یکی از آشنایان در ساعت ۹:۳۰ :
مهندس! اوضاع خیلی خرابه! به خدا آدم میمونه مردم چطور با این گرونیها زندگی میکنن!؟ حالا از ما بگذر که هم من و هم زنم کارمند دولتیم و از دو جا حقوق میگیریم!؟ آخه اون بدبخت بیچارهها چه گناهی کردن!؟ آدم دلش برای اونا میسوزه!
همان آشنا در ساعت ۹:۵۰ :
حالا فعلاً یه ماشین بخر، چند ماه دیگه گرون میشه، میفروشی یه بهتر میخری. مگه مال من نبود؟ پژو رو خریدم، الحمد لله قیمتها رفت بالا، بعد از دو ماه با یک میلیون سود فروختم!
باور کن دلم میخواست از این حمدی که گفت، یک دل سیر گریه کنم!
یاد آن داستان مشهور در بین عرفا افتادم که به یکی گفتند: کل بازار در آتش سوخت اما مغازه تو سالم مانده. گفت: الحمد لله!
وقتی به خود آمد، از خودش خجالت کشید! گفتهاند تا سالها بابت آن حمد بیجا “استغفر الله” میگفت!
سهشنبه 1 ژانویه 2013 در 11:31 ب.ظ
الحمدلله که هنوز افرادی مثل شما هستند که اینطوری فکر می کنند. الحمدلله
دوشنبه 28 ژانویه 2013 در 4:22 ب.ظ
درست مثل همین خرید و فروش و تعویض طلا و سودش که مردم این روزا بیشتر به هوای اینکه سود کنند طلا می خرن، شده یه جور سرمایه گذاری! به ظاهر شاید خرید و فروش طلا اشکالی نداشته باشه، چرا که از نظر شرعی مراجع فقط تعویض طلایی که به سود و ضرر طرفین باشه رو حرام و باطل دونستن، نه خرید و فروشش رو. اما در اصل این خرید و فروش ها و سود کردن ها هم درست نیست.