه شکبه تلوزیونی غیر دولتی نداریم
وقتی در صدر فرار مخ هستیم
باید هم کسی برای راهنمایی باقی نمونده باشه
امثال آقای عقاب بشن راهنمای مردم