ای خالق چهار فصل!

مطالب پیشنهادی ۳ دیدگاه »

الله اکبر! چه چیز جالبی خواندم امروز!
دقت کرده بودی که خدا نمونه‌ای از چهار فصل را در هر روز به انسان نشان می‌دهد!؟
صبح: گرم و تر – بهاری.
ظهر: گرم و خشک – تابستانی.
عصر: سرد و خشک – پاییزی.
شب: سرد و تر – زمستانی.

خیلی خیلی برایم جالب بود! دیدم به شبانه روز یک طور دیگر شد!

حتماً این سری مطالب را بخوانید که یکی از دوستان فرستاده:
http://shiateb.com/pages/?current=viewDoc&langid1&Sel=1555

امید من، گناه نکن…

امید نامه هیچ دیدگاه »

امید من،
اگر می خواهی میوه ها خوشمزه تر باشند، گناه نکن.
اگر می خواهی راه ها کوتاه تر باشند، گناه نکن.
اگر می خواهی آسمان پاک تر باشد، گناه نکن.
اگر می خواهی …
اگر می خواهی زندگی زیباتر باشد، گناه نکن…

____________
عجیب است که روزهایی که انسان گناه کمتری مرتکب می شود، optimistتر و روزهایی که گناه می کند، pessimistتر می شود!! عجیب است!

الهی، ما را راضی کن و راضی مکن

الهی نامه من ۳ دیدگاه »

الهی، ما را از خود راضی کن و از خود راضی مکن…

امبد من، خدا را از خودت ناامید مکن!

الهی نامه من, امید نامه ۵ دیدگاه »

امید من،
خداوند در هر کاری (به ویژه آن ها که سرنوشت ساز تر باشد) یک بار، دو بار، سه بار… خودش را به تو نشان می دهد و نظرش را می گوید (سرت را به جایی میزند، به محض فکر کردن به آن موضوع، در تلویزیون در قالب یک مجری ظاهر می شود و جوابت را می دهد، پایت را می لغزاند که سر بخوری، مریضت می کند…) اگر او را نبینی که باید به حالت گریست که با خودت چه کرده ای!؟ اگر او را ببینی و نظرش را بر دیده بگذاری، او خودش را بیشتر نشانت خواهد داد، اما امان از روزی که او را ببینی و نظرش را بفهمی و قبولش نکنی!… از فردا در به در دنبالش می گردی تا نظرش را در مورد مسائل حیاتی تر بدانی اما نمی یابی اش!
امید من،
خداوند را از خودت ناامید نکن!

الهی! با ما قهر نکن…

امید من، خداوند را در قلبت بگنجان!

امید نامه هیچ دیدگاه »

امید من،
خودت را برای خدا کوچک کن تا خدا آنقدر خودش را برای تو کوچک کند که در قلب تو بگنجد…

آیا برم، آیا نرم!؟

اتفاقات روزانه ۳ دیدگاه »

چند روز پیش یک چیز بزرگ از خدا خواستم و ظاهراً خدا یک معامله سبک‌تر جلوم گذاشته که ببیند و ببینم که مردش هستم یا خیر!؟

swurmia

هر چند در مورد «بله» گفتن، یک شب تا صبح با خودم کلنجار رفتم (و موقع کلیک روی Send، اتصال به سرور قطع شد و ایمیل ارسال نشد و من همیشه این نشانه‌ها را به معنی «نه‌ی خدا» یا «تأمل و دقت بیشتر» یا «توقع کمتر» می‌دانم) اما فعلاً «بله» را گفتم که إن شاء الله خودم را در این سه روز یک محک بزنم و بعد… (بماند برای بعد)

نظر، سکوت، کلام

نقل قول‌ها (احادیث، روایات و ...), نکته ۲ دیدگاه »

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ أَبِی حَمْزَهَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع:

جُمِعَ الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی ثَلَاثِ خِصَالٍ النَّظَرِ وَ السُّکُوتِ وَ الْکَلَام:

فَکُلُّ نَظَرٍ لَیْسَ فِیهِ اعْتِبَارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَ کُلُّ سُکُوتٍ لَیْسَ فِیهِ فِکْرَهٌ فَهُوَ غَفْلَهٌ وَ کُلُّ کَلَامٍ لَیْسَ فِیهِ ذِکْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ

فَطُوبَى لِمَنْ کَانَ نَظَرُهُ عِبْرَهً وَ سُکُوتُهُ فِکْراً وَ کَلَامُهُ ذِکْراً وَ بَکَى عَلَى خَطِیئَتِهِ وَ أَمِنَ النَّاسُ شَرَّهُ

امید من، نکند اگر آب باشد، شناگر خوبی باشی!؟

امید نامه ۲۱ دیدگاه »

امید من!
حب شری که “توان داشتنش را نداری” مثل داشتنش است و حب چیزی که “برای خود دوستش داری” بهتر از بغض چیزی که برای خدا دوست دارند نیست!

_________
گاهی که می رویم خانه یکی از فامیل که ماهواره دارند، میبینم برخی آشنایان که به دلایل عرفی توان داشتن ماهواره را ندارند، نیامده می گویند بزن ماهواره ببینیم چه خبره!؟
می فهمم که آب نبوده، وگرنه آنها شناگر خوبی هستند! این “نداشتن با حب” چه فرقی با داشتنش دارد!؟
(و جالب است که به محض اینکه می زنند ماهواره، من به بهانه کار و مسجد و غیره فرار می کنم!! انگار دنبال بهانه می گشتم!!! ماهواره را مثل فیلتر_شکن، سم مهلک می دانم… همانطور که دارم به چشم، هلاکت تدریجی برخی نزدیکانم را می بینم 🙁 )

* هر کس توانست بفهمد گزاره آخر یعنی چه و درست است یا خیر، جایزه دارد!
عاشق این نوع جمله ها هستم! (مثل “کم بیراه نمیگه”)

توقف ممنوع!

امید نامه, دین من، اسلام یک دیدگاه »

امید من،
لحظه ای که به ذهنت (و نه حتی به زبانت) بیاید که (پیشرفت در دین) بس است، آن لحظه، لحظه مرگ توست!
***
گاهی اوقات که برخی روحانیون متوقف (و شاغل در کارهای دولتی و اداری) را می بینم، با خودم می گویم خدا را شکر که طلبه نشدم که همیشه فکر کنم چیزهایی هست که هنوز یاد نگرفته ام!

امید من! دعاهای بعد از نمازت مستجاب خواهد شد

امید نامه, کمی سیاست یک دیدگاه »

امید من!

نکند لحظه‌ای در «مرگ بر…» گفتن‌هایت بعد از نماز، سست شوی. بعد از این دعاهای خوب از ته دل آمین بگو و فقط به خدا کمی فرصت بده تا دعایت را مستجاب کند.

اگر فکر می‌کنی این دعاها مستجاب نیست، به «شوروی» که زمانی مرگ بر او می‌گفتیم نگاه کن. به صدام که زمانی از ته دل مرگش را می‌خواستیم نگاه کن که چه خفت‌بار هلاک شد… به منافقین نگاه کن… مرگ‌بارتر از زندگی آن‌ها دیده‌ای؟ به آمریکا نگاه کن! آمریکایی که شعارهای تو او را از آن «غولی که بود» به این «موری که هست» رسانده است و صبور باش تا مرگش را به زودی ببینی… (إن شاء الله)

و به این فکر کن که یک روز همه دعاهایت مستجاب می‌شود و تو ظالمی را نمی‌یابی که مرگش را دعا کنی… «یا من ملأ الارض عدلاً و قسطاً، کما مُلِأت ظلماً و جوراً»

دوستان خوب!

اتفاقات روزانه هیچ دیدگاه »

چند نفر از دوستان هستند (و خواننده مطالب این وبلاگ هم هستند) که یک عادت جالب دارند که گاهی فکر می‌کنم چقدر خوش به حالشان است که چنین روحیه‌ای دارند.

آن‌ها متناسب با روحیات من به هر مطلبی که برخورد می‌کنند و می‌دانند من عاشق آن نوع مطالب هستم، یک نسخه‌اش را برای من می‌فرستند و برخی‌شان که محبت را به کمال می‌رسانند و حتی به خاطر تغییر روحیه من (من حقیر) مطلب می‌نویسند و یا جستجو می‌کنند و می‌فرستند.

من فقط چهار ایمیلی که طی چند روز اخیر از طرف چهار تا از آن‌ها برایم ارسال شده را ایجاد می‌گذارم که شما هم استفاده کنید و لذت ببرید:

 

– این مطلب جالب که الان در حال گوش دادن به فایل صوتی آن هستم:

https://onedrive.live.com/view.aspx?resid=D2FE35D3581318A6!3699&app=WordPdf

فایل صوتی آن به زبان انگلیسی اینجاست.

به‌موقع بود! می‌خواستم یه سر برم رشته علوم انسانی (مجازی). رقبا را شناختم!! (اگر در ایران می‌گذاشتند در چند رشته همزمان تحصیل کنیم، الان به حال این جوان غبطه نمی‌خوردم!!)

 

– این هم از طرفی یکی از این دوستان، بعد از خواندن آن مطلب کذایی، که مطلب بسیار جالبی بود:

– این دوست عزیز ما را در مورد مطالب کامپیوتری ناب فراموش نمی‌کند:
سلام،
اینو ببینید: http://gelobi.org/griddify
این کتاب هم ببینید: http://javascriptbook.com
دیگه فعلاً همین. 😉

 

– سلام

نماز روزه شما قبول درگاه حق باشد و التماس دعا

اگرکتاب ۳۶۵ روز با قرآن (در صحبت قرآن) را خوانده‎‎اید پس پیشنهاد می‎کنم در سایت هم معرفی کنید.

اگر که نه( این کتاب را نخوانده‎اید) پس پیشنهاد می‎کنم حتما بخوانید.

لینک مربوط به کتاب :

http://shahreketabonline.com/products/5/15901/

 

حال می‌کنی من چه دوست‌هایی دارم؟ 🙂

زندگی غیرشیعی…

امید نامه, دین من، اسلام, نکته ۴ دیدگاه »

امید من،
زندگی بدون دین، فقط یک نمونه‌اش می‌شود “اسرائیل”،
زندگی با دین، بدون اسلام، اوجش می شود “غرب”،
زندگی با اسلام، بدون علی، اوجش می شود “داعش، طالبان، القاعده”،
زندگی با علی، بدون حسین نهایتش می شود “غزه”
زندگی با حسین بدون نایب مهدی (ولی فقیه)، وضعش می شود “عراق، لبنان، … مقتدا صدر”
زندگی با نایب، بدون مهدی…؟ می شود “پوچ”!
و سلام بر ایران…

حداقل…

صداها هیچ دیدگاه »

این چند دقیقه را بین خانه تا مسجد در ماشین شنیدم. شنیدنش هر از چند گاهی مفید است…

بشنوید:

امید من، درک تو از زمان تغییر خواهد کرد…

امید نامه, نکته ۲ دیدگاه »

امید من،
هر چه در “این مسیر” جلوتر می روی، به نظر می رسد “بعد زمان” یا حداقل “درک تو از بعد زمان” دستخوش تغییراتی خواهد شد. آن وقت اگر بشنوی علی (علیه السلام) در شب، هزار رکعت نماز می خواند، نخواهی پرسید “پس چه زمانی برای خواب می ماند؟” یا اگر بشنوی امام رضا (علیه الاف التهیت و الثنا) هر شب چهار رکعت از نمازهای شبش، نماز جعفر طیار بود، مانند دیگران از زمانی که صرف شده تعجب نخواهی کرد، یا اگر بشنوی همان امام هر سه روز یک ختم قرآن داشت، نمی گویی در این زمان با توجه به مشغله های دیگر، ممکن نیست!
به نظر می رسد زمان گاهی برای تو کندتر می شود و چه بسا گاهی می ایستد، همانطور که گفته اند که “بعد مکان” نیز به مرور برای تو دستخوش تغییرات خواهد شد…

در تعجبم از خلقت انگور!

نقل قول‌ها (احادیث، روایات و ...), نکته ۷ دیدگاه »

این روزها که فصل انگور است (و من عاشق انگورم)، هر بار که یک دانه انگور از نوع جدیدی از انواع انگور در دهان می گذارم، از لذت، چشم هایم را می بندم و یک لحظه به فکر فرو می روم و متعجب از خلقت انگور!
انگار که خدا خواسته با این میوه هنرنمایی کند!
فقط تصور کن از این گیاه، از بدو سبز شدن تا انتها چه استفاده هایی می شود!
از برگ آن برای غذا پختن…
حتی آن بخش هایی که برای پیچیدن دور گیاهان و قیم است خوردنیست.
از غوره اش، آب غوره که خوردنش گاهی چه آرامشی می دهد.
میوه اش که هیچ!
سرکه با آن خواص عجیبش.
سکنجوین.
کشمش.
مویز.
(نعوذ بالله) شراب.
بعد از خشک شدن، از چوبش برای آتش…

خدا گاهی تکه هایی از بهشت را به انسان ها نشان داده تا وقتی (در سوره عالی نبأ که این روزها رفته ام سراغش برای حفظ) می گوید:
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا
مسلّماً برای پرهیزگاران نجات و پیروزی بزرگی است:
حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا
باغهایی سرسبز، و انواع انگورها،
وَکَوَاعِبَ أَتْرَابًا
و حوریانی بسیار جوان و هم‌سن و سال،
وَکَأْسًا دِهَاقًا
و جامهایی لبریز و پیاپی (از شراب طهور)!
لَّا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا کِذَّابًا
در آنجا نه سخن لغو و بیهوده‌ای می‌شنوند و نه دروغی!
جَزَاءً مِّن رَّبِّکَ عَطَاءً حِسَابًا
این کیفری است از سوی پروردگارت و عطیه‌ای است کافی!

انسان آب از دهانش راه بیفتد و طوری زندگی کند که از امثال این نعمتها بی نصیب نماند.

از آن طرف به این فکر می کنم که انسان، <مفید بودن> را از انگور یاد بگیرد!
هر طور و در هر شرایطی قرارش دهی یک چیز مفید از آن به دست می آید…

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها