امید من،
بزرگتر که میشوی میفهمی که تا سن بلوغ هیچ چیز از زندگی نمیفهمیدهای… از خود میپرسی چرا باید تا آن سن نادان باشم!؟ من پاسخش را به تو میگویم، پاسخ این است: تو تا آن سن، خودت نیستی بلکه آزمونی برای پدر و مادر هستی.
تو بذر گلی هستی که پدر و مادر تا سن بلوغ فرصت دارند تو را بکارند و باغبانیات کنند. هر چه در آن سنین کاشتند، بعد از بلوغِ تو برداشت میکنند.
پس عزیزم، در این دوران مطیع باش و بگذار من باغبان گلی چون تو باشم…
__________
گاهی به این فکر میکنم که ما که تا ۱۵ سالگی و چه بسا ۲۰ سالگی، واقعاً نمیفهمیدیم اصلاً دنیا چیست، هدف از خلقت چیست و…
بعد به خدا گلایه میکنم که خوب ما اگر میفهمیدیم، خیلی بیشتر مراقب میبودیم و خیلی بیشتر در مسیر انسانیت پیشرفت میکردیم…
به این نتیجه میرسم که این سنین، جزئی از عمر ما نبوده است بلکه جزئی از عمر والدین بوده. آنها باید در این سنین مانند جسم و روح خودشان حواسشان به جسم و روح ما میبود… احساس میکنم پدر و مادر ما کمی کمکاری کردهاند…(هر چند که همینقدرش هم کلی جای شکر دارد، اما ما به کم قانع نیستیم)
جمعه 2 سپتامبر 2016 در 5:15 ب.ظ
سلام؛
مسلما پدر و مادر انی که دید وسیع تر، آگاهی، علم و اطلاعات بیشتری در مورد هستی و پیرامون اطراف داشته باشند بذرهای سالمتر ی پرورش می دهند. اما در هر حال بودنشان در کنار انسان نعمت بسیار بزرگی است وبا ارزشند چون کوله باری از تجربه زندگی را با عشق به انسان می دهند.
در یک برنامه تلویزیون در یک پژوهشگاه پرورش بذر نشان می داد که هر چه یک بذر را در محیطی با شرایط صد در صد مطلوب رشد دهیم چون تبدیل به گیاه سالمی می شود در نتیجه وقتی وارد محیط خارج از کاشت می شود، با وجود اینکه محیط شرایط صد در صدی گذشته را ندارد اما بازهم گیاه مقاومت لازم را برای تحمل محیط جدید دارد. خیلی جالب بود برنامه اش.
برگ درختان سبز در نظر هوشیار ….