برخلاف خیلیها که (حداقل در حرف) روزی ده بار میگویند: چه گناهی کرده بودیم که در ایران به دنیا آمدیم؟ من روزی ده بار میگویم: چه کار نیکی کرده بودیم که پاداشش به دنیا آمدن و زندگی در ایران بود؟
یکی از دوستان از هند آمده است و از اوضاع آنجا میگوید که فساد بیداد میکند! کافیست حدود ۹ هزار تومان بدهی تا زیباترین دخترانشان شب را با تو باشند!! میگفت متأسفانه خیلیها (حتی خیلی از ایرانیها) وقتی وارد آن کشور میشوند، وارد این حیطهها میشوند!
خودم در مستندهایی در مورد کشورهای دیگر مثل انگلیس و آمریکا و … دیدهام که خودشان از زبان خودشان کشورشان را به تصویر کشیدهاند.
در یکی از مستندها در مورد آمریکا، یکی از معضلات کشورشان را یک اصطلاح انگلیسی بیان کرد که من نمیتوانم اینجا بنویسم، چون ممکن است فیلتر شویم، اما معنی فارسیاش «بیش از حد شراب خوری» میشود. میگفت البته این روزها سازمانهایی ناظر بر میزان الکل و شرابی که افراد میخورند تأسیس شده است که در خیابانها گشت میزنند و اگر ببینند کسی بیش از حد مستی کرده و ممکن است نتواند روی پای خود بایستد و یا یاغیگری کند، مدتی پیش خود نگهش دارند یا جریمه کنند تا تکرار نشود!!
تصور کنید! تفاوت دو کشور از کجا تا کجاست؟ در کشور ما گشت ارشاد باشد که به آن دختر و پسری که فعلاً داغ هستند و نمیدانند چه بلایی سر خود میآورند، هشدار دهند که پاک باشید و آنجا سازمانی باشد که نظارت کند بدمستیها!!
هر بار که این مستندها را نگاه میکنم فکر میکنم چقدر به خدا مدیون خواهیم بود از اینکه در چنین کشوری زندگی میکنیم.
یکی از بزرگترین اضطرابهایم این است که نکند خدا بگوید از بین میلیاردها انسان، تو را در بهترین و پاکترین کشور دنیا آفریدم، حالا این بود رسم تشکر؟
و یا صدا و سیمای کشورها را مقایسه کنیم:
بخشی از صحبتهای خصوصی یکی از همشهریهای ما در کشوری اروپایی:
یکی از اعتراضات بالشخصه من اینه که از ساعت یازده به بعد وسط یک فیلم سینمایی خوب و عالی که ادم میخواد نگاه کنه ده بار تبلیغات جنسی فاح_شه خونه ها رو لخ_ت و عور نشون میده. که هم لج من هم لج همسرم رو در میاره. ما همش مجبوریم دگمه رو عوض کنیم و منتظر بمانیم تا این تبلیغات مزخرف تموم بشه تا بتونیم دوباره فیلم رو تا ده دقیقه دیگه ببینیم. این تکرارها و تجاوز ها ما رو کفری میکنه . این در واقع نوعی تجاوز به حقوق بیننده ای است که مجانی تلویزیون تماشا نمیکنه بخصوص اینکه تو کشورهای اروپایی هر ماه باید یک مبلغ به سازمان مخصوص تلویزیون و رادیو و یا شبکه خصوص پرداخت بشه تا اصلا کسی مجاز باشه تلویزیون و یا رادیو استفاده تماشا کنه مثل ایران نیست. حتی اگر تلویزیون و رادیو هم کسی داشته باشه باید اونو به ثبت این سازمان کنترل تلویزیون و رادیو برسونه و به اشون خبر بده که تلویزیون و رادیو داره وگرنه هر چند وقت با ماشین مخصوص از خیابان با دستگاههای عبور میکنند و فرستنده رو پیدا میکنند و ممکنه غافلگیرانه زنگ بزنند و بخوان بیان تو خونه. اونوقت فرد باید جریمه سنگینی بپردازه. خوب با توجه به اینکه اکثر افراد این هزینه رو هر ماه پرداخت میکنند. از طریق شبکه های تلویزیونی اینجور مورد بی حرمتی هم واقع میشن.
تصور کنید! با خواهر، مادر یا حتی همسر خود نشستهاید و تلویزیون میبینید. باور کنید از گفتن اینکه چه خواهید دید خجالت میکشم چه برسد به اینکه بخواهیم با هم چنین صحنههایی را ببینیم.
گاهی فکر میکنم مرد میخواهد کسی در چنین کشورهایی زندگی کند و پاک بماند. حقیقتاً سخت است. نمیدانم خدا با این بندههای خدایی که در خارج هستند و نمیخواهند اما خواه ناخواه به فساد کشیده میشوند، چطور حساب و کتاب خواهد کرد.
اما صدا و سیمای خودمان را در نظر بگیرید: خدا شاهد است، وقتی خبرنگاران و مجریانمان را میبینم، اشک میریزم که چقدر این افراد پاک و نورانی هستند. انگار به اندازه یک طفل هم گناه مرتکب نشدهاند. تمامشان از برترینهای علمی کشور و با ایمانترینها هستند.
نهایت گناهی که ممکن است در تلویزیون ما دیده شود، خندیدن یک زن و مرد با همدیگر است!!
نمیدانم کجا خواندم که: گروهی از خارجیها وقتی برای مدتی در ایران زندگی کرده بودند و صدا و سیمای پاک ما را دیده بودند، گفته بودند: صدا و سیمای شما خودش یک حوزه علمیه است!
حقیقتاً راست میگوید. کافیست از صبح تا شب شبکه یک را ببینی تا مثل یک طلبه با کلی مطلب و حدیث و امثالهم آشنا شوی. تفریحت هم سر جای خود خواهد بود. فرزندت هم تحت بهترین تعالیم قرار خواهد گرفت. حتی اگر قرار است یک فیلم خارجی نشانت دهند، زشتترین بخشهایش را برایت حذف کردهاند تا تحریک جنسی نشوی و اعصابت راحت باشد و در عوض مفهوم زیبای فیلم را بگیری نه هدف شوم آن را.
نمیدانم ما میتوانیم جواب خدا را بدهیم که چنین حوزه علمیهای داریم یا خیر؟
البته نمیخواهم بگویم در آن گناه نیست، طبیعی است که بدی در همه جا رخنه کند. من در مسجد هم گاهی افراد بدی میبینم که شاید در خیابان نمیبینم. این طبیعیست.
اما در کل، صدا و سیمایمان بلاشک سازندهترین رسانه دنیاست.
هیچ چیز مثل گناه به خصوص گناهان جنسی اعصاب مردم یک جامعه را به هم نمیریزد. تصور کنید شما در خیابانهای یک شهر مثل نیویورک حرکت کنید و هر کجا که نگاه میکنید، تحریک جنسی شوید! از تبلیغات روی اجناس بگیرید تا پوسترهای کنار خیابان تا خانمهایی که دم در کاوارهها ایستادهاند و دعوتت میکنند بروی داخل تا خانمهایی که از کنارت عبور میکنند که از خانمهای کاواره بدترند و خلاصه همه چیز و همه جا. سردردهای شدید، عدم تمرکز روی کار، انواع اعتیاد و خلاصه همه بدیها، چیزهایی است که در چنین جوامعی باید منتظرش بود.
حالا تصور کنید اسلام به درستی بین همه ما حاکم میبود و مدینه فاضله میداشتیم! خیلی حیف است که ما هرگز چنین جامعه و شهری را تجربه نمیکنیم، نه؟ آیا نصیبمان خواهد شد که حتی فقط یک روز چنین جامعهای را درک کنیم؟ جامعهای که همه چیزش از روی عقل و دین اداره میشود. اگر قرار است مفهوم اتومبیل در چنین جامعهای باشد، طوری استفاده شود که هیچ کس ناراضی نباشد. اگر قرار است جدیدترین تکنولوژیها مثل اینترنت در آن باشد، به بهترین نحو از آن استفاده شود. همه با هم دلسوزانه رفتار کنند و خلاصه همه چیز پر از رحمت باشد.
امیدوارم خدا ما را مدیون این کشور و این نظام قرار ندهد که خارج شدن از دینش بسیار سخت باشد.
سهشنبه 10 ژانویه 2012 در 1:24 ب.ظ
دمت گرم
کلی امیدوارم کردی
فقط فکر نمی کنی که خیابونای ما واسه ما مثل خیابونای نیویورکه؟
میگم که یه عده تو اون ور دنیا دارن از فساد فرار می کنن ، اونوقت ماها(خودمو میگم) میخوایم با هزار جور ترفند فیلترینگ رو دور بزنیم تا به اونا برسیم
چهارشنبه 11 ژانویه 2012 در 4:00 ق.ظ
ای کاش به جای این همه تعصب کور واقع بینانه تر به پیرامون خود نگاه کنید شاید این همه ناپاکی را که اطرافمون را گرفته و جایی برای نفس کشیدن باقی نگذاشته ببیند نقد خیلی خوب است ولی نه یک طرفه و با چشمان بسته فقط کافیست یک ذره واقع بین باشید . چه خوب است بدانیم هنوز هیچ جامعه مطلق آرمانگرایی که همه ایده آل های معنوی و مادی را داشته باشد شکل نگرفته است ناپاکی به تن همه چسبیده این همه حرف برای اثبات چیزی که وجود نداره برا چی؟
چهارشنبه 11 ژانویه 2012 در 5:09 ق.ظ
حالا چه علاقهای دارید نوع نگاهتون رو به من تحمیل کنید! من دوست دارم جامعه و اطرافم رو اینطوری ببینم. (هر چند که اینطور هست) من کی گفتم جامعه ایده آل شکل گرفته است! طبق نظر شیعیان این جامعه شکل خواهد گرفت… و حتی اگر شکل نگیره، این وظیفه ماست که منتظر شکلگیری چنین جامعهای باشیم…
چهارشنبه 11 ژانویه 2012 در 6:23 ق.ظ
فکر نمی کنید با آوردن هرچند که این طور است داخل پرانتز شما سعی در تحمیل نظراتتون دارید پس چندان فرقی نمی کند . علاقه ای برای تحمیل نظر خود ندارم فقط محض آگاهی تان بود وگرنه هر کس آزاد است طبق ظرفیت های فکری خود با مسایل برخورد کند همین و تمام.
چهارشنبه 11 ژانویه 2012 در 12:35 ب.ظ
چقد خوبه هر چند وقت یبار یکی پیدا شه اینجوری بهت ضد حال بزنه مثل الان arta
چهارشنبه 11 ژانویه 2012 در 4:10 ب.ظ
البته برخی از خیابان های ایران خودمان هم دست کمی از نیویورک ندارد، ولی حق با شماست و برخی از خیابان اینگونه هستند..
راستش از نظر تلویزیون و صداوسیما حق با شماست و خداییش من اصلاً دوست ندارم شبکه های آن ور آبی را تماشا کنم، چراکه پر از اندیشه های پلید است و بس..
شبکه هایی که فیلم هایی از خیانت نمایش میدهند و مردمی که ..
کاش مردم ما بیشتر بیاندیشند و انقدر نگویند مرغ همسایه غازه!”
پنجشنبه 12 ژانویه 2012 در 7:32 ق.ظ
خوشحالم که تو ایران زندگی می کنم ،به تمام دلایلی که ذکر شد.منم بارها با خودم می گم ؛
نکنه اون دنیا این دلیل خوب به ضررم تموم بشه ،یعنی دقیقا همین جمله :”نکند خدا بگوید از بین میلیاردها انسان، تو را در بهترین و پاکترین کشور دنیا آفریدم، حالا این بود رسم تشکر؟”