امید من،
لحظاتی پیش می آید که افکار شیطانی به سمت مغزت می آید! اگر دیر بجنبی مغزت را احاطه می کند و فراموش نکن که هر عمل گناهی ابتدا در قالب فکر بوده است.*
در این مواقع، معطل نکن! سریعاً مغزت را مشغول یک کار پردازشی کن!**
من سال هاست که اینگونه از دام شیطان می گریزم:
تلاش کن تعداد حروف یک ذکر را با انگشتانت بشماری!
مثلاً با انگشتانت خیلی سریع بشمار که ذکر <لا إله إلا الله> چند حرف است!
چند سال است که من تعداد حروف این ذکر را میشمارم و خدا را شکر هر بار یادم می رود دقیقاً چند حرف بود!
اگر برای تو تکراری شد، به سراغ ذکرهای دیگر و یا شمردن تعداد حرکت های اذکار برو…
________
* در کتاب معراج السعاده بخشی در مورد عوامل آغاز گناه: فکر، چشم، گوش… صحبت شده است.
** فکر می کنم شنیده ای که می گویند اگر عطسه ات آمد و خواستی عطسه نکنی، لب بالایت را محکم فشار بده… این باعث می شود مغز مشغول احساس درد لب شود و یادش برود که قرار بود فرمان عطسه بدهد…
(اینکه چرا لب بالا، احتمالاً به “مثلث حساس بدن” ربط دارد… اگر نمی دانی، در موردش جستجو کن)
یکشنبه 6 جولای 2014 در 7:53 ق.ظ
🙂 کم پیش میاد با خوندن متن و نوشته ای بی اختیار لبخند بزنم(البته لبخندی از روی رضایت )!ولی با خوندن این پست خصوصا این قسمتش(در این مواقع، معطل نکن! سریعاً مغزت را مشغول یک کار پردازشی کن!**) این اتفاق افتاد!خیلی خوب بود ممنون از تلنگر ظریفتون تو این قسمت (اگر دیر بجنبی مغزت را احاطه می کند و فراموش نکن که هر عمل گناهی ابتدا در قالب فکر بوده است.*)