امید من،
گاهی چشمانت را ببند و اینطور به دنیا نگاه کن: تو تنها انسان این دنیا هستی و هر که بوده است… و هست… و خواهد بود فقط برای تو آفریده شده است. هر موجودی در این دنیا آن انسانی که تو فکر میکنی نیست، او یا نماینده خداست و یا نماینده شیطان. پدر، مادر، خواهر، دوست، فرزند…
از سمتی از صحنه، شیطان (که به جذب تو نیاز دارد) نمایندگان خود را میفرستد که جذب او شوی و از سمت دیگر خداوند (که عاشق جذابیت توست) نمایندگان خود را میفرستد… و تمام نگاه خدا به توست و تمام نگاه شیطان به تو. چشمانت را (زود*) باز کن… حالا خود دانی! این دنیا و تو و خدا و شیطان…
ــــــــــــــــــــــــ
یاد آن الهی که سالها پیش (۸۶) نوشته بودم افتادم! چقدر گشتم تا پیدایش کردم:
خدا خیرش دهد این مطلب را! گشتی در دفترهای دستنویس زدم. انصافاً با دست نوشتن و خصوصی و برای دل نوشتن کجا و اینترنتی و برای خلق الله نوشتن کجا!
اما به هر حال، خواندن نوشتههای قدیمی چه لذتی دارد!
* صلاح نیست چشمانت در این افکار، بیش از حد بسته بماند…
دیدگاههای تازه