حلال‌زاده به دایی‌اش می‌کشد!

نگاه کن تو را به خدا!

مهدی‌رضای هشت ساله، یک سر رسید برداشته و برای فرزندان آینده‌اش خاطره می‌نویسد!!!!!

بابایش هم خواسته تا زنده است(!) یک خاطره در همان صفحه اول برای نوه‌هایش بنویسد!

mahdi-reza-notes

برای اینکه تشویق بشود، من هم دفتر خاطرات ۱۶ سال پیشم را آورده‌ام و از اتفاقاتی که در هر روز افتاده برایش می‌خوانم! از مادرش (نیره) می‌گویم که ما را (از بس شیطون بودیم) با دمپایی سیاه می‌کرد!!! از خنده غش کرده!! رفته به مامانش می‌گوید: مامااااااااااااان! شنیدم هر روز دایی رو با دمپایی سیاه می‌کردی!؟ 🙂

یک دیدگاه برای “حلال‌زاده به دایی‌اش می‌کشد!”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.