دختری سوار بر پسر!

اتفاقات روزانه دیدگاهتان را بیان کنید

چند دانشجوی دختر داشته ام که ببین چقدر قشنگ و ماهرانه از پسرهای هوس باز سواری کشیده اند، واقعاً دمشان گرم:
اول ترم وقتی می بینند پای پروژه عملی در میان است و مشخصاً دخترها در کارهای عملی ضعیف ترند، به یکی از این پسرها روی خوش نشان می دهند! (شماره می دهند، با اسم کوچک صدایشان می کنند، تا جایی که راه دارد نزدیک آن ها می ایستند!!…)
بعد، با نیرنگ هایی که آموخته اند،* آن پسره بدبخت را مشغول پروژه عملی می کنند و خودشان برای امتحان تئوری تا می توانند می خوانند! اگر هم پسره کمی به هوش بیاید و بگوید ممکن است نرسم برای تئوری بخوانم، با وعده اینکه در تئوری من جواب را می رسانم، او را مدهوش می کنند! (و طبیعتاً بعد از امتحان که سر “نرساندن” دعوایشان می شود، می گویند: مراقب ایکبیری را ندیدی!؟ انتظار داشتی برسونم و بفهمه و بندازتم بیرون!؟)
هر چند من امتحان عملی را برای گیر انداختن کسی که در پروژه فعالیت نداشته تعبیه کرده ام و مهم می دانم اما آن ها زرنگ تر از این حرف ها هستند! در حد یک امتحان عملی، از پسره بیچاره کار یاد می گیرند…
پس، تئوری که خوب می نویسند، عملی هم که کار خواسته شده را انجام می دهند، در پروژه هم که اسمشان هست (و چه بسا بالاتر از آن پسره بدبخت!!)
اما پسره در امتحان تئوری می گیرد ۷، چرا؟ چون تا شب امتحان داشته خرکاری می کرده و نرسیده تئوری بخواند.
نمرات نهایی که منتشر می شود، دختر زرنگ شده ۱۹ و پسر بدبخت شده ۱۳
از فردای اعلام نمرات، یکی یکی ایمیل ها می رسد:
استاد! من و خانم فلانی هم گروهی بودیم، قسم می خورم که ایشان رنگ پروژه را هم ندیده و فقط من کار کردم، چرا ایشان ۱۹ و من ۱۳ !؟
می گویم خوب می خواستی اسم او را در پروژه ننویسی! اینطوری او هم ۱۳ می شد!
وقتی جریان را می گویم تازه می فهمد چه کلاهی سرش رفته!!! اما پشیمانی دیگر چه سود!؟

… و البته که ما ترم های بعد یا در دروس دیگر با آن دختر زرنگ، کاری می کنیم که به اندازه ده تا پروژه کار کند و آخرش ۱۳ بگیرد… 😉

این مطلب را نوشتم که در جواب به این نوع ایمیل ها بدهم آن پسره فریب خورده بخواند!!

______________
من با اصطلاح “دختران آموزش دیده” به این نوع دختران (که اکثراً تهرانی و اهل ماهواره هستند) اشاره می کنم. آن ها خیلی خوب آموزش دیده اند! طوری که حتی اساتیدشان را هم از پا در بیاورند! (به جز امثال ما که خودمان یک پا آموزش دهنده هستیم!)

۳ پاسخ به “دختری سوار بر پسر!”

  1. امیرحسین گقت:

    اتفاقاً یه مشت جملات که اون پسرهای ابله رو بسوزونه بارشون کن تا این ماجرا براشون یه درس در تمام عمرشون بشه که بفهمن نباید گول پشت چشم نازک کردنای دخترها رو بخورن.
    تاوان برخی اشتباهات سنگین است گاه به قدر تمام عمر.

  2. ____________ گقت:

    به نظر من بدم نیست!اگرچه دور از انصافه ولی دخترای این مدلی باید باشن تا دخترای اون مدلی دیده بشن 🙂 جدا از شوخی،نمیدونم چطور میشه گول زد ولی گول نخورد!آقای آموزش دهنده !؟ ؛)

  3. سجاد ج.ب گقت:

    این اتفاق واسه منم افتاده 🙂
    در بخشی از دفترچه خاطرات (وبلاگی)ام نوشته شده است:
    « وسطای طرح زنی … اومد. مثل اینکه قرار بود با خانم …، تمرین های آز رو حل کنن. منم اونجا بودم. آخرش هر طوری که شد نتیجه این شد که من فلشمو دادم بهشون تا تمرین هایی رو که درست کرده بودم، کپی کنن.
    واقعا نمی دونم چرا این کار رو کردم؟ شاید با حرف های خانم … نرم شدم. شایدم دلم رحم اومد. ولی فقط بعد از این کار، نگران این شدم که احتمالا با این کار بعدا خواهم دید که اونها نمره ی بیشتری نسبت به من خواهند گرفت. »
    ————————————————————————————
    البته باید بگم که خانم … اصلا از اون دخترا نبود. من زیادی دل‌رحمم!
    سر جلسه ی تحویل تمرینها یه افتضاحی شد که نگو. همه ی تمرین ها شبیه هم بود!

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها