“طلبه” گی یک “مرام” و “رسالت” است یا یک “صنف”!؟
… همه مان “طلبه” وجودمان را آزاد کنیم …
اذا اراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین…
هر کی خیلی باحاله و خدا خیلی میخواتش، دین [و آیین با حال خودش] رو بهش یاد میده…
کامل ترین جمله ی کوتاهی که شنیدم…
خیلی وقته که رویای طلبگی تو سرمه، امسال دیگه میخوام عملیش کنم فکر میکنم دیگه آمادگی و اشتیاق لازم رو براش دارم، دعا کنید که بشه
مدت زیادی هست که داریم طعم طلبگی رو میچشیم به حمد الله! 😉
آخ که لذتش از خوندن هر درسی بیشتره!
یعنی یه چیزی میگم و یه چیزی می شنوید!
بعد دو سال و سه دوره تلاش کردن برای رسیدن به همچین جایی برای من یکی که ارزشش رو داشت که قید هر درسی رو (البته تا اطلاع ثانوی) بزنم و برم سراغش، و البته سنگینی مسئولیت نامی که صدات میزنن و تغییر جایگاهت در جامعه واقعا کمرشکن هست، طلبگی به درون هر کسی هست نه صرفا نامش.
توی حوزه هروقت من یکی رو که به اسم یک مبلغ و طلبه صدا میزنن، باور نمیکنید قند توی دلم آب میشه 🙂
فکرش رو میکنم و پیش خودم میگم واقعا ارزشش رو داره خودت رو زندگی و جوونیت رو فقط و فقط صرف طلبگیت کنی. صرف سربازی برای آقا امام زمان (عج)
ان شالله روزی هر کسی که واقعا عاشقانه منتظر وصال آقامون ولی عصر (عج) هست بشه.
سلام م.ثلاث جان، اینجوری که تو تعریف کردی از حس و حالت، من بی تاب تر شدم، اگه امسال به هر دلیلی نشه برم دپرس میشم:-(
راستش من حوزه بیشتر بخاطر همین مسئولیتی که داره میخوام برم چون فکر میکنم از این طریق میشه بهتر و سریعتر به اون چیز که میخوام برسم
آمیییین برای دعایی که کردی
سلام فاطمه عزیز،
هیچ عجله ای نکن! هِچ! 😉
موعدش که برسه و اگر ان شاالله راهی این مکان و این سفر مقدس قرار باشه بشی، مطمئن باش سر وقتش فقط خود آقا امام زمان (جانم به فداشون) هستن که کوله بار سفرت رو جمع می کنن!
دست میزنن روی شونه ات و میگن برو ببینیم چند مرده حلاجی… !
فقط قبلش یادت باشه خودت رو بسازی بعد بیای… ( همه این ها جای بحث داره که منظورم اصلا چی هست ازین حرف ها)
اما، در هر صورت، ما بی صبرانه منتظرت هستیم عـــزیـــزه دل 😉
(در ادامه)
فکر کنم فاطمه جان گفتم یکبار بهت، اینکه من راهی قم بودم، اما تمام اتفاقات جوری رقم خورد که از قم برگشتم و دوباره رفتم همون حوزه ای که دو سال پیش رفته بودم برای اولین بار!!!
میخوام بگم، حتی اگر هر چقدرم تلاش کنی باز باید تحمل کنی و اجازه بدی هر چی که صلاح هست اتفاق بیوفته، خودت رو اذیت نکن و عجله نکن و فقط منتظر باش، مطمئنم موفق میشی مطمئنم…
سلام، ممنونم عزیزم بخاطر راهنمایی هات، متوجه منظورت هستم. ما که خودمونو سپردیم به اون بالایی و مطمئنم هر چی به صلاح باشه پیش میاد، همونی که فکرشو انداخته تو سرم حتما کمکم میکنه و بهترین راه ها رو جلوی پام میذاره، هرچی که خود خدا بخواد، راضی ام به رضای خدا. ممنون از لطفت، ان شاء الله با دعای خیر شما…
در پناه حق موفق و مؤید باشی
شنبه 8 مارس 2014 در 2:44 ب.ظ
منظورتون طلبه اصطلاحیه؟ یعنی مثلاً من؟
شنبه 8 مارس 2014 در 2:50 ب.ظ
نکتهش در همینه که منظورم واضح بیان نشه!
شنبه 8 مارس 2014 در 2:51 ب.ظ
برای مرده ها باید فاتحه خوند؟
شنبه 8 مارس 2014 در 3:12 ب.ظ
این طلبه آن طلبه هست عایا؟
😀
شنبه 8 مارس 2014 در 5:11 ب.ظ
فکر می کنم طلبه طالب حق است…
یکشنبه 9 مارس 2014 در 5:45 ق.ظ
“طلبه” گی یک “مرام” و “رسالت” است یا یک “صنف”!؟
… همه مان “طلبه” وجودمان را آزاد کنیم …
اذا اراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین…
هر کی خیلی باحاله و خدا خیلی میخواتش، دین [و آیین با حال خودش] رو بهش یاد میده…
دوشنبه 10 مارس 2014 در 8:20 ق.ظ
حقیقت تلخ ازنوع طنزهم برداشت میشه!
این مدلش بودآیا!:-/
اگه بودکههههه منطقتونو سپاس:-)
دوشنبه 8 فوریه 2016 در 5:13 ق.ظ
کامل ترین جمله ی کوتاهی که شنیدم…
خیلی وقته که رویای طلبگی تو سرمه، امسال دیگه میخوام عملیش کنم فکر میکنم دیگه آمادگی و اشتیاق لازم رو براش دارم، دعا کنید که بشه
دوشنبه 15 فوریه 2016 در 10:27 ق.ظ
مدت زیادی هست که داریم طعم طلبگی رو میچشیم به حمد الله! 😉
آخ که لذتش از خوندن هر درسی بیشتره!
یعنی یه چیزی میگم و یه چیزی می شنوید!
بعد دو سال و سه دوره تلاش کردن برای رسیدن به همچین جایی برای من یکی که ارزشش رو داشت که قید هر درسی رو (البته تا اطلاع ثانوی) بزنم و برم سراغش، و البته سنگینی مسئولیت نامی که صدات میزنن و تغییر جایگاهت در جامعه واقعا کمرشکن هست، طلبگی به درون هر کسی هست نه صرفا نامش.
توی حوزه هروقت من یکی رو که به اسم یک مبلغ و طلبه صدا میزنن، باور نمیکنید قند توی دلم آب میشه 🙂
فکرش رو میکنم و پیش خودم میگم واقعا ارزشش رو داره خودت رو زندگی و جوونیت رو فقط و فقط صرف طلبگیت کنی. صرف سربازی برای آقا امام زمان (عج)
ان شالله روزی هر کسی که واقعا عاشقانه منتظر وصال آقامون ولی عصر (عج) هست بشه.
دوشنبه 15 فوریه 2016 در 8:18 ب.ظ
سلام م.ثلاث جان، اینجوری که تو تعریف کردی از حس و حالت، من بی تاب تر شدم، اگه امسال به هر دلیلی نشه برم دپرس میشم:-(
راستش من حوزه بیشتر بخاطر همین مسئولیتی که داره میخوام برم چون فکر میکنم از این طریق میشه بهتر و سریعتر به اون چیز که میخوام برسم
آمیییین برای دعایی که کردی
سهشنبه 16 فوریه 2016 در 12:29 ب.ظ
سلام فاطمه عزیز،
هیچ عجله ای نکن! هِچ! 😉
موعدش که برسه و اگر ان شاالله راهی این مکان و این سفر مقدس قرار باشه بشی، مطمئن باش سر وقتش فقط خود آقا امام زمان (جانم به فداشون) هستن که کوله بار سفرت رو جمع می کنن!
دست میزنن روی شونه ات و میگن برو ببینیم چند مرده حلاجی… !
فقط قبلش یادت باشه خودت رو بسازی بعد بیای… ( همه این ها جای بحث داره که منظورم اصلا چی هست ازین حرف ها)
اما، در هر صورت، ما بی صبرانه منتظرت هستیم عـــزیـــزه دل 😉
سهشنبه 16 فوریه 2016 در 12:44 ب.ظ
(در ادامه)
فکر کنم فاطمه جان گفتم یکبار بهت، اینکه من راهی قم بودم، اما تمام اتفاقات جوری رقم خورد که از قم برگشتم و دوباره رفتم همون حوزه ای که دو سال پیش رفته بودم برای اولین بار!!!
میخوام بگم، حتی اگر هر چقدرم تلاش کنی باز باید تحمل کنی و اجازه بدی هر چی که صلاح هست اتفاق بیوفته، خودت رو اذیت نکن و عجله نکن و فقط منتظر باش، مطمئنم موفق میشی مطمئنم…
سهشنبه 16 فوریه 2016 در 5:51 ب.ظ
سلام، ممنونم عزیزم بخاطر راهنمایی هات، متوجه منظورت هستم. ما که خودمونو سپردیم به اون بالایی و مطمئنم هر چی به صلاح باشه پیش میاد، همونی که فکرشو انداخته تو سرم حتما کمکم میکنه و بهترین راه ها رو جلوی پام میذاره، هرچی که خود خدا بخواد، راضی ام به رضای خدا. ممنون از لطفت، ان شاء الله با دعای خیر شما…
در پناه حق موفق و مؤید باشی
سهشنبه 3 اکتبر 2017 در 6:27 ب.ظ
دم همه ی طلاب گرم
فقط خدا وکیلی وظیفه سختی رو گردن گرفتید
حقوق امام زمان خیلی مدیونی میاره