نوامبر 14 21
امید من!
بیهوده تلاش مکن! خداوند به حرف تو از افتادن برگ درخت در پاییز جلوگیری نمی‌کند…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چند روز است برگ‌های گل‌هایم یکی یکی دارد زرد می‌شود و می‌ریزد! دست به دعا برداشته‌ام که خدایا جلوش را بگیر!!! دقیقاً مثل حاج خانم که دارد به مجید می‌گوید: دیروز با عتاب به خدا گفته‌ام که اگر خاله‌تان (که دارد وارد سال دوم مبارزه با سرطان می‌شود) با آن بچه‌هایش که برای امام حسین اینقدر زحمت می‌کشند را خوب نکند، که را خوب کند!؟ اصلاً بیماری باید برای آن‌ها باشد که امام حسین را نمی‌شناسند و دین ندارند و … چه معنی دارد که یک شیعه بیمار شود!؟
جمعه 21 نوامبر 2014 در 8:45 ق.ظ
هیچ کار خدا بی حکمت نیست !
حتی ریختن برگ درختها حتی فک کردن لحظه ای ما !به نظرمن ما حتی اگر یک قدم برداریم حتما یک حکمتی توش بوده
خدا همیشه اون بنده هایی رو مورد سختیو عذاب قرار میده که از همه بیشتر دوسشون داره اونی که نمیدونه امام حسین کیه ودین نداره خدام باهاش کاری نداره خدا اون رو رهاش میکنه تا حتی اون بنده ازش چیزی نخواد
یبار وقتی داشتم سخنرانی گوش میکردم شنیدم که حاج آقا میگفت
خدا بابنده هایی که خیلی دوسشون داره عشق بازی میکنه ودقیقا سخت ترین مشکلات روبهش نازل میکنه
این جملرو ببینید:
سنگی که طاقت ضربه های تیشه را ندارد تندیس زیبا نخواهد شد.
بهتره اجازه بدیم سختی ها ازمون یک تندیس زیبا بسازد
خدام حتما خاله شمارو خیلی دوست داشته که توی این حال سخت قرارشون داده
هیچ چیز بجز امید نمیتونه ایشون رو سرپانگه داره
امیذوارم انشالله هرچه زوذتر شفا پیدا کنن
جمعه 21 نوامبر 2014 در 1:48 ب.ظ
لذت بردم… انقطاع داشت… جوششی بود… خوب بود!
جمعه 21 نوامبر 2014 در 2:53 ب.ظ
مبارزه با سرطان اون هم به مدت ۲ سال واقعا کار سختیه بیشتر از بیمار برای اطرافیان.
————-
به قول یکی از دوستان آهنگر بعد از گرم شدن آهن تازه به آن ضربه میزند و بعد اضافات را می‌برد و بعد مابقی را صاف میکند و بعد از آن است که یک اثر هنری خلق می شود
شنبه 22 نوامبر 2014 در 2:05 ق.ظ
با احترام بسیار زیاد به مادر محترمه و طلب عافیت برای خاله گرامی شما
این نکته رو هم باید یادآور شد که خدا و امام حسین در دنیا شناخته شده هستند، پس این دو بزرگوار فقط مخصوص ما نیستند ضمنا برای بهبودی خاله گرامی شما بهترین درمان روحیه دادن در کنار انرژی مثبت هستش که ایشالا هرچه زودتر خبر بهبودی ایشون رو اینجا بخونیم.
“آمین”
یکشنبه 23 نوامبر 2014 در 4:14 ق.ظ
سلام استاد!
انسان ها -عموماً- به خاطر کوچکی ذاتی از بعضی کارهای خداوند ناراحت میشن… ولی جز خیر نیست.
انشاءالله به حق امام حسین (علیه السلام)، خاله گرامی شما شفا پیدا کنن! الهی آمین یا ربّ العالمین
اون جملۀ معروف هم که «البلاء لولایی» 🙂
سه‌شنبه 25 نوامبر 2014 در 1:49 ب.ظ
من هم گاهی زیر بار بعضی مشکلات کم میارم و به خدا میگم واقعا اینهمه سختی لازمه خدا؟! یا مثلا خدایا یعنی سخت تر از اینم میشه آدما رو امتحان کرد؟ولی بعدش میگم خدایا ببخشید گله نمیکنم دارم باهات درد دل میکنم،با خودم میگم حتما خدا توانایی شو توی من دیده که این مشکلو بهم داده.
از یه دوستی شنیدم میگفت اگر تمام مشکلات ما به شکل اشکال هندسی درمی اومد و خدا این اختیار رو به آدما میداد که خودشون مشکلات و دردهاشون رو انتخاب کنن باز هرکی میرفت مشکل خودشو برمی داشت..!
درباره مریضی هم ۳ تا دلیل براش ذکر شده: ۱- برای بعضیها کفاره گناهان است. ۲-بعضیها امتحان و آزمایش ۳-برای بعضی ها هم بالا بردن درجه و مقام
استاد پناهیان هم میگفت تمام زندگی امتحان و آزمایش است.و ما باید به انتظارات امتحان گیرنده توجه کنیم نه نیازهای خودمون البته گاهی با هم دریک جهت هستند. ما نباید بگوییم ما خوب هستیم این امتحانهای سخت برای چیست،خوب بودن ما ربطی به امتحان ندارد و فقط خدا تعیین میکند.(البته ایشون خیلی زیباتر بیان میکردند)