دین برای خروج از سردرگمی

اعتقادات خاص مذهبی من, دین من، اسلام, نکاتی برای بچه حزب اللهی‌ها دیدگاهتان را بیان کنید

مطمئنم که با من موافقید که دانشجوها معمولاً در درس‌هایی نمره بالاتر می‌گیرند که استاد قبل از آزمون به طور مثال ۱۱۴ سؤال را داده باشد و از بین همان ۱۱۴ سؤال ،چند سؤال را به عنوان سؤالات آزمون پایان ترم انتخاب کند و امتحان بگیرد. درست است؟

درست است که برخی افراد، این شیوه آزمون را قبول ندارند، اما اگر استاد تمام مباحثی که درس داده را به صورت سؤال درآورد و هیچ بخشی را در سؤالات از قلم نیاندازد، دیگر جای بهانه برای این افراد وجود ندارد. هدف اصلی درس یادگیری بوده و با این شیوه دانشجو تمام مباحث را به خوبی یاد گرفته است. (البته برخی اساتید در بین سؤالات، چند سؤال را طوری طراحی می‌کنند که متوجه شوند که آیا دانشجو درس را فهمیده  یا اینکه همه آن ۱۱۴ سؤال را حفظ کرده و سر جلسه حاضر شده است!؟)

به هر حال، بحث اصلی من این است که آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا دانشجو در این نوع آزمون‌ها نسبت به آزمون‌هایی که مشخص نیست چه نوع سؤالی با چه شیوه‌ای داده خواهد شد، نمره بیشتری می‌گیرد؟

یا چرا دانشجوها دنبال نمونه سؤال هستند؟

(بنده خودم در دانشگاه درس‌هایی که نمونه سؤال از استاد آن‌ها داشتم را بسیار بالاتر می‌گرفتم نسبت به درس‌هایی که مشخص نبود امتحان در چه سطحی، با چه نوع سؤالاتی خواهد بود)

مشخص است که دلیل این موضوع این است که با طرح کردن آن ۱۱۴ سؤال، ذهن دانشجو به خوبی چیدمان پیدا می‌کند. از طرفی، دانشجو از سردرگمی خارج می‌شود. او می‌داند چه بخش‌هایی مهم هستند، چه بخش‌هایی کم اهمیت‌اند، سؤال از یک بخش چگونه خواهد بود، تأکید استاد بر روی چه مفاهیم و تعاریفی است و خلاصه با برنامه‌ریزی درست، با خیالی آسوده و بدون اضطراب و ناراحتی در جلسه آماده می‌شود.

احساس می‌کنم استادِ این عالم، نمونه سؤالاتی را در قالب دین به دانشجویانش ارائه کرده است. سؤال و جواب‌هایی را در جزوه‌ای (به نام تورات، …، انجیل، … و قرآن) از طریق انتشاراتی (به نام آدم، …، ابراهیم، …، محمد، علی، فاطمه و …) به دست ما دانشجوها رسانده است.

حالا همه چیز مشخص است. چه سؤالاتی از اخلاق خواهد آمد، چه سؤالاتی از رفتار خواهد آمد، چه سؤالاتی از اعتقادات، چه سؤالاتی از احکام و خلاصه انسان‌ها از سردرگمی درآمده‌اند.
مشخص است که حداقلی‌هایی که خدا انتظار دارد چیستند.
تأکید او بر چه چیزهایی‌ست.
رعایت چه نکاتی باعث می‌شود که « ولا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون » در جلسه امتحان حاضر شویم. (نه اضطراب و ترسی دارند و نه ناراحت می‌شوند)

کسی هست که بگوید من نمی‌دانم رعایت چه نکاتی رضایت خودمان و خدامان را در پی دارد؟ مطمئناً خیر، و این عدم سردرگمی را مدیون یک چیز هستیم و آن دین است.

دین به زندگی برنامه می‌دهد، معیار می‌دهد…

فقط لحظه‌ای تصور کنید که نمی‌دانستید چه چیز خدای این عالم را راضی می‌کند، انتظارات او از ما چیست، چه چیز خشم او را بر می‌انگیزد، چه مسائلی را بیشتر دوست دارد و چه مسائلی را کمی ناپسند می‌داند (شاید دارم در مورد حلال و حرام و واجب و مستحب و مکروه صحبت می‌کنم)
می‌توان انتظار داشت که از یک انسان بی‌دین هر چیزی سر بزند. اما می‌توان با یک انسان دین‌دار طبق ضوابط دینش به راحتی معاشرت کرد…

آری، خدایی که به پیروانش دین را هدیه کند، مطمئناً پیروانی با نمرات بالا خواهد داشت. هم پیروان از او راضی‌اند و هم او از پیروان.

شاید برای کسب همین احساس رضایت و خروج از سردرگمی است که در طی حیات بشر، آدمی همیشه به دنبال دین بوده است.

دیدگاهتان را بیان کنید

*

Powered by WordPress
خروجی نوشته‌ها خروجی دیدگاه‌ها