در «فکر و خیال هایی برای چهار روز مانده به دفاع» گفته بودم که دلم میخواهد پایاننامه و دفاعم از آنها شود که مثل کارشناسی، استاد بگوید برای تو یک چیز دیگر بود! یکی از دوستان که برای طی مراحل فارغ التحصیلیام راهی کرمانشاه شده بود، پایاننامه را که تحویل استاد راهنما داده بود، خواسته بود که یک یادگاری هم روی یک جلد از پایاننامه (که مخصوص دانشجو است) بنویسد. امروز تازه به دستم رسید. دیدم ایشان نوشتهاند:
اینجا یادگاری بماند…
سلام علیکم
تبریک جناب آقای نیرومند
ان شاالله در کارنامه اعمال آخرتان نیز مانند دنیا موفق ترین باشد
یا علی مددی
راستی شما سید هستید؟ (سید رضا نیرومند)
نه بابا! سید کجا بود!؟
استاد احتمالاً توی برگههای دستنویس اشتباه خونده یا شاید «حمید» رو اینطوری مینویسم 🙁
خلاصه ما هم توی خونه موندیم اون چیه!؟
ان شاالله با جد سادات محشور شوید…
سلام
تبریک میگم…قبلا هم گفتم من شما رو الگوی خودم قرار دادم،امیدوارم بتونم تو این مسیر موفقیت، دنبال شما بیام.
مبارکه