ژانویه 13 29
امشب عروسى پسر خاله ام بود…. ماشین بنده و ٢٠۶ خاله ام کاندیداى ماشین عروس بودند که در نهایت شاه داماد ماشین من را ترجیح داد…
از یک طرف خوشحال بودم که این ماشین مى تواند عامل شادى شود و از یک طرف قلبم در دهانم مى زد و اضطراب داشتم که نکند در عروس گردانى هاى آخر شب ماشین جلوى بزند روى ترمز و داماد از پشت بزند به او یا کسى از پشت بزند به ماشین!! اکنون ساعت ١ و نیم بامداد است و عروسى به خیر و خوشى تمام شد و الحمد لله اتفاق خاصى نیفتاد:)
گفتم در خاطرات ثبت کنم شاید چند سال بعد خواندنش و دیدن عکس ماشین در جایگاه ماشین عروس، جالب باشد.
چهارشنبه 30 ژانویه 2013 در 5:54 ق.ظ
سلام
استاد ماشینتون هم مثل خودتون خوشگله…