حنانه جان!
امروز «عمو» ایمیلی برایم ارسال کرد که ضمیمهاش یک چیز باورنکردنی بود!
هدیهای به حنانه!
تا انتها بشنو:
یادداشتهای حمید رضا نیرومند
حنانه جان!
امروز «عمو» ایمیلی برایم ارسال کرد که ضمیمهاش یک چیز باورنکردنی بود!
هدیهای به حنانه!
تا انتها بشنو:
خیلی برام جالب بود که اسم اون دختر حنانه (کاراکتر مونث یادداشت های شما)
بود 🙂
خیلی صحبت های آقا زیبا بود
تشکر
سلام.
مهندس جان اگه یه روزی – که خدا اون روز رو نیاره – خدای ناکرده یادداشتهارو خصوصی کردید یا اینجا رو بستید، محض رضای خدا یه جوری این بخش «امید من…» و «حنانه جان…» رو آنلاین نگه دارید و ارائه بدید. حتی شده من خریدار هم هستم هرچند ارزش مادی نمیشه برای اینها تعیین کرد. میخوام برای پرورش فرزندان آیندهام انشاءالله استفاده کنم.
گفتم توجه شمارو به این روایت هم جلب کنم. زیباست.:
مقاله «ستون حنانه» در ویکیپدیای فارسی
https://fa.wikipedia.org/wiki/ستون_حنانه
سلام و ممنون.
دوستان زیادی کامنت گذاشتن یا ایمیل زدن و مخالف بستن وبلاگ بودن.
فعلاً که هستیم تا ببینیم خدا چی می خواد… (امیدوارم دردسر دیگه ای از طرف این وبلاگ به وجود نیاد و بتونیم ادامه بدیم)
حالا شما داری پسر و دختر یا قراره بعدا داشته باشی ؟؟؟
من تقریبا قریب به ۲ ساله اینجا میام و مقالات و مطالب شما رو استفاده میکنم. فقط نظر زیاد نذاشته ام واسه تون به غیر از یکی دوبار…
خیلی از همه لحاظ قبولتون دارم. مثل خیلیای دیگه شما رو سرلوحه و الگوی کارهام قرار دادم. امیدوارم راضی باشید.
اما اگر شما این وبلاگ را حذف کنید یا فعالیت تان را کم کنید واقعا از دستتان دلخور خواهم شد و حلالتان نخواهم کرد. :د
شما نسبت به هواداران و بازدیدکنندگانتان مسئولید آقای مهندس…
پس حتی بهش فکر هم نکنید که اینجا رو ببندیدش.
امید من!
من هنوز ازدواج نکردم!!
در مورد حذف هم توضیح دادم…
ممنون