۲۷ اردیبهشت در مطلب «ثبت میکنیم: اولین شبی که ملک، نبأ و فجر را از حفظ خواندم» گفته بودم میروم سراغ حفظ سوره الرحمن.
بالاخره دیشب (۷ آذر ۹۴) یعنی بعد از ۶ ماه، با هفتهای حدود ۳ شب خواندن توانستم آنرا به همراه بروج (مجموعاً ۱۰۰ آیه) از حفظ بخوانم 🙂
شاید دلیل اینکه کمی بیش از انتظار طول کشید، تکرار آیهی فبای آلاء ربکما تکذبان در این سوره بود. این تکرار باعث میشود ذهن نتواند یک نظم مشخص برای چینش آیهها در پشت سر هم پیدا کند. اما همین موضوع باعث شد حفظ این سوره خیلی برایم جالب باشد. یک نوع صحنه آهسته از عملکرد مغز بود! اینکه اول چطور آیهها را تکتک حفظ میکند بعد میگردد دنبال یک الگوریتم برای چسباندن آیهها به هم. پیدا که نمیکند، کمی نگاه مغز بالاتر میآید و دید کلیتر پیدا میکند، خلاصه روال جالبی بود که لذت آیههای زیبایش را بیشتر میکرد.
واقعاً انسان با خواندن الرحمن هوس بهشت میکند! انصافاً حیف است این نعمتها را از دست بدهیم.
اوج سوره شاید «هل جزاء الاحسان الا الاحسان» باشد. بمیرم برای خدا. ببین چقدر مهربان است که تو که خوب میشوی میگوید: «چون به من احسان کردی، من هم حالا به تو احسان میکنم» میگویی: آخر خدا! قربانت بروم، چه احسانی؟ اصلاً ما کجا و احسان به تو کجا!؟ آخر چرا اینقدر تو ما را دوست داری؟
با معنی بخوانید و بشنوید:
http://download.aftab.cc/audio/Arrahman_Hamid_Reza_Niroomand.mp3
از فردا إن شاء الله میروم سراغ سوره صافات با ۱۸۲ آیه! (یک بار در مسجد خواندمش و چقدر خوشم آمد و تصمیم گرفتم حفظش کنم. شبش خواب دیدم یک حاج آقایی بالای منبر چقدر دارد با تأکید از سوره صافات صحبت میکند)
البته احتمالاً سورههای مسبحات را از رو بخوانم و ضبظ کنم چون چند روز پیش یک چیزهایی از این سورهها شنیدم که دیوانهکننده بود! هر کس شب قبل از خواب اینها را بخواند به کجاها که نمیرسد… میخواهم تند بخوانم و ضبظ کنم و قبل از خواب سریعاً بشنوم و …
به نام خداوند رحمتگر مهربان |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ |
|
[خداى] رحمان (۱) |
الرَّحْمَنُ ﴿۱﴾ |
|
قرآن را یاد داد (۲) |
عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿۲﴾ |
|
انسان را آفرید (۳) |
خَلَقَ الْإِنسَانَ ﴿۳﴾ |
|
به او بیان آموخت (۴) |
عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿۴﴾ |
|
خورشید و ماه بر حسابى [روان]اند (۵) |
الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿۵﴾ |
|
و بوته و درخت چهرهسایانند (۶) |
وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿۶﴾ |
|
و آسمان را برافراشت و ترازو را گذاشت (۷) |
وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿۷﴾ |
|
تا مبادا از اندازه درگذرید (۸) |
أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿۸﴾ |
|
و وزن را به انصاف برپا دارید و در سنجش مکاهید (۹) |
وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿۹﴾ |
|
و زمین را براى مردم نهاد (۱۰) |
وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿۱۰﴾ |
|
در آن میوه [ها] و نخلها با خوشههاى غلاف دار (۱۱) |
فِیهَا فَاکِهَهٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَکْمَامِ ﴿۱۱﴾ |
|
و دانههاى پوستدار و گیاهان خوشبوست (۱۲) |
وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿۱۲﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۱۳) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۱۳﴾ |
|
انسان را از گل خشکیدهاى سفال مانند آفرید (۱۴) |
خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ ﴿۱۴﴾ |
|
و جن را از تشعشعى از آتش خلق کرد (۱۵) |
وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ ﴿۱۵﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۱۶) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۱۶﴾ |
|
پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر (۱۷) |
رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ﴿۱۷﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۱۸) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۱۸﴾ |
|
دو دریا را [به گونهاى] روان کرد [که] با هم برخورد کنند (۱۹) |
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿۱۹﴾ |
|
میان آن دو حد فاصلى است که به هم تجاوز نمىکنند (۲۰) |
بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ ﴿۲۰﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۲۱) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۲۱﴾ |
|
از هر دو [دریا] مروارید و مرجان برآید (۲۲) |
یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۲۲﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۲۳) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۲۳﴾ |
|
و او راست در دریا سفینههاى بادباندار بلند همچون کوهها (۲۴) |
وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَآتُ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلَامِ ﴿۲۴﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۲۵) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۲۵﴾ |
|
هر چه بر [زمین] است فانىشونده است (۲۶) |
کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿۲۶﴾ |
|
و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند (۲۷) |
وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿۲۷﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۲۸) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۲۸﴾ |
|
هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست مىکند هر زمان او در کارى است (۲۹) |
یَسْأَلُهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿۲۹﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۳۰) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۳۰﴾ |
|
اى جن و انس زودا که به شما بپردازیم (۳۱) |
سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَا الثَّقَلَانِ ﴿۳۱﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۳۲) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۳۲﴾ |
|
اى گروه جنیان و انسیان اگر مىتوانید از کرانههاى آسمانها و زمین به بیرون رخنه کنید پس رخنه کنید [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمىکنید (۳۳) |
یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿۳۳﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۳۴) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۳۴﴾ |
|
بر سر شما شرارههایى از [نوع] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد و [از کسى] یارى نتوانید طلبید (۳۵) |
یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ ﴿۳۵﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۳۶) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۳۶﴾ |
|
پس آنگاه که آسمان از هم شکافد و چون چرم گلگون گردد (۳۷) |
فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَکَانَتْ وَرْدَهً کَالدِّهَانِ ﴿۳۷﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۳۸) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۳۸﴾ |
|
در آن روز هیچ انس و جنى از گناهش پرسیده نشود (۳۹) |
فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿۳۹﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۴۰) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۴۰﴾ |
|
تبهکاران از سیمایشان شناخته مىشوند و از پیشانى و پایشان بگیرند (۴۱) |
یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ﴿۴۱﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۴۲) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۴۲﴾ |
|
این است همان جهنمى که تبهکاران آن را دروغ مىخواندند (۴۳) |
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۴۳﴾ |
|
میان [آتش] و میان آب جوشان سرگردان باشند (۴۴) |
یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿۴۴﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۴۵) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۴۵﴾ |
|
و هر کس را که از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است (۴۶) |
وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿۴۶﴾ |
|
پس کدامیک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۴۷) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۴۷﴾ |
|
که داراى شاخسارانند (۴۸) |
ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿۴۸﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۴۹) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۴۹﴾ |
|
در آن دو [باغ] دو چشمه روان است (۵۰) |
فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ ﴿۵۰﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۵۱) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۵۱﴾ |
|
در آن دو [باغ] از هر میوهاى دو گونه است (۵۲) |
فِیهِمَا مِن کُلِّ فَاکِهَهٍ زَوْجَانِ ﴿۵۲﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۵۳) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۵۳﴾ |
|
بر بسترهایى که آستر آنها از ابریشم درشتبافت است تکیه آنند و چیدن میوه [از] آن دو باغ [به آسانى] در دسترس است (۵۴) |
مُتَّکِئِینَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ ﴿۵۴﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۵۵) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۵۵﴾ |
|
در آن [باغها دلبرانى] فروهشتهنگاهند که دست هیچ انس و جنى پیش از ایشان به آنها نرسیده است (۵۶) |
فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿۵۶﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۵۷) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۵۷﴾ |
|
گویى که آنها یاقوت و مرجانند (۵۸) |
کَأَنَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۵۸﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۵۹) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۵۹﴾ |
|
مگر پاداش احسان جز احسان است (۶۰) |
هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿۶۰﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۶۱) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۶۱﴾ |
|
و غیر از آن دو [باغ] دو باغ [دیگر نیز] هست (۶۲) |
وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿۶۲﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۶۳) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۶۳﴾ |
|
که از [شدت] سبزى سیهگون مىنماید (۶۴) |
مُدْهَامَّتَانِ ﴿۶۴﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۶۵) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۶۵﴾ |
|
در آن دو [باغ] دو چشمه همواره جوشان است (۶۶) |
فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿۶۶﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۶۷) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۶۷﴾ |
|
در آن دو میوه و خرما و انار است (۶۸) |
فِیهِمَا فَاکِهَهٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿۶۸﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۶۹) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۶۹﴾ |
|
در آنجا [زنانى] نکوخوى و نکورویند (۷۰) |
فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿۷۰﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۷۱) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۷۱﴾ |
|
حورانى پردهنشین در [دل] خیمهها (۷۲) |
حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ ﴿۷۲﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۷۳) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۷۳﴾ |
|
دست هیچ انس و جنى پیش از ایشان به آنها نرسیده است (۷۴) |
لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿۷۴﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۷۵) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۷۵﴾ |
|
بر بالش سبز و فرش نیکو تکیه زدهاند (۷۶) |
مُتَّکِئِینَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ ﴿۷۶﴾ |
|
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (۷۷) |
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿۷۷﴾ |
|
خجسته باد نام پروردگار شکوهمند و بزرگوارت (۷۸) |
تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿۷۸﴾ |
دوشنبه 30 نوامبر 2015 در 7:31 ب.ظ
به به خیلی خوبه احسنت… صداتون خوب بود بهتر هم شده، این دفعه بیشتر خرج کردید رها کردید صداتونو…من هم به تازگی سوره نبأ رو حفظ کردم، خیلی آسون و دلنشینه، واقعا لذتبخشه، من برنامه ریزی کردم نهایتش تا قبل پنجاه سالگی حافظ و قاری قرآن بشم، آخه خیلی از برکاتش شنیدم خدا به حافظ های قرآن عنایت ویژه ای داره… تو برنامه اسراء شبکه قرآن خیلی تأکید میشه به این ضبط صدا، باید منم دست بکار شم ضبط کنم…دعا کنید ما هم به آرزوهامون (بخونید هدف هامون) برسیم ان شاء الله…